«جنگ تراشه‌ها» فقط یک رقابت تجاری بین شرکت‌ها نیست، بلکه مبارزه برای هویت قرن بیست و یکم است. و ما به عنوان مردم و جوامع، فقط تماشاگر نیستیم، بلکه بخشی از بافت این جهان دیجیتال به هم پیوسته هستیم، و هر لرزشی در رشته‌های آن قطعاً به جیب‌ها، خانه‌ها و آینده فرزندانمان می‌رسد.

به گزارش جماران به نقل از الجزیره،  تراشه‌های دقیقی که حجم برخی از آنها از ناخن انگشت تجاوز نمی‌کند، به «نفت جدید» یا به عبارت بهتر «اکسیژن» اقتصاد مدرن تبدیل شده‌اند.

 

«جنگ تراشه‌ها».. آیا «سپر سیلیکونی» اقتصاد جهانی را خفه می‌کند؟

در عمق نظام جهانی جدید، جایی که توپ‌های سنتی و ارتش‌های بزرگ دیگر معیار یگانه قدرت نیستند، جزیره‌ای کوچک در شرق آسیا به عنوان مرکز ثقلی برجسته می‌شود که توازن قدرت بین‌المللی را دوباره شکل می‌دهد.

امروز شاهد یک تحول تاریخی سرنوشت‌ساز هستیم که در آن عرصه‌های درگیری استراتژیک از میدان‌های نفت و گاز در خاورمیانه به آزمایشگاه‌های استریل «سیلیکون» منتقل شده است. سوال مطرح شده در راهروهای سیاست بین‌الملل دیگر مربوط به این نیست که چه کسی مالک منابع انرژی است، بلکه مربوط به این است که چه کسی مالک «ذهن» دیجیتالی است که این انرژی را مدیریت و هدایت می‌کند.

«دره سیلیکون» قلم را در دست دارد و نقشه مهندسی را ترسیم می‌کند، اما «سپر سیلیکونی» تنها طرفی است که ماشین و کارخانه قادر به اجرا را در اختیار دارد.

 

بین «دره» و «سپر».. تناقض عصر

برای درک صحنه کنونی با پیچیدگی‌هایش، باید تناقض عجیبی را که بر فناوری جهانی حاکم است درک کنیم. در حالی که نوآوری‌ها و طرح‌های پردازنده‌های نابغه از «دره سیلیکون» (Silicon Valley) در کالیفرنیا، جایی که غول‌های شرکت‌هایی مانند «اپل»، «انویدیا» و «کوالکام» در آن قرار دارند، بیرون می‌آیند، این شرکت‌ها کاملاً ناتوان از تبدیل طرح‌های خود به واقعیت ملموس بدون عبور از چیزی هستند که اکنون به «سپر سیلیکونی» (Silicon Shield) در تایوان معروف است.

معادله در ظاهر ساده اما در دلالت‌هایش وحشتناک است: «دره سیلیکون»قلم را در دست دارد و نقشه مهندسی را ترسیم می‌کند، اما «سپر سیلیکونی» تنها طرفی است که ماشین و کارخانه قادر به اجرا را در اختیار دارد.

این وابستگی متقابل، واقعیتی ژئوپلیتیکی شکننده ایجاد کرده است، به طوری که امنیت اقتصاد آمریکا و غرب به سلامت تاسیساتی وابسته شده است که هزاران مایل از واشنگتن دور هستند و در تیررس قدرت رو به رشد چین قرار دارند.

گزارش‌های جهانی نشان می‌دهد که یک شرکت، یعنی «شرکت تولید نیمه‌رسانای تایوان» (TSMC)، به تنهایی حدود 92 درصد از ظرفیت تولید جهانی تراشه‌های پیشرفته‌تر (کمتر از 10 نانومتر) را در اختیار دارد.

 

اکسیژن قرن بیست و یکم

 کسی که فکر می‌کند صحبت از «نیمه‌رساناها» (Semiconductors) صرفاً یک بحث فنی است که فقط برای مهندسان مهم است سخت در اشتباه است. واقعیت اقتصادی داستان کاملاً متفاوتی را به ما می‌گوید. زیرا این تراشه‌های دقیق، که حجم برخی از آنها از ناخن انگشت تجاوز نمی‌کند، به«نفت جدید» یا به عبارت بهتر «اکسیژن» اقتصاد مدرن تبدیل شده‌اند.

یک خودروی مدرن نمی‌تواند حرکت کند، یک موشک هوشمند نمی‌تواند به هدف خود اصابت کند، یک بیمارستان نمی‌تواند دستگاه‌های خود را روشن کند، و حتی شبکه‌های برق نمی‌توانند بدون این قطعات جادویی کار کنند.

زبان اعداد در اینجا تکان‌دهنده و نگران‌کننده است. گزارش‌های اقتصادی جهانی نشان می‌دهد که یک شرکت، یعنی «شرکت تولید نیمه‌رسانای تایوان» (TSMC)، به تنهایی حدود 92 درصد از ظرفیت تولید جهانی تراشه‌های پیشرفته‌تر (کمتر از 10 نانومتر) را در اختیار دارد.

کافی است بحران کمبود تراشه در سال 2021 را به یاد آوریم که بیش از 210 میلیارد دلار خسارت به بخش خودروسازی جهانی وارد کرد تا حجم فاجعه احتمالی را درک کنیم. این «سپر» است که از تایوان از نظر سیاسی محافظت می‌کند، زیرا کل جهان، از جمله قدرت‌های بزرگ، مجبور به حمایت از آن هستند. زیرا سقوط آن به معنای رکود اقتصادی جهانی و فلج کامل در زنجیره‌های تامین است.

در حالی که تحریم‌های غرب تلاش می‌کنند پکن را از دسترسی به ماشین‌های لیتوگرافی پیشرفته (EUV) که در انحصار شرکت هلندی  ASML  است محروم کنند، صنعت چین جهان را با انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیزی غافلگیر کرد.

 

واشنگتن و پکن.. نبرد بر سر قله

این واقعیت، ایالات متحده را مجبور به اتخاذ استراتژی «وحشت پیشگیرانه»کرده است. تصویب «قانون تراشه‌ها و علوم» (CHIPS Act) و تزریق میلیاردها دلار برای بومی‌سازی این صنعت در ایالت آریزونا، چیزی جز اعتراف ضمنی به شکنندگی امنیت ملی آمریکا نیست که کاملاً به خارج وابسته است.

واشنگتن می‌داند که برتری نظامی و اقتصادی در دهه‌های آینده به کنترل فناوری‌های هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی وابسته است و هر دو به طور وجودی به تراشه‌های نانو پیشرفته متکی هستند.

در طرف دیگر اقیانوس، اژدهای چینی در حال نبردی وجودی است. در حالی که تحریم‌های غرب تلاش می‌کنند پکن را از دسترسی به ماشین‌های لیتوگرافی پیشرفته (EUV) که در انحصار شرکت هلندی  ASML  است محروم کنند، صنعت چین جهان را با انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیزی غافلگیر کرد.

همچنین، موفقیت اخیر شرکت چینی (SMIC) در تولید تراشه‌هایی با دقت 7 نانومتر برای تلفن‌های هوآوی - علیرغم ممنوعیت فنی - پیامی سیاسی واضح ارسال می‌کند: اینکه دیوار محاصره فناوری ممکن است چین را به تاخیر بیندازد و هزینه تولید آن را افزایش دهد، اما مانع از صعود آن به سمت حاکمیت دیجیتال نخواهد شد.

 

مسابقه به سوی «هیچ»

خواننده غیرمتخصص ممکن است بپرسد: چرا این همه کشمکش دیوانه‌وار بر سر چند «نانومتر»؟ پاسخ هم در فیزیک و هم در اقتصاد نهفته است. دستیابی به دقت 3 نانومتر و 2 نانومتر به معنای توانایی گنجاندن ده‌ها میلیارد ترانزیستور در یک فضای میکروسکوپی است، که به معنای دستگاه‌های سریع‌تر، مصرف انرژی کمتر و قابلیت‌های پردازش داده فراتر از تصور است.

تصور کنید اندازه ویروس کرونا حدود 100 نانومتر است. امروزه بشر «دروازه‌های منطقی» می‌سازد که ده‌ها بار از ویروس کوچک‌تر هستند. این دقت فوق‌العاده است که شکل جنگ‌های آینده، کارایی خودروهای خودران و توانایی الگوریتم‌ها در تشخیص بیماری‌ها قبل از وقوع را تعیین می‌کند.

گزارش‌های غربی شروع به رصد چیزی کرده‌اند که می‌توان آن را «مسابقه تسلیحاتی دیجیتال» نامید، جایی که  عربستان سعودی و امارات متحده عربی هزاران تراشه با کارایی بالا (Nvidia H100) را که برای اجرای مدل‌های هوش مصنوعی تولیدی ضروری هستند، خریداری کرده‌اند.

 

بیداری عربی.. مسابقه تسلیحات دیجیتال

در میان این هیاهوی جهانی و صدای شمشیرهای فناوری، این سوال مبرم در مورد موقعیت ما در خاورمیانه مطرح می‌شود: آیا ما فقط مصرف‌کنندگان حریص فناوری باقی می‌مانیم، یا تلاش‌های جدی برای خروج از «صندلی‌های عقب» وجود دارد؟

واقعیت این است که یک حرکت استراتژیک قابل توجه اخیراً شروع به شکل‌گیری کرده است، به ویژه در کشورهای خلیج عربی. گزارش‌های غربی شروع به رصد چیزی کرده‌اند که می‌توان آن را «مسابقه تسلیحاتی دیجیتال» نامید، جایی که پادشاهی عربی سعودی و امارات متحده عربی هزاران تراشه با کارایی بالا (Nvidia H100) را که برای اجرای مدل‌های هوش مصنوعی تولیدی ضروری هستند، خریداری کرده‌اند.

این اقدامات، همزمان با راه‌اندازی مدل‌های زبانی بزرگ عربی مانند «فالکون» (Falcon) در امارات، و تلاش‌های «سدایا» و دانشگاه «کاوست» در عربستان سعودی، نشان‌دهنده آگاهی عمیقی است که داده‌ها «نفت آینده» هستند.

با این حال، بزرگترین چالش، انتقال از مرحله «خرید ظرفیت محاسباتی» و اجرای آن، به مرحله «بومی‌سازی صنعت» یا مشارکت در طراحی تراشه‌ها است. راه هنوز طولانی است، اما قطب‌نما شروع به حرکت به سمت مقصد صحیح کرده است.

«جنگ تراشه‌ها» فقط یک رقابت تجاری بین شرکت‌ها نیست، بلکه مبارزه برای هویت قرن بیست و یکم است.

 

سناریوی وحشت به تعویق افتاده

با وجود همه این تحرکات، بدترین سناریو کابوسی است که اقتصاددانان را آزار می‌دهد: اگر «سرد» در تنگه تایوان به «گرم» تبدیل شود، چه؟

برآوردهای کارشناسان نشان می‌دهد که هرگونه اقدام نظامی که کارخانه‌های TSMC را مختل کند، منجر به چیزی شبیه به «روز رستاخیز الکترونیکی» می‌شود. کارخانه‌های خودروسازی در آلمان متوقف می‌شوند، شرکت‌های فناوری در «دره سیلیکون» منجمد می‌شوند و شبکه‌های ارتباطی جهانی فلج می‌شوند. این سناریویی است که بحران‌های مالی قبلی را در مقایسه با آن شبیه یک پیک‌نیک ساده جلوه می‌دهد.

«جنگ تراشه‌ها» فقط یک رقابت تجاری بین شرکت‌ها نیست، بلکه مبارزه برای هویت قرن بیست و یکم است. و ما به عنوان مردم و جوامع، فقط تماشاگر نیستیم، بلکه بخشی از بافت این جهان دیجیتال به هم پیوسته هستیم، و هر لرزشی در رشته‌های آن قطعاً به جیب‌ها، خانه‌ها و آینده فرزندانمان می‌رسد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.