پایگاه خبری جماران: طی دو هفته اخیر شاهد اتفاقاتی از جمله سفر علی لاریجانی به عربستان و گسترش همکاریهای دو کشور، ابراز تمایل جولانی برای از سرگیری روابط با ایران، انعقاد پیمان دفاعی بین عربستان و پاکستان و همچنین تأکید شیخ نعیم قاسم بر گفتوگو با عربستان برای حل اختلافات و اتحاد در برابر اسرائیل بودیم. بخش زیادی از این اظهارنظرات و آمدوشدها، پس از حمله اسرائیل به قطر رخ داده است و حال برخی از تحلیلگران معتقدند این حمله و به طور کلی توسعهطلبی اسرائیل، نقطه عطفی در وحدت کشورهای اسلامی خواهد بود.
از طرفی دیگر، با توجه به اینکه در پیمان دفاعی بین عربستان و پاکستان، تأکید شده که در صورت حمله به هر کدام از این دو کشور، دیگری نیز وارد عمل خواهد شد، بسیاری این پیمان را با ناتو مقایسه میکنند. از سالها پیش نیز هر از چند گاهی، صحبتهایی در مورد شکلگیری ناتوی عربی-اسلامی مطرح میشد، اما تعارضات بین کشورهای منطقه و همچنین وابستگی نظامی اعراب به تجهیزات نظامی غرب، این نظریه را با چالش مواجه میکرد.
در این زمینه، علیرضا مجیدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، در گفتوگو با خبرنگار جماران، با بیان اینکه مهمترین پیامد حمله اسرائیل به قطر ایجاد تغییر در نگرشهای امنیتی اعراب بود، اظهار کرد: آمریکا تنها منبع تأمین امنیت کشورهای عربی است و اکنون این کشورها در حال درک این موضوع هستند که چنین منبعی نمیتواند از آنها حفاظت کافی کند و مانع تجاوزات رژیم صهیونیستی شود. کشورهای عربی متناسب با این ادراک جدید خود، در حال حرکت به سمت تنوعبخشی منابع تأمین امنیتشان هستند که اتفاق بسیار مهمی است، زیرا باعث کاهش وابستگی آنها به آمریکا میشود و کشورهای عربی و اسلامی را وارد سازوکارهایی برای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه به منظور تامین امنیتشان خواهد کرد.
وی ادامه داد: سلب نقش انحصاری آمریکا برای تامین امنیت کشورهای عربی و اسلامی، به آنها قدرت عمل بیشتری میدهد. به عنوان مثال، محاصره قطر در سال ۲۰۱۷ کلید خورد و امارات و عربستان خود را برای انجام عملیات نظامی علیه این کشور آماده کردند و وقتی قطر دید وجود پایگاههای آمریکایی در خاکش نمیتواند از این حمله ممانعت کند، به ترکیه نیز اجازه احداث پایگاه نظامی داد و پس از آن احتمال حمله مشترک عربستان و امارات به حداقل ممکن رسید و در معادلات سیاسی کل منطقه، وابستگی قطر به ترکیه افزایش یافت و حتی کشورهایی مانند کویت و عمان نیز برای ایجاد همکاریهای نظامی وارد مذاکره با ترکیه شدند تا به طور کامل در سیاستهای امارات و عربستان حل نشوند و سطحی از استقلال عمل را داشته باشند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه اضافه کرد: زمانی رژیم امنیتی جنوب خلیجفارس به طور یکپارچه در اختیار آمریکا بود، اما با قدرتگیری ترامپ در سال ۲۰۱۷ و سفر او به ریاض که کنار گذاشته شدن محمد بن نایف (ولیعهد سابق عربستان) را در پی داشت، اعراب احساس کردند حتی به سطحی از نفوذ در واشنگتن هم رسیدهاند و میتوانند مهندسیهایی را در خلیجفارس داشته باشند. اما ناگهان با نقشآفرینی ترکیه، فضای امنیتی خاورمیانه از انحصار آمریکا خارج شد. اکنون نیز تنوعبخشی به منابع تأمین امنیت کشورهای عربی و اسلامی، سطحی از استقلال عمل را به آنها میدهد. آمریکا بازنده این فضا خواهد بود، زیرا بازیگران جدید دیگر محدود به ترکیه هم نیست و کشورهایی خارج از مدار آمریکا به میدان خواهند آمد.
مجیدی با اشاره به توافق امنیتی بین عربستان و پاکستان، بیان کرد: اگرچه سالهاست که برخی در مورد احتمال شکلگیری ناتوی عربی-اسلامی صحبت میکنند، اما همین الآن هم چندین دهه است که نیروی سپر جزیره (ائتلافی نظامی برای دفاع از کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس) تشکیل شده، اما آورده خاصی نداشته و هیچ گاه در برابر اسرائیل و تجاوزات خارجی از جمله حمله به قطر، کاری انجام نداده است.
وی افزود: اما به پیمان عربستان و پاکستان باید از زوایای دیگری نگاه کرد. عربستان و امارات از سال ۲۰۱۵ روابط خود با هند را گسترش دادند و در سال ۲۰۱۸ این روابط به اوج خود رسید و حتی در آن سال، هند مهمان ویژه کنفرانس سران کشورهای اسلامی بود. در سال ۲۰۱۹ نیز عربستان و امارات رسما به پروژه I2U2 (گروهی متشکل از اسرائیل، هند، امارات و آمریکا برای انجام تعاملات اقتصادی) پیوستند و نهایتا هم قرارداد احداث کریدور آیمک (هند-خاورمیانه-اروپا) را امضاء کردند. اما اکنون عربستان به عنوان یکی از چهار رکن آیمک، پیمانی امنیت با دشمن شماره اول هند امضا کرده است. یعنی در حالی که آیمک یکی از پیشرانهای اصلی شکلگیری نظم جدید منطقه است، عربستان در حال انجام اقدامی علیه این نظم مورد نظر آمریکاست. لذا اگرچه توافق امنیتی عربستان و پاکستان در حد یک ناتوی اسلامی نیست، اما مسیر پروژه احداث کریدور آیمک را ناهموار میکند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص تأثیر تحولات اخیر منطقه بر گسترش پیمان ابراهیم، گفت: اکنون نتانیاهو به چنان اعتماد به نفسی دست یافته که میخواهد با اعمال قوه زور، کاری کند که کشورهای عربی به خاطر نگرانی بابت تجاوزات رژیم صهیونیستی، عادیسازی روابط با آن را بپذیرند. توافق امنیتی بین سوریه و اسرائیل که طی روزهای آینده نهایی خواهد شد نیز نتیجه مستقیم همین منطق صلح از طریق زور است. نتانیاهو معتقد است که ادامه این مسیر، به پیمان ابراهیم میرسد و خصوصا عضویت عربستان، سوریه و لبنان در این توافق برای اسرائیل اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
مجیدی با بیان اینکه کشورهای عربی در حال تلاش برای ایجاد اختلال در این روند هستند، عنوان کرد: اعراب در صورتی عضویت در پیمان ابراهیم را میپذیرند که یا امتیازاتی مانند ایجاد کشور فلسطین به آنها داده شود که فعلا بعید است، یا اینکه ببینند عضویت در این پیمان اجتنابناپذیر است و در صورت مقاومت، هزینههایی بر آنها تحمیل خواهد شد. تحولات ماههای آینده نشان خواهد داد که آیا کشورهای عربی حاضر به ایستادگی در برابر روند عادیسازی روابط با اسرائیل هستند یا با آن همراه میشوند.