سکوت وزارت خارجه آمریکا درباره از دست دادن ترکیه بهعنوان یکی از شرکای قدیمی خود، همزمان با چشمپوشی دولتهای جمهوریخواه و دموکرات از واقعیتهای تلخ حکومت رجب طیب اردوغان، زمینهساز سقوط این کشور به سوی دیکتاتوری اسلامگرا شده است؛ مسیری که با بیاعتنایی سفرای آمریکا به اپوزیسیون سکولار و حمایت آشکار واشنگتن از اردوغان، شتاب گرفت و امروز به نقطهای رسیده که حتی تحریمهای مردمی نیز نتوانسته قدرتطلبی رئیسجمهور ترکیه را مهار کند.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، موسسه آمریکایی مطالعات راهبردی نوشت: سیاستمداران و دیپلماتها معمولاً بهسرعت مدعی موفقیت میشوند، اما کمتر کسی حاضر است مسئولیت شکستها را بپذیرد. تاکنون وزارت خارجه ایالات متحده هیچ گزارشی درباره اینکه چگونه آمریکا ترکیه را ـ کشوری که زمانی از قابلاعتمادترین شرکای ناتو به شمار میرفت ـ از دست داد، منتشر نکرده است.
در زمینه تبدیل ترکیه از یک متحد به یک رقیب، عوامل زیادی برای سرزنش وجود دارد. دولتهای جمهوریخواه و دموکرات هر دو، در ارزیابی رهبر ترکیه رجب طیب اردوغان، به جای واقعگرایی، دچار خوشخیالی و توهم شدند. جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، در دیدار با اردوغان ـ که آن زمان نخستوزیر بود ـ در آنکارا گفت: «من بسیار قدردان الگویی هستم که کشور شما ارائه کرده است؛ اینکه چگونه میتوان یک کشور مسلمان بود و در عین حال کشوری که دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادی را پذیرفته است.»
باراک اوباما، رئیسجمهور بعدی آمریکا، اردوغان را در شمار دوستان نزدیک خارجی خود قرار داد و گفت آنقدر به او اعتماد دارد که حتی در مورد تربیت دخترانش از اردوغان مشورت گرفته است. اما اوباما به این نکته اشاره نکرد که در دوران حکومت اردوغان، قتل زنان ۱۴۰۰ درصد افزایش یافت. دونالد ترامپ نیز در نخستین دوره ریاست جمهوریاش، در دیدار با اردوغان در کاخ سفید گفت: «تو کار فوقالعادهای برای مردم ترکیه انجام میدهی.» اما مردم ترکیه احتمالاً نظر دیگری داشتند: تورم از کنترل خارج شده بود، ارزش لیر در حال سقوط آزاد بود و زندانهای سیاسی از جمعیت پر شده بودند.
هرچند دولتهای پیاپی با اردوغان با احتیاط و مدارا رفتار کردند، اما هیچکس بیش از خود اردوغان مسئول سقوط ترکیه به سمت یک دیکتاتوری حامی تروریسم نیست. خطای واقعی واشنگتن، هم نادیده گرفتن دستورکار ضدغربی و حامی اخوانالمسلمین اردوغان بود و هم گرایش برخی سفیران آمریکا به جلب رضایت او از طریق تضعیف بیدلیل مخالفان.
در سال ۲۰۰۶، زمانی که احزاب سکولار مخالف و ارتش ترکیه نسبت به اسلامگرایی فزاینده اردوغان و «تهدید مرتجعان مذهبی» هشدار دادند، راس ویلسون سفیر وقت آمریکا این هشدارها را «هیاهوی» مخالفان توصیف کرد. این اظهارات بیاعتنا، در آن زمان موجب خشم شد، زیرا اردوغان آن را بهمنزله چراغ سبزی برای ادامه روند تضعیف هنجارهای دموکراتیک ترکیه ـ که از پیش نیز ضعیف بودند ـ تعبیر کرد.
امروز تاریخ دوباره تکرار میشود. کمتر از شش ماه پیش، پلیس ترکیه اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول و رقیب اصلی اردوغان را بازداشت کرد. مردم ترکیه میدانند که اردوغان اعتراضات را فرصتی برای بازداشتهای بیشتر میبیند، چرا که مخالفان را در یک مکان گرد هم میآورد. از همین رو، معترضان بهجای راهپیمایی، فروشگاهها و برندهای مرتبط با اردوغان و حامیانش را تحریم کردند. این تحریمها ادامه دارد؛ اردوغان شکایت میکند اما قادر به متوقفکردن آنها نیست. این حرکت اهمیت دارد، زیرا نشان میدهد مردم ترکیه سرکوب اردوغان و نظریههای توطئهای که ذهن او را اشغال کردهاند، نمیپذیرند.
با این حال، تام باراک، سفیر آمریکا ـ شریک تجاری و دوست دیرینه ترامپ ـ اشتباهات گذشتگان را تکرار میکند و جلب رضایت را با امنیت ملی آمریکا اشتباه میگیرد. او دوشنبه گذشته به یک کافیشاپی رفت که ترکها آن را تحریم کردهاند و با صاحب آن عکس گرفت؛ کسی که ترکها او را از حامیان پرشور اردوغان و حکومت اسلامگرای او میدانند.
تضعیف بیدلیل مخالفان ترکیه اقدامی نادرست است؛ چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت. ترامپ خود را یک معاملهگر میداند و دکترین او بر مبنای معامله است. نشان دادن اینکه آمریکا «خرید خود را انجام داده» بدون گرفتن امتیاز، روشی برای بیشینهسازی سود آمریکا نیست.
در بلندمدت، ترکیهای لیبرالتر و طرفدار غرب باید منافع روشن ایالات متحده باشد. شرق مدیترانه تا زمانی که ترکیه با خود و همسایگانش در صلح نباشد، روی ثبات نخواهد دید. چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد تا زمانی که اردوغان به سرکوب مخالفان سکولار ادامه دهد و در عوض به حمایت از حماس و تحریک علیه اسرائیل، یهودیان و آمریکاییها بپردازد. اکنون زمان آن است که باراک را به کشور بازگردانند، پیش از آنکه با کوربینی ـ یا حتی اشتیاق ـ نسبت به رادیکالترین جنبشهای اسلامگرای منطقه، آسیب بیشتری به بار آورد.