قطع رابطه با روسیه از نظر اقتصادی برای اروپا و روسیه به طور یکسان پرهزینه بود، که کل اروپا و جهان را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال از نظر سیاسی نیز پرهزینه است.

به گزارش جماران به نقل از الجزیره، جغرافیای سیاسی اروپا دستخوش تغییرات اساسی ناشی از تأثیر جنگ روسیه و اوکراین است، به طوری که پیامدهای ناشی از آن، محدود به روابط روسیه و اروپا و یا سنجش نتایج جنگ با سود و زیان در لحظه کنونی نیست، بلکه ناشی از خروج از قواعدی است که از زمان جنگ جهانی دوم روابط را تنظیم و توازن ها را در نظام بین المللی رعایت می کرد.

و همچنین پیامدهای ناشی از ترسیم نقشه ها و توازن های ژئوپلیتیکی جدید در اروپا، و تهدیدهای آینده ای که وضعیت جدید در اوکراین ممکن است در طول هر گونه توافق از طریق فشار اخیر آمریکا بر روسیه و اروپا به طور یکسان، به همراه داشته باشد.

 این امر، ترس اروپا را که همراه با ارتباط آمریکا و روسیه در مورد اوکراین در دوره گذشته بود، و آنچه که تفاهمات اجلاس آلاسکا در مورد توافق صلح مورد انتظار ممکن است به همراه داشته باشد، توجیه می کند.

نگرانی های امنیتی اروپا

پیش از برگزاری نشست ترامپ و پوتین در روز جمعه 15 اوت 2025، دیپلماسی اروپا و غرب شاهد تحرکات گسترده ای بود که حامل انتظاراتی در نتیجه اولین دیدار مستقیم بین رهبران ایالات متحده آمریکا و روسیه از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین بود.

این انتظارات، تردیدهای زیادی را در اوکراین و اروپا به طور یکسان برانگیخت، همانطور که اظهارات و مواضع رهبران اروپایی آن را بیان کردند، که عملاً در برگزاری کنفرانس از طریق ویدئوکنفراس، که در آن رهبران اروپا در کنار دبیرکل ناتو با رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ شرکت کردند، تجسم یافت.

اجلاسی که دو روز قبل از نشست آلاسکا انجام شد؛ یا نشستی که پس از آن در کاخ سفید بین ترامپ و رهبران اروپایی برگزار شد، تجسم نگرانی های عمیق اروپا در مورد مسئله اوکراین است، زیرا پیامدهایی بر امنیت ملی و توازن های ژئوپلیتیکی و آینده اروپا دارد.

هرگونه توافق مورد انتظار که ملاحظات اروپایی را در حمایت از منافع منطقه ای استراتژیک خود در نظر نگیرد، تهدیدی برای آینده آنها خواهد بود، به ویژه اینکه روابط اروپا و روسیه شاهد فروپاشی تقریباً کامل با جنگ بوده است، که اروپا را در برابر یک درگیری باز با روسیه قرار داده است.

همچنین، نشستی که قبل از اجلاس به ترتیب صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، برگزار شد، سپر حمایتی برای اوکراین، و خواسته های آن در میزهای مذاکرات، و تلاشی برای متقاعد کردن ترامپ به دیدگاه اروپا و اوکراین بود.

این اجلاس، آمریکایی روسی بین روسای جمهور دو کشور بود، اما به طور مستقیم به اروپا و اوکراین مربوط می شود، بنابراین به گفته رهبران اتحادیه، ترامپ نباید از خواسته های اتحادیه اروپا که بخشی از خواسته های خود را در افزایش بودجه دفاعی ناتو برآورده کرده است، و توافقی را در مورد روابط تجاری منعقد کرده است، غافل شود، همه اینها به منظور حفظ همبستگی در ائتلاف موجود بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده است.

این بدان معناست که هرگونه گفتگو بین ترامپ و پوتین باید نگرانی های اروپا را نیز در نظر بگیرد، حتی اگر در میز مذاکره غایب باشد. به گفته ناظران، دیدار قبلی رهبران اتحادیه با ترامپ، گامی پیشگیرانه برای جلوگیری از هرگونه توافقی بود که ممکن است به منافع اروپا آسیب برساند، به ویژه اینکه ترامپ عاشق بستن قرارداد است.

اما آیا این واقعیت را تغییر می دهد که اروپا و روسیه در یک درگیری سیاسی و رویارویی غیرمستقیم در اوکراین درگیر شده اند، که به دلیل تغییرات ژئوپلیتیکی که جنگ بر جغرافیای اروپا و ترس های امنیتی آینده آن تحمیل کرده است، تنش شدیدی در روابط ایجاد می کند؟

قبل از بررسی این بعد از تأثیر ژئوپلیتیکی و آینده‌نگر، مهم است که نگرانی‌های اروپا و دیدگاه آن نسبت به درگیری روسیه و اوکراین روشن شود، که کلیدی برای درک بحث دیپلماتیک همراه با نشست دوجانبه است، و آنچه که مذاکرات اوکراین و روسیه در آینده به آن منجر خواهد شد، و جایگاه اروپا در آینده درگیری یا مذاکره، جایی که رهبران اروپا و دبیرکل ناتو به ترامپ تأکید کردند بر موارد زیر:

-عدم کم‌اهمیت جلوه دادن پوتین در نشست آلاسکا، و این در واقع به طور ضمنی دیدگاه اروپایی‌ها را مجسم می‌کند، در عدم اعتماد بیش از حد که ترامپ در مورد معضل جنگ در اوکراین و امکان دستیابی به صلح با آن همراه است.

ترامپ قربانی زیاده‌روی در توانایی خود برای برقراری صلح در اوکراین در یک روز یا یک گفتگو با پوتین شد، و این به دلیل گرایش ساده‌انگارانه او به پیچیدگی‌های درگیری در اوکراین و پس‌زمینه‌های سیاسی و امنیتی آن، که منجر به تنش در روابط بین او و پوتین در ماه‌های اخیر شد، شکست خورد.

این تنش به نفع اوکراین و اروپا به طور یکسان بود، زیرا گفتگو و دیدار قبلی از نشست منجر به توافق تقریباً کامل بین آمریکا، اروپا و اوکراین شد.

-دادن شهرهای اصلی در دونباس به روسیه، مسیری سریع برای پوتین به سمت کی یف، پایتخت، برای کنترل و تصرف آن هموار می‌کند.

-چشم‌پوشی از سرزمین‌ها یک مسئله اوکراینی است و باید بین پوتین و رئیس‌جمهور اوکراین در مذاکرات بعدی مطرح شود، از جمله عدم به رسمیت شناختن قانونی سرزمین‌هایی که روسیه اشغال کرده است، که مسیر مذاکره پس از نشست به آن سمت می‌رود.

-آتش‌بس نقطه شروع هر توافق مورد انتظار است، و دریافت تضمین‌های امنیتی از ایالات متحده برای اوکراین.

در حالی که رهبران اروپا برای دیدار با ترامپ پس از نشست به کاخ سفید رفتند، رسانه‌های اروپایی به نحوه استقبال از پوتین بر روی فرش قرمز نگاه می‌کردند، و آنچه که از دلالت‌های سمیوتیکی و سیاسی ، به عنوان پلی برای بازگشت او به صحنه تأثیر بین‌المللی از طریق دروازه اوکراین با خود دارد.

بدون نادیده گرفتن جنبه‌های تاریخی پشت جاه‌طلبی‌های رهبر روسیه، و ابعاد امنیتی و ژئوپلیتیکی با تأثیر مستقیم بر اروپا. به ویژه اروپای شرقی، این نشست پوتین را با ترامپ برابر کرد، و اهداف و نتایج عملی در توقف آتش‌بس را محقق نکرد، بلکه به گفته یک مقاله اصلی در «اشپیگل» آلمان برای اروپا تحقیرآمیز است، «پوتین پیروز می‌شود و اروپا نظاره‌گر است... نظاره‌گر مذاکره بر سر منافع خود از راه دور».

انتخابات رهبران اروپا با ترامپ، بر پایه ستایش و تمجید است، برای کاهش شکاف و امتحان مسیرهای ترامپ در حل بحران، اما این نشست اگرچه خواسته‌های آنها را برآورده نکرد، یا منجر به توقف مستقیم آتش‌بس نشد، اما  دری را برای مذاکره برای صلح باز کرد و به گفته صدراعظم آلمان این یک شاخص مثبت فراتر از انتظارات است.

با این حال، این خوش‌بینی مثبت خالی از احتیاط نیست، زیرا پیچیدگی‌های مذاکره و نقاط اختلافی حاد، امکانات شکست در دستیابی به صلح، یا دستیابی به صلح شکننده را نشان می‌دهد، و شاید شدت آنچه که رئیس‌جمهور فرانسه بیان کرد، مبنی بر اینکه روسیه یک غول درنده است که اروپا را تهدید می‌کند، به دلیل هزینه‌های نظامی که از 40٪ فراتر می‌رود، فقدان اعتماد بین اروپایی‌ها و روس‌ها را در درازمدت نشان می‌دهد، اما در کوتاه مدت صلح شکننده و خوش‌بینی محتاطانه اروپا آشکار می‌شود:

واقعیت می‌گوید، اروپا در کوتاه مدت مکانیسم‌های مؤثر و تأثیرگذاری ندارد که روسیه را وادار به ارائه امتیازهایی برای یک صلح عادلانه کند.

اشکال مختلف فشار از سال 2022 به پایان رسیده‌اند، که گام‌های دیگری را مرتبط با تجهیزات نظامی پیشرفته خطرناک می‌کند، و در گذشته منجر به تهدیدهای علنی به امکان رویارویی مستقیم شده است، اما نقش آن مستقیم در تضمین‌های امنیتی برای اوکراین خواهد بود، به ویژه اینکه ترامپ مشارکت مستقیم ارتش آمریکا در خاک اوکراین را رد می‌کند.

ترامپ در نهایت به پول اهمیت می‌دهد، و در وضعیت اروپا نیست، که نگران  دغدغه های امنیتی مانند نگرانی اوکراین است.

اگرچه پوتین از زمان آغاز جنگ در سال 2022 اهداف خود را از جنگ اعلام کرد، اما توسعه درگیری افق جدیدی را با خود به همراه داشت، که اروپا را در برابر داده‌های متفاوتی قرار داد.

رویارویی صفر بین غرب و روسیه مانع از آن شد که روسیه تمایلات ژئوپلیتیکی خود را در اروپا آشکار کند، که با ارتباط مستقیم از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ایالات متحده آمریکا به وضوح آشکار شد،  سبک شخصی ترامپ بر مدیریت درگیری و سوق دادن به مسیرهای جدیدی که در دوران سلف خود بایدن مطرح نبود، بازتاب پیدا کرد.

اما این پویایی‌های سیاسی و مسیرهای مذاکره از شدت درگیری نظامی نکاست، و از شدت اختلاف بین روسیه و غرب، به ویژه اروپا، که به مسیرهایی که روسیه اتخاذ کرده است به عنوان تهدیدی برای آینده کل قاره نگاه می‌کند، نکاست، و اینکه پیروزی روسیه در درگیری، جنگ را در مرزهای کی یف متوقف نخواهد کرد، هرچقدر هم که امتیازها داده شود، بلکه آینده آن عمق اروپا خواهد بود.

این موضوع اختلاف قبلی بین اروپا و ترامپ بر سر اوکراین را توضیح می‌دهد و نشان‌دهنده خوش‌بینی محتاطانه نسبت به صلح است.

بدین ترتیب، گسترش دایره جنگ بین اوکراین و روسیه و عبور از خطوط قرمزی که در آغاز بین دو طرف تعیین شده بود، به ویژه روسیه، درگیری را وارد مرحله جدیدی کرد.

اما بازگشت مسیر دیپلماتیک با ترامپ در کنار جنگ مستقیم؛ اگرچه دیدگاه او در مورد جنگ روسیه و اوکراین با رهبران اروپایی متفاوت است، انگیزه‌ای برای اروپا برای سرمایه‌گذاری در جنبه مذاکره در موازات تسلیح اوکراین ایجاد کرده است و به نظر می‌رسد که بعد نظامی، جوهر تضمین‌های امنیتی آینده خواهد بود.

قطع رابطه با روسیه از نظر اقتصادی برای اروپا و روسیه به طور یکسان پرهزینه بود، که کل اروپا و جهان را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال از نظر سیاسی نیز پرهزینه است.

نادیده گرفتن بعد سیاسی در سایه جنگ، نشانه‌ای از احتمال لغزش رویارویی به جنگ مستقیم بین روسیه و اروپا بود، همچنین نادیده گرفتن کانال‌های مذاکره، اروپا را با گزینه‌های محدودی روبرو کرد که از جمله آن‌ها گزینه‌های ترامپ است که ممکن است با منافع اروپا در تضاد باشد.

از این رو، بازگشت به مذاکره با دیدگاهی که رئیس جمهور آمریکا ترامپ بر معاملات سیاسی و تجاری حاکم می‌کند، ممکن است مشکل را به طور موقت حل کند، اما درگیری که سال‌ها به طول انجامیده است، در واقع مین‌هایی را در روابط اروپا و روسیه کار گذاشته است، که تاریخ در آن، و توازن‌هایی که دوباره در سطح جهان شکل می‌گیرند، نشان می‌دهند که به یک تدبیر پیچیده نیاز است که تغییرات را برای جلوگیری از درگیری مستقیم در آینده در نظر بگیرد، تا صلح شکننده نباشد.

پایان

اروپایی‌ها تغییر وضعیت موجود اوکراین را رد می‌کنند، اما در واقعیت، نتایج عملی جنگ بر جغرافیای اوکراین تعیین‌کننده ماهیت آینده این کشور خواهد بود و از طریق آن، ویژگی‌های یک درگیری ژئوپلیتیکی جدید ترسیم می‌شود که ممکن است تنش‌های بی‌پایانی را در شرق اروپا ایجاد کند.

بنابراین، فشار فعلی اروپا، اجتناب از درگیری آینده است، زیرا آنچه انگیزه‌ای برای پوتین ایجاد می‌کند، بعد تاریخی و ملی روسیه است، که به گفته او مستلزم اصلاح اختلالات قرن بیستم است که به روسیه آسیب رسانده است، به این معنی که هر صلح مورد انتظاری، اگر بر پایه‌های محکمی نباشد، شکننده خواهد بود و به عبارت دیگر صرفاً مهار بحران فعلی است.

این بدان معناست که گسترش دایره درگیری در آینده اجتناب‌ناپذیر است، اگر مذاکرات کنونی منجر به عدم تعادل در موازنه قدرت و تغییراتی شود که به اتحادیه اروپا آسیب برساند، که این امر توضیح می‌دهد که چرا تسلیح مجدد در اروپا از سر گرفته شده است و نیز استراتژی‌هایی که اتحادیه اروپا در افق 2030 قرار داده است و همچنین حجم هزینه‌های نظامی روسیه تفسیر می کند.

بنابراین، ماهیت پایه‌هایی که صلح کنونی در اوکراین بر آن استوار خواهد بود، ماهیت روابط آینده بین اروپا و روسیه را تعیین می‌کند.


 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.