دکتر محمد محمودی کیا عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در گفتوگو با جماران تحولات امروز خاورمیانه را بخشی از یک طرح گستردهتر برای تغییر ماهیت نظم ژئوپولیتیکی جنوب غرب آسیا دانست و گفت: همزمانی تحول در نظم جهانی و زیرسیستمی منطقه، آینده این مسئله را به سرنوشت جبهه مقاومت درون پویاییهای موجود منطقه گره زده است.
تغییر بزرگ در نقشه ژئوپولیتیکی منطقه
محمودی کیا با اشاره به چهار دهه شکلگیری و گسترش جریان داخلی جبهه مقاومت گفت: این جریان در طول زمان به یک هنجار پذیرفتهشده اجتماعی تبدیل شده است.
وی در ادامه بیان کرد: در مقابل، نظام سلطه به رهبری رژیم صهیونیستی جریان بیرونی و عاریتی منطقه است که در تعارض تاریخی با جبهه اصیل مقاومت در منطقه قرار دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی افزود: نظم گذشته کارکردهای خود را تا حد زیادی از دست داده و ارزشهای شکلگرفته پس از سال ۱۹۴۵ میلادی دیگر اثرگذاری پیشین را ندارد؛ اکنون در دورهای پرآشوب قرار داریم که نظم قدیم از میان رفته اما نظم جدید هنوز شکل نگرفته است.
همزمانی دو تحول جهانی و منطقهای
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل توضیح داد: آنچه امروز در جنوب غرب آسیا رخ میدهد تنها با تحلیل در چارچوب نقشه کلی سیاست جهانی قابل درک است.
به گفته او، عناصر قدرتساز و بنیانگذاران نظم جدید جهانی در حال حرکت به سمت ارزشهای تازه هستند و رقابت بین قدرتهای بزرگ در این زمینه مشهود است.
وی تأکید کرد: اگر تعارض میان جبهه مقاومت و نظام سلطه که بر پایه خوانشی ارزشی، هویتی و دینبنیاد شکل گرفته به فرجام مشخصی برسد، مسیر و سرعت شکلگیری نظم جدید جهانی نیز روشنتر خواهد شد.
دو دهه مقاومت در برابر سلطه
محمودی کیا با مرور روندهای دو دهه اخیر به عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، جنگ ۲۰۰۶، پیامدهای بهار عربی، بحران سوریه، ظهور داعش و دیگر گروههای بنیادگرا اشاره کرد و گفت: اوج این روند تحولات پس از هفتم اکتبر بود، فجیعترین جنایات علیه بشریت و تنش فزاینده در منطقه را رقم زد.
حزب الله؛ هدف تازه نظام سلطه
وی درباره تحولات اخیر لبنان گفت: اقدامات اسرائیل پس از هفتم اکتبر، شامل ترور فرماندهان ارشد و دبیرکل حزب الله و همچنین حملات سایبری و انفجار پیجرها، در کنار تضعیف سنگر پشتیبان سوریه، به کاهش توان فرماندهی این جنبش انجامید.
عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی اضافه کرد: این شرایط گمانه حذف یکی از شاخههای اصلی محور مقاومت را در محافل نظام سلطه تقویت کرد و تلاشها برای محدودسازی حزب الله پس از جنگ را افزایش داد.
سناریوی محدودسازی و تفاوت لبنان با عراق
محمودی کیا ادامه داد: آنچه امروز دولت لبنان رقم میزند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، بازی در زمین نظام سلطه است. مشابه این تلاش را در عراق شاهد بودیم که با هدف انحلال یا خلع سلاح حشدالشعبی دنبال شد اما با مخالفت آیت الله العظمی سیستانی و مقاومت دولتمردان، این طرح ناکام ماند. با این حال، لبنان به دلیل پراکندگیهای سیاسی و طایفهای، اختلافات بنیادین داخلی و نفوذ گسترده کشورهای دیگر در تصمیمسازی و ساختار سیاسی، محیط متفاوتی را برای اجرای چنین پروژهای فراهم میکند.
پشتوانه مردمی و ماهیت ایدئولوژیک مقاومت
وی با اشاره به دو خطای تحلیلی در راهبرد نظام سلطه گفت: نخست، برخورداری حزب الله از یک پایگاه اجتماعی اصیل و گسترده در لبنان است که حتی پس از خسارتهای شدید ناشی از حملات رژیم صهیونیستی، در انتخابات شهرداریها با ائتلاف جنبش امل کرسیهای اکثریت را به دست آورد. این محبوبیت تنها به میان شیعیان محدود نمیشود و در میان طوایف مسیحی نیز حزب الله جایگاه بالایی دارد. دوم، ماهیت ایدئولوژیک و باورمندانه جریان مقاومت است که مشابه آن در غزه مشاهده میشود؛ جایی که به اذعان فرماندهان ارشد اسرائیلی، حتی اگر دو نفر از نیروهای حماس باقی بمانند، هسته عملیاتی تشکیل داده و علیه استحکامات دشمن اقدام میکنند.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل تأکید کرد: سلاح حزب الله هرگز علیه مردم لبنان نبوده و همواره در دفاع از این کشور به کار رفته است.
هدف نهایی: تغییر ماهیت نظم منطقهای
محمودی کیا تصریح کرد: آنچه در سیاستگذاریهای نظام سلطه در جنوب غرب آسیا مشهود است، تلاش فزاینده برای از میان بردن عناصر درونزای نظم سیستمی منطقه و تضعیف مؤلفههای قدرتساز داخلی است تا نظمی جدید با بازیگران تازه در منطقه شکل گیرد.
وی افزود: در همان نگاه دو سطحی، ما شاهد همزمانی تغییرات آرام اما هدفمند در سطح جهانی و تحولات سریعتر در سطح منطقهای هستیم. سرنوشت نظم در خاورمیانه میتواند تا حد زیادی سمت و سوی نظم جهانی را تعیین کند و همچون یک کاتالیزور بر شتاب و جهت آن اثر بگذارد.