رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به این پرسش که «آیا میتوان گفت که برنامه هستهای ایران از بین رفته است؟» گفت: نمیتوانم چنین ادعایی کنم. واژه «نابودی» اغراقآمیز است، اما باید گفت که برنامه هستهای ایران خسارات بسیار جدی و سنگینی متحمل شده است. حملات از ۱۳ ژوئن آغاز شدند و سه سایت کلیدی نطنز، اصفهان و فردو – که مراکز اصلی غنیسازی و تبدیل اورانیوم بودند – به شدت آسیب دیدند. البته برخی دیگر از سایتها همچنان سالم ماندهاند، اما بدون شک ضربههای وارد شده بسیار مهم و قابل توجه بودهاند. در حال حاضر ارزیابیهای متعددی درباره میزان تخریب و نوع آسیبها در جریان است.
به گزارش جماران؛ در پی حملات گسترده نظامی به تأسیسات هستهای ایران، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در گفتوگویی با رادیو فرانسه تأکید کرد که هرچند نمیتوان از «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران سخن گفت، اما این برنامه با خساراتی بسیار سنگین و بیسابقه مواجه شده است.
او با اشاره به تخریب مراکز کلیدی مانند نطنز، اصفهان و فردو، نسبت به ارزیابیهای سیاسی مبنی بر «عقبافتادن چند دههای» برنامه هستهای هشدار داد و گفت که قضاوت درباره نیات نظامی ایران در صلاحیت آژانس نیست.*
پس از دوازده روز جنگ میان ایران و اسرائیل، آیا میتوان گفت که برنامه هستهای ایران از بین رفته است؟
نمیتوانم چنین ادعایی کنم. واژه «نابودی» اغراقآمیز است، اما باید گفت که برنامه هستهای ایران خسارات بسیار جدی و سنگینی متحمل شده است. حملات از ۱۳ ژوئن آغاز شدند و سه سایت کلیدی نطنز، اصفهان و فردو – که مراکز اصلی غنیسازی و تبدیل اورانیوم بودند – به شدت آسیب دیدند. البته برخی دیگر از سایتها همچنان سالم ماندهاند، اما بدون شک ضربههای وارد شده بسیار مهم و قابل توجه بودهاند. در حال حاضر ارزیابیهای متعددی درباره میزان تخریب و نوع آسیبها در جریان است.
رئیسجمهور آمریکا گفته برنامه هستهای ایران برای دههها عقب افتاده. آیا این تحلیل بهنظر شما قابل اتکاست؟
چنین ارزیابیهایی در تاریخ سابقه خوشی ندارند. ما تجربه مشابهی در سال ۲۰۰۳ درباره عراق و ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی داریم. بنابراین باید با احتیاط به این گونه سخنان نگریست. بسته به نوع فعالیت یا هدف، شاید بتوان گفت که ایران سالها از برنامههایش عقب افتاده، اما این تحلیل به نیت نظامی فرضی ایران تکیه دارد – و ما به عنوان نهاد فنی، درباره نیت قضاوت نمیکنیم، بلکه صرفاً وضعیت میدانی را ارزیابی میکنیم.
آیا در حال حاضر میتوانید تصویر دقیقی از وضعیت کنونی برنامه هستهای ایران ارائه دهید؟
ما اطلاعات زیادی در اختیار داریم و این تأسیسات را بهخوبی میشناسیم، چون سالها بهصورت میدانی در آنجا حضور داشتیم. تصاویر ماهوارهای و سایر دادهها به ما اجازه میدهند تا ارزیابی دقیقی از میزان خسارات و اثرات آن ارائه دهیم. با این حال، بررسی دقیقتر نیازمند حضور فیزیکی در محل است – که فعلاً ممکن نیست، زیرا برخی از این سایتها کاملاً تخریب شده و فعالیتی در آنها جریان ندارد.
آیا با تکیه بر تصاویر ماهوارهای میتوان ارزیابی اولیه انجام داد؟
بله، بهویژه با توجه به شناخت دقیقی که از ساختار و تجهیزات داریم. مثلاً در مورد سایت فردو – که تأسیساتی زیرزمینی و بسیار مهم است – تصاویر نشان میدهند که بمبهای سنگرشکن با قدرت نفوذ بالا به آن اصابت کردهاند. با توجه به حساسیت سانتریفیوژها، که حتی لرزش هم میتواند آنها را از کار بیندازد، میدانیم که این تجهیزات دیگر قابل استفاده نیستند. آنچه در تصاویر مشاهده میکنیم، با ساختار تالار غنیسازی مطابقت دارد و تحلیل فنی آن قابل اعتماد است.
تکلیف حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشدهای که ایران در اختیار داشت، چه شد؟
در واقع، مقدار دقیق آن کمی بیشتر بود، اما ما آن را بهصورت گردشده اعلام کردیم. تا روز ۱۲ ژوئن – یعنی یک روز پیش از آغاز حملات – فعالیتها ادامه داشت و بازرسان ما در محل حاضر بودند. حمله غیرمنتظره بود، اما خوشبختانه توانستیم موجودیها را بهروز ثبت کنیم. ایران همچنین اعلام کرده بود که تدابیری برای حفاظت از مواد هستهای خود اتخاذ خواهد کرد.
یعنی ایران پیش از حملات، اورانیوم را به محل امنی منتقل کرده بود؟
چنین برداشتی میتوان داشت. پس از آغاز عملیات نظامی، طبیعتاً دیگر امکانی برای جابهجایی یا بازرسی باقی نماند. بهمحض برقرار شدن آتشبس، نامهای به وزیر امور خارجه ایران، آقای عباس عراقچی، نوشتم و پیشنهاد گفتگو و همکاری دادم. فعلاً صحبت از بازگشت فوری به بازرسیها نکردیم، اما گام اول، ازسرگیری گفتگوها و اعتمادسازی است.