در پنج سال گذشته توانایی‌های حوثی‌ها به‌طور مداوم دست‌کم گرفته شده است، حتی در شرایطی که جهان شاهد پیشرفت قابل‌توجه نیروهای پهپادی و موشکی آنها بوده است.

به گزارش جماران، چاتم هاوس در نوشتاری به بررسی سه موضوع مهم در تنش اخیر میان حوثی های یمن و ایالات متحده پرداخته است : آیا حملات آمریکا و انگلیس تغییری در قابلیت حوثی ها ایجاد می کند؟ آیا پروسه صلح یمن تحت تاثیر این تنش جدید قرار می گیرد؟ احتمال تشدید تنش در سطح منطقه چقدر است؟

قابلیت های حوثی ها

بعید است که حملات هوایی تأثیر قابل توجهی بر توانایی های نظامی حوثی ها، به ویژه عملیات دریایی آنها داشته باشد. حوثی‌ها بسیار باهوش‌تر، آماده‌تر و مجهزتر از آن چیزی هستند که بسیاری از مفسران غربی می‌دانند. آنها تجربه زیادی در راه اندازی جنگ پس از سال ها درگیری شامل رویارویی مستقیم با عربستان سعودی داشته از  و بسیاری از حمایت ها و ظرفیت سازی ایران در طول سال ها بهره برده اند.

در پنج سال گذشته توانایی‌های حوثی‌ها به‌طور مداوم دست‌کم گرفته شده است، حتی در شرایطی که جهان شاهد پیشرفت قابل‌توجه نیروهای پهپادی و موشکی آنها بوده است. بی پروایی و تمایل آنها برای مقابله و برخورد در مواجهه با چالش نیز قابل توجه است و همیشه دست کم گرفته می شود.

حوثی ها می دانند که حمایت بین المللی از حملات آمریکا و بریتانیا ضعیف است. قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که از حوثی ها خواسته بود تا حملات خود را متوقف کنند، نزدیک ترین پوشش بین المللی را برای حملات هوایی فراهم کرد  اگرچه به طور خاص اقدام نظامی را تایید نکرد. اما سایر کشورهای بزرگ به وضوح علاقه ای به شرکت در این عملیات نظامی تحت رهبری ایالات متحده نداشتند.

به عنوان مثال، سعودی‌ها بیرون گود مانده‌اند و البته از تجربه 9 سال درگیری با حوثی ها هم عبرت لازم را آموخته اند.  دیگر بازیگران منطقه‌ای نیز از این غائله دور مانده‌اند و البته بیم این را دارند که دفاع آنها از حمله به حوثی ها که انگیزه خود را دفاع از فلسطینی ها اعلام کرده اند، برایشان گران تمام شود.

روند صلح یمن

شاید یکی از تبعات حملات هوایی این باشد که جنبه منطقه ای و بین المللی به جنگ داخلی در یمن می دهد، دامنه درگیری را گسترش می‌دهد و تلاش‌های سازمان ملل را برای از سرگیری روند صلح عملا غیرممکن می‌کند.

این حملات هوایی همچنین تأثیر منفی فوق‌العاده‌ای بر امنیت غذایی و حمل‌ونقل در این کشور و البته تا حدودی منطقه خواهد داشت .  مطمئناً هیچ درخواستی در داخل یمن برای عقب نشینی حوثی ها وجود نخواهد داشت. حملات هوایی تفاوتی در این کشور بسیار پیچیده ایجاد نمی کند. حتی دشمنان حوثی ها در جنگ داخلی نمی توانند و نمی خواهند اقدام ایالات متحده را - حداقل نه به طور علنی - تأیید کنند. در یمن، حتی بیشتر از عراق، احساسات قدرتمندی در برابر دخالت بیگانگان وجود دارد.

تشدید تنش در سطح منطقه

مشخص نیست که آیا ایران نقش مستقیمی در تحریک فعالیت‌های حوثی‌ها ایفا کرده یا خیر.  ایرانی ها به مشاهده تحولات از راه دور بسنده کرده اند و دخالت مستقیم در این تنش را انکار می کنند. البته اگر یکی از دستاوردهای این تنش  تضعیف بیشتر چشم انداز  عادی سازی رابطه اسرائیل و عربستان باشد مورد تایید ایران قرار می گیرد.

تاکنون، حملات حوثی‌ها تهدیدی استراتژیک برای اسرائیل نبوده و تل‌آویو از گشودن یک جبهه جنگ جدید در یمن خودداری کرده است. اما اگر حملات ایالات متحده باعث تشدید تنش منطقه ای شود و حزب الله را به سمت خود بکشاند، ممکن است این معادله تغییر کند. اسرائیل قبلاً در دهه 1960 مستقیماً در یمن مداخله کرده است. با این حال، به احتمال زیاد این بار  رهبری حوثی ها را در داخل و خارج از کشور از طریق عملیات های هدفمند و ترور دنبال خواهد کرد.

چین، اگرچه از لحاظ نظری خوشحال است که غرب خود را در یک درگیری خونین منطقه‌ای دیگر گرفتار کرده، اما در صورت بسته شدن دریای سرخ، در واقع آسیب قابل توجهی خواهد دید.

کشورهای عربی مانند مصر نیز شاهد اثرات منفی خواهند بود. اما هیچکدام نمی توانند در برابر حوثی ها بایستند و خطر همسویی با اسرائیل و غرب را به جان بخرند.

پس از افزایش حملات حوثی ها، ایالات متحده و بریتانیا احساس کردند که بیش از هر چیز به دلایل داخلی نیاز به نمایش قدرت در برابر حوثی ها دارند. این دقیقاً همان چیزی است که حوثی ها می خواستند و برای آن آماده بودند. آنچه پیش رو است  غیرقابل پیش بینی و برای منطقه و جهان خطرناک است. این برای یمن و یمنی ها که در دهه گذشته رنج های زیادی را متحمل شده اند، فاجعه بار خواهد بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.