منطقه‌ای که ٤ دهه با تسطیح کوه‌ها به این شرایط نابسامان رسیده است، اگر همه مسئولان دست‌به‌دست هم دهند و پشتکار و همت از خود نشان بدهند شاید ٤ دهه دیگر بتوان شاهد وضع بسامان و زندگی بهتر برای ساکنان بود اما جمع‌آوری سگ‌های ولگرد، احداث فضای سبز و پارک‌ها و بوستان‌های کوچک محله‌ای و افزایش روشنایی ازجمله مشکلات سطحی است که در مدت زمان کوتاهی می‌تواند به نتیجه برسد. «شهروند» چندماه آینده از ادامه این روند گزارش تهیه می‌کند تا قول‌های داده شده روی زمین نماند!

به گزارش جماران، روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: «منبع آب» منطقه‌ای در اهواز اما گاهی بی‌‌آب است  و گاهی قطعی آب، ساکنینش را با مشکل مواجه می‌کند. محله‌ای که در گذشته جزو نخستین اجتماعات حاشیه‌نشینی در شرق اهواز بود و حالا در حوزه استحفاظی منطقه ۷ شهرداری است، ساکنانش می‌گویند؛ ‌سال ۱۳۵۶ بود که شهردار وقت اهواز ابلاغیه صادر کرد تا کوه‌های آن منطقه صاف شود و بخشی از این ناحیه به منبع آب کنونی تبدیل شد. محله‌ای فارغ از زیبایی‌های شهری و دنیای پرزرق‌وبرق امروزی، خاکستری و نیازمند خدمات شهری، از بررسی وضع فاضلاب‌های جاری سطح خیابان‌ها گرفته تا قطعی مکرر آب و خرید آب تصفیه بشکه‌ای تا قطعی برق آن هم در این گرمای بالای ٥٤ درجه خوزستان، محله‌ای که دیوارهای خانه‌هایش از بلوک است و ساکنانش معنای زیادی از فقر را برایت ترجمه می‌کنند، معناهایی که شاید برای برخی بیگانه باشد و در درک آن عاجز. اما از طرفی هم محله‌ای پر از صفای همان مردمان مظلوم و رنج‌دیده است، پر از انتظار، پر از امید برای فردایی بهتر. 
نگین؛ دخترخانمی که درحال رفتن به خرید است، درباره فاضلاب می‌گوید: افتضاح است، همین‌طور در خیابان‌ها سرریز می‌شود، فشار آب هم که خوب نیست، هر دو روز یک‌بار قطعی آب داریم، یک یا دوساعت آب داریم تا ساعت ١١شب قطع می‌شود و دوباره وصل می‌شود، مخزن آب هم نداریم، آب تصفیه‌‌‌شده را هم خریداری می‌کنیم، این اذیت‌کننده است اما یاد گرفته‌ایم که باید تحمل کرد! نگین ادامه می‌دهد: اما فاضلاب منازل‌مان خوب است و مشکلی نداریم، محله را هم که می‌بینید؛ خاکستری! رنگ ناامید‌کننده بلوک‌هایش، آرزوهایمان را هم خاکستری کرده، زندگی همه مردمان این‌جا خاکستری است!
پسر جوانی که گوشی موبایل ساده‌ای در دست دارد، همین‌طور که با فریاد به همسایه‌اش می‌گفت؛ «خب حرف دلت را بگو» از کنار جمعیت می‌گذرد، می‌گوید: مردم در فقر زندگی می‌کنند، نه فاضلاب درست، نه آب‌خوردن مناسب، هیچ چیز در این منطقه نیست که زندگی جریان داشته باشد، حس ناامیدی مردم آدم را رنج می‌دهد. او که نامش را نمی‌گوید، در ادامه همین‌طور که راهش را گرفته و می‌رود، می‌گوید: مردم این‌جا پول قبض آب را می‌دهند و از طرفی می‌روند آب تصفیه هم می‌خرند، آیا به نظر شما این زندگی است؟
بازی کودکان با قوطی کنسرو و رب گوجه
میان زباله‌ها!
 آفتاب از پشت خانه‌های بلوکی روی کوه‌ها کم‌کم ناپدید می‌شود، غروب غم‌انگیزی فضای فقر محله را فرسوده‌تر نشان می‌دهد، زن‌ها و کودکان جلوی درِ حیاط خانه‌ها روی آسفالت نشسته‌اند، خانه‌هایی که شاید تعدادشان نسبت به سال‌های ١٣٥٦- یعنی آغاز ساخت‌شان- کمتر ساخته می‌شوند اما به محض این‌که در آن محل قدم می‌گذاری، باید هر لحظه مراقب باشی از بلندای خانه‌ها به پایین سقوط نکنی و این‌بار فاجعه انسانی به این شیوه را به تصویب نرسانی!
از همه اینها که بگذریم، بوی زباله و تعفن یعنی جزو تفکیک‌ناپذیر سیمای حاشیه‌ها و مناطق کم‌برخوردار شهری اهواز را نمی‌توانی نادیده بگیری، در هر ساختمان ویرانه‌ای، زباله‌ها عمق نگاهت را به سمت خود می‌کشانند و بوی تعفن‌شان چهره‌ات را در هم می‌کند! حیوانات موذی، گربه‌ها، سگ‌های ولگرد رهاشده در خیابان‌ها غرق در زباله‌ها- درحال غلتیدن در فاضلاب‌ها، البته گاهی هم کودکان و نوجوانان را می‌بینی که با قوطی‌های رب گوجه و کنسرو موجود در زباله‌ها به بازی مشغولند، فضای بازی بسیار محدود است و در برخی محله‌ها اصلا جایی برای بازی نیست! تنها پارک کوهسار است که میزبان تمامی جمعیت خانواده‌ها و کودکان محله منبع آب و البته حصیرآباد است که آن هم در جای نامناسبی تعبیه شده است (در خیابان اصلی و در مسیر تردد خودروها)! و کودکان و نوجوانان نمی‌توانند هر زمان که بخواهند در این پارک بازی کنند! شاید حادثه‌ای دیگر رخ دهد!
فرسودگی و شکستگی و وصله پینه‌های آسفالت خیابان‌ها در جایی؛ کوهی از مانع درست شده و در جایی شبیه چاله‌ای برای جمع‌شدن آب‌های سطحی است؛ به عبارتی تمام خیابان‌های اصلی و فرعی این منطقه پر از چاله چوله‌هایی خطرآفرین است.  سگ‌های ولگرد که تعدادشان هم زیاد است، در کوچه به کوچه و محله به محله به دنبال آب و غذایی، کودکان و خانواده‌ها را آزار می‌دهند، در این منطقه هم که با مشکل بی‌برقی زیاد مواجه است، نداشتن چراغ آن هم در شب باعث ترس بیشتر مردم ساکن منطقه می‌شود.
یخچال هم ندارم که بچه‌هایم آب سرد بخورند!
مسجد محل در وسط شهر است. مردم در آن‌جا جمع شده‌اند، شیرین زنی ٣٧ساله است. سه فرزند دارد و همسرش کارگر روزمزد است. ١٣‌سال است که ازدواج کرده است. به مسجد  آمده تا فریضه نماز را بجا آورد. از رنگ رخسارش می‌شد فهمید که تغذیه‌اش چگونه است. می‌گوید: این‌جا زندگی می‌کنم. با اشاره دست، دخترش را نشان می‌دهد؛ همان روسری آبی دختر بزرگم است که مادرزادی پنجه پا ندارد، باید درمان شود اما هزینه‌اش زیاد می‌شود!
شیرین با لهجه شیرین محلی‌اش ادامه می‌دهد: برایم نامه بنویس تا به همین مسئولان بدهم شاید فرجی در زندگی‌ام شد. یخچال ندارم. گاهی از همسایه‌ها یخ می‌گیرم تا بچه‌هایم آب سرد بخورند! خانه‌مان زمستان‌ها که باران می‌بارد، چشمه آب می‌شود و الان که تابستان است، دیوارها شوره زده‌اند. به همسایه‌ها اشاره می‌کند؛ «همسایه‌ها همه می‌دانند چه وضعیتی داریم.» فرش هم در اتاق‌هایمان نیست فقط از نداری، روفرشی روی موکت‌های اتاق‌ها گذاشته‌ام تا موکت پای بچه‌هایم را اذیت نکند.
در سکوت عمیقی به چهره فرزندانش نگاه می‌کند، دوباره رویش را برمی‌گرداند و می‌گوید: یخچال که ندارم، مجبورم هر روز نان کم تهیه ‌کنم. اگر کامل خورده شد که نیاز به یخچال نیست و اگر باقی ماند، فردا دیگر قابل استفاده نیست و باید به نان‌خشکی بدهیم. گاهی دو، سه روز که کار می‌رود با همان و یارانه سر می‌کنیم. گاهی بچه‌هایم بی‌شام می‌خوابند. شیرین به مهرماه و فصل مدارس هم اشاره می‌کند و می‌گوید: مدرسه هم نزدیکمان نیست و باید سرویس رفت و برگشت برای دخترم بگیرم تا به مدرسه‌ای که دور از محل زندگی‌مان است برود و هزینه‌اش بیشتر از ثبت نام در یک مدرسه غیرانتفاعی است، اما همان را هم ندارم، پول لباس و کفش و کیفش را که دیگر هیچ؛ پارسال معلم‌ها پول روی هم گذاشتند برایش کفش خریدند، الان کفش‌ها برای دخترم کوچک شده ‌و پایش را اذیت می‌کند، به خاطر این‌که پنجه پا ندارد، باید کفش اسپورت جلو بسته بپوشد، به‌طوری که یک جوراب مچاله می‌کند و جلوی کفش می‌گذارد وگرنه نمی‌تواند بپوشد.
آب و جاروی محله برای مسئولان!
 زن میانسالی که اعتراض‌کنان از کنار مسئولان می‌گذرد، می‌گوید: چند وقت پیش ساعت ٥ صبح، کارگران شهرداری محله را آب و جارو می‌کردند. ساعت ٨ بود. متوجه شدیم که استاندار می‌خواهد به این‌جا بیاید. فقط وقتی مسئولان می‌خواهند به این‌جا بیایند یادشان می‌آید که این‌جا هم آدم زندگی می‌کند!
مسئولان قول می‌دهند...
اما این‌بار همایون یوسفی یکی از نمایندگان مردم اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اسلامی به صورت سرزده به همراه جمعی از مسئولان استانی از منطقه منبع آب بازدید کردند. او در این بازدید به گفت‌وگو با مردم پرداخت و معتقد است: «همه مناطق محروم اهواز نیازمند توجه هستند و باید از تمام این مناطق کم‌برخوردار بازدید شود تا تمام مشکلات مردم از نزدیک دیده شود و بعد پیگیر آن بود.» این نماینده مشکل فاضلاب منطقه را با طرحی که در کل اهواز اجرا می‌شود قابل حل می‌داند و از توجه ویژه به این منطقه در طرح مذکور سخن می‌گوید. یوسفی در تشریح آن عنوان می‌کند: مناقصه مربوط به این منطقه به‌زودی برگزار و عملیات اجرایی آن تا ‌سال آینده آغاز می‌شود. تأمین آب هم در اولویت خواهد بود و درخصوص تأمین آب مورد نیاز و قطعی آب، بحث کمبود آب، قطعی آن و پایین بودن فشار آب با انتقال آب به این منطقه حل می‌شود. او درباره فضای سبز تغییر کاربری داده شده منطقه و آسفالت، هم از انجام اقداماتی با هماهنگی شهرداری و مرتفع شدن مشکلات سخن می‌گوید که ازجمله این اقدامات احداث سه نقطه فضای سبز، آسفالت ٤٠ خیابان که نیاز به بازسازی دارد و زیرساخت‌هایی همچون زمین‌های ورزشی با همکاری شهرداری و اداره ورزش برای نوجوانان و جوانان است. نماینده مردم اهواز، باوی و حمیدیه از حل شدن مشکل خانه‌های ساخته شده در دل تپه یا در جوار آن به مردم می‌گوید: خانه‌های در جوار تپه و مشکل ریزش پیگیری می‌شود اما چون نیاز به تصویب و تخصیص اعتبار دارد، شاید به تدریج اجرا شود.
اما رئیس اداره برق شهرستان اهواز هم با این توضیح که منطقه منبع آب منطقه متراکمی است و با وجود وسعت کمی که دارد، ٢٥‌هزار نفر را در خود جای داده و بزرگترین دلیل وجود مشکل برق هم همین جمعیت بالاست، ادامه می‌دهد: به دلیل جمعیت بالای این منطقه، حتی اگر اکنون مشکل برق وجود نداشته باشد، در آینده با مشکل مواجه خواهد شد که باید فکری به حال آن کرد.  فردوس کریمی ضمن بیان این‌که برق منطقه مشکل خاصی ندارد، قول می‌دهد: مشکل افت ولتاژ یا مشکلات دیگر را در کمترین زمان رفع کند و درباره روشنایی این منطقه و رفع مشکل تاریکی هم قول پیگیری داده شد. عباسوند، معاون شهردار منطقه ٧ شهرداری نیز درباره تغییر کاربری زمین‌های فضای سبز توسط شهرداری اظهار می‌کند: موارد مدنظر شهروندان و تغییر کاربری‌ها پیگیری می‌شود. او در مورد وضع آسفالت هم می‌گوید: مشکل قیر داریم ولی آسفالت این مسیر در دست اقدام است و برنامه منطقه ٧ این است که عملیات اجرایی آسفالت نزدیک به ٤٠ خیابان فرعی کوی رمضان و منبع آب را که به تأیید کارشناس نیازمند به آسفالت است آغاز کند.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.