در دنیای امروز سکوت خبری یعنی بیرون‌رفتن از رقابت و واگذارکردن میدان خبر به رقبا؛ یعنی همان کاری که سازمان صداوسیما با خبر حادثه حملات تروریستی تهران کرد

به گزارش جماران، کامبیز نوروزی در روزنامه شرق نوشت:

١) به مقدمه‌ای نیاز نیست. اخبار سازمان صداوسیما خصوصا در مسائل مهم، حیاتی و فوری کشور که با ایمنی اجتماعی و امنیت ملی سروکار دارد، از تمام رسانه‌های رقیب عقب‌تر است. این را تجربه ثابت کرده است. حادثه پلاسکو، در مقیاسی کوچک‌تر، نمونه‌ای دیگر بود. همه می‌دانند که در دنیای رسانه‌ای‌شده امروز خبر با سرعت نور منتقل می‌شود و هرکسی می‌تواند تولید‌کننده خبر باشد. از اولین دقیقه‌های حمله تروریستی جنایتکارانه به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) موج خبری گسترده‌ای فضای شبکه‌های تلویزیونی و پیام‌رسان‌های مختلف را تسخیر کرد. حتی شبکه‌های تلویزیونی مهم غیرایرانی، مانند CNN برنامه‌های عادی خود را قطع کرده و با پخش زنده از تهران گزارش‌های خبری را از حادثه تروریستی تهران منتشر کردند. علاوه بر این، بعضی تلویزیون‌های فارسی‌زبان خارج از کشور نیز که در ادبیات سیاسی کشور به آنها رسانه‌های بیگانه می‌گویند در خارج از ساعات اصلی پخش خود اقدام به پخش خبر، گزارش و مصاحبه درباره حملات تروریستی تهران کردند. اما درست در همین زمان که ساعات اوج حادثه است و مردم ایران ملتهب و مضطرب، تشنه اخبار معتبر و تحلیل‌های درست‌اند، شبکه خبر سازمان صداوسیما درباره مسائل مهد کودک‌ها، کنکور دانشگاه‌های چین و کارآموزی فارغ‌التحصیلان فلان رشته حرف می‌زند. واکنش خبری صداوسیما نسبت به حملات تروریستی تهران که جهان را تکان داد و از نظر ارزش خبر در بالاترین حد ممکن است، در حد چند زیرنویس شبکه خبر بیشتر نیست. صداوسیما در شکلی منفعل نه‌تنها ابتکار خبری در این موضوع ندارد، بلکه به طور کامل از گردونه رقابت خبری درباره این حادثه بیرون است. از زمان وقوع این حادثه تا زمان نگارش این یادداشت که چیزی حدود کمتر از چهار ساعت است، شاید چیزی حدود ده‌ها ‌هزار خبر و تحلیل و گزارش درباره حادثه به زبان فارسی منتشر شده است. تقریبا منبع هیچ یک از این اخبار و گزارش‌ها شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی صداوسیما نبوده‌ است. متخصصان رسانه می‌دانند این یک شکست بزرگ حرفه‌ای برای صداوسیماست که حادثه‌ای با این وسعت و اهمیت در کنار آن رخ می‌دهد اما هیچ نام و نشان خبری از این سازمان بزرگ به میان نمی‌آید. 

٢) در جهان رسانه‌ای‌شده امروز مدیریت افکار عمومی یکی از مهم‌ترین ارکان امنیت ملی است. در ایران خصوصا به دلیل انحصاری‌بودن دو رسانه رادیو و تلویزیون، سازمان صداوسیما بیشترین نقش را در این مهم برعهده دارد. هر اندازه کیفیت عملکرد سازمان صداوسیما در انجام این وظیفه پایین‌تر باشد رسانه‌های رقیب به‌ویژه شبکه‌های تلویزیونی دیگر جای آن را می‌گیرند. وقتی در داخل ایران غیر از شبکه‌های تلویزیونی صداوسیما شبکه تلویزیونی دیگری وجود ندارد، روشن است که شبکه‌های تلویزیونی مستقر در خارج کشور این نقش را بازی می‌کنند و در واقع مدیریت افکار عمومی ایران به خارج از ایران منتقل می‌شود. بی‌شک چنین پدیده‌ای مخاطرات گرانی می‌تواند در بر داشته باشد.

 در حادثه جنایت‌کارانه حملات تروریستی تهران در روز چهارشنبه انفعال و عملکرد غیر‌حرفه‌ای تلویزیون، میدان گسترده‌ای برای منابع خبری دیگر گشود. 

٣) مدیران خبری صداوسیما چه دلیلی برای اتخاذ سیاست خبری منفعلانه و کم‌توجه به حملات تروریستی تهران ممکن است داشته باشند؟ شاید گفته شود این سیاست برای جلوگیری از توسعه اضطراب و التهاب در جامعه بوده است. اما این سخن مردود و باطل است. چنین تفکری از بیش از سه دهه پیش منسوخ است. این تفکر متعلق به دورانی است که وسایل عمومی گردش اطلاعات منحصر در نشریات کاغذی و رادیوها و تلویزیون‌های محلی بود. سال‌های درازی است که ساختار گردش اطلاعات متحول و متنوع شده است. انواع پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی ماهواره‌ای بسیار پیش از اراده‌های صاحبان قدرت کار گردش اطلاعات را انجام می‌دهند. در دنیای امروز سکوت خبری یعنی بیرون‌رفتن از رقابت و واگذارکردن میدان خبر به رقبا؛ یعنی همان کاری که سازمان صداوسیما با خبر حادثه حملات تروریستی تهران کرد. در جهان رسانه‌ای امروز ایجاد آرامش و مهار اضطراب عمومی، از طریق انتشار درست و برنامه‌ریزی‌شده اخبار و ارائه گزارش‌ها و تحلیل‌های معتبر قابل تحقق است. آیا تلویزیون از نظر امکانات فنی و نیروی انسانی خبرنگاری و کارشناسی، توانایی پوشش خبری و تحلیلی فوری و حرفه‌ای حادثه اخیر را نداشته است؟ چنین ادعایی نیز نمی‌تواند مقبول باشد. بی شک امکانات فنی و انسانی تلویزیون بسیار بیش از اینهاست. 

٤) درباره اهمیت فراوان حملات تروریستی تهران و آثار داخلی و منطقه‌ای و جهانی آن کم‌ترین تردیدی نیست. در این هم شکی نیست که سازمان صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای که طبق قانون اساسی و قانون خط مشی کلی سازمان و نیز اساسنامه این سازمان، وظایف بزرگی در حوزه حراست رسانه‌ای از انقلاب اسلامی و نظام و امنیت ملی کشور برعهده دارد، در ساعات اصلی و حیاتی حادثه حمله‌های تروریستی در تهران، اخبار و گزارش‌های بسیار ناچیزی به این حادثه اختصاص داد. این بار مایلم به شکل پرسشی مطرح کنم که آیا عملکرد صداوسیما در این موضوع حرفه‌ای بوده است؟ آیا عملکرد صداوسیما در این حادثه موجب کاهش قدرت مدیریت افکار عمومی کشور در داخل ایران شده است؟ آیا سیاست خبری صداوسیما در حادثه اخیر متناسب با منافع ملی کشور بوده است؟ این دلایل کافی است تا پیشنهاد شود موضوع «سیاست و عملکرد خبری صداوسیما در حادثه تروریستی جنایت‌کارانه به حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) و مجلس شورای اسلامی» از سوی نهاد‌های قانونی ذی‌ربطی مانند شورای‌عالی امنیت ملی، شورای سیاست‌گذاری صداوسیما و مجلس شورای اسلامی (به شکل تحقیق و تفحص) مورد بررسی قرار گیرد و گزارش آن نیز به اطلاع مردم برسد تا از این طریق بتوان در تعامل دستگاه‌ها و سازمان صداوسیما با یکدیگر پاسخ سؤال‌ها را یافت و در جهت حل آنها به شکل حرفه‌ای تلاش کرد. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.