محمد مقدم در مورد شخصیت آیت الله هاشمی گفت: فراد برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل به دنبال نگاه و نقطه‌نظر آیت‌الله هاشمی بودند. آنها معتقد بودند که آیت‌الله هاشمی شرایط سیاسی و زمانی را می‌شناسد و وقتی تصمیم می‌گیرد یک نظر شخصی نیست و نظر‌ایشان به عنوان یک نگاه سیاسی مطرح می‌شد.

به گزارش جماران محمد‌مقدم ، در مورد نقش آیت‌الله هاشمی در پیروزی انقلاب اسلامی گفت: حضرت امام خمینی (ره) در دوران مبارزه، به عنوان رهبر خواسته و دستوراتی داشتند که این خواسته و دستورات در چارچوب اعمال برخی از شخصیت‌های پیرامون امام شکل عملی به خود می‌گرفت. شخصیت‌هایی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری و مرحوم آیت‌الله هاشمی نظر امام را در بطن جامعه پیاده می‌کردند.

 

او به نقش پررنگ آیت‌الله هاشمی در مبارزه با رژیم پهلوی اشاره کرد و افزود: در بین این افراد آیت‌الله هاشمی از ویژگی فوق‌العاده‌ای برخوردار بود که این ویژگی‌ها نشات گرفته از خصوصیت‌های شخصی ایشان بود. اگر تاریخ این چند دهه اخیر ایران را بررسی کنیم افرادی که به معنای واقعی در تعریف رجال سیاسی قرار بگیرند بسیار انگشت‌شمار هستند و آیت‌الله هاشمی یکی از این افراد بود و به معنای واقعی ایشان یک رجل سیاسی و یک شخصیت ملی بودند.

عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: درست است که حضرت امام رهبری انقلاب را به عهده داشتند اما ایشان عده و‌ عده می‌خواستند. اولین شخصی که در کنار امام و زمینه‌ساز دستورات ایشان بود، شاگردان نزدیک ایشان و برجسته‌ترین آنها آیت‌الله هاشمی بود. امام اعتقاد و اعتماد فوق‌العاده‌ای به آقای هاشمی داشتند و این اعتماد به خاطر شاخصه‌های خاص شخصیت ایشان بود.

مقدم با بیان اینکه آیت‌الله‌هاشمی شخصی بود که به زمان اشراف کامل داشت و فن سیاست می‌دانست، اظهار کرد: آقای هاشمی معتمد و امین امام بود. از همان لحظه اول که امام در ایران حاضر شد آیت‌الله هاشمی به عنوان یک برنامه‌ریز در کنار امام بود. حضرت‌امام خمینی (ره) اعتماد ویژه‌ای به آیت‌الله‌هاشمی داشتند و این به دلیل شناختی بود که امام از ایشان داشتند و ایشان هم امام را کاملاً باور داشتند.

او رابطه امام(ره) و‌ مرحوم هاشمی را رابطه مراد و مریدی توصیف کرد و گفت:  آیت‌الله هاشمی راه امام و طرز تفکر امام را قبول‌ و‌ باور داشت و از‌همان روزهای نخستین سال 42 با افکار امام آشنایی داشت. این اعتماد یک رابطه دو‌سویه بود که می‌توان آن را در‌عرصه‌های مختلف چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب این رابطه دوسویه را مشاهده کرد.

عضو مجمع رحانیون مبارزه خاطرنشان کرد: آقای هاشمی قرائت حضرت امام از مسائل مختلف را قبول داشته و به آن عمل می‌کردند. امام حکومت دینی را قبول و تاکید داشتند جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام باورش این بود که یک نظام دینی زمانی می‌تواند جایگاه عمیقی داشته باشد  که همگام با مردم بوده و مردم را در کنار خود داشته باشند زیرا مشروعیت را فقط از مردم می‌توان به دست آورد.

او با بیان اینکه معنای جمهوری، حکومت مردم‌سالار‌است و امام هم این عقیده‌ را داشتند، ادامه داد: آیت‌الله‌هاشمی هرچقدر که جلوتر می‌رفتند پخته‌تر می‌شدند و به مانند امام معتقد بودند که باید مردم در عرصه‌های مختلف حضور داشته باشند و زمانی نظام ماندگار می‌شود که مردم در کنار‌آن باشند و این طرز فکر‌ را ایشان از‌ امام گرفته بودند. همه شاگردان امام در جهت حاکم کردن اسلام و جمهوریت سعی داشتند.

مقدم بیان کرد: در تاریخ گذشته ایران، ایرانیان از سه مسئله درد می‌کشیدند و تبلور‌ این مسائل در شعار‌ انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نمود پیدا کرده‌است. مردم ایران در گذشته از استبدادزدگی، استعمارزدگی و نبود حکومت دینی رنج می‌بردند. حضرت امام تاکید داشتند که هر سه این مسائل باید در کنار هم باشد. جمهوریتی که تکیه‌گاهش مردم باشد از استبداد‌ و‌ استعمار به دور‌است. این بود که حضرت امام به جمهوری اسلامی تاکید داشتند و تلاش می‌کردند که حافظ این مسئله باشند که نه اسلام فدای جمهوریت شود و نه جمهوریت فدای اسلام.

این استاد دانشگاه ادامه داد: آقای هاشمی شخصیت بسیار تاثیرگذاری بود و علت آن این بود که ایشان دارای اصول شخصیتی خاص و سوابق روشن در عرصه فعالیت‌های سیاسی مذهبی بود. مهم‌ترین خصلت ایشان سعه‌صدر بود. آیت‌الله هاشمی دلی دریاگونه داشتند و این یکی از نعمت‌هایی است که خداوند در قرآن به رخ پیامبرانش می‌کشد. صبوری آیت‌الله هاشمی باعث تاثیرگذاری او در مسائل مختلف شد. وقتی انسان دلش بزرگ باشد دیدش هم بزرگ می‌شود.

او خاطرنشان کرد: آیت‌الله هاشمی همیشه تلاش می کردند که همه جناح‌ها و گروه‌ها در خدمت نظام باشند و هیچ‌گاه در سمت و سوی یک جریان انحرافی قرار نگرفته‌اند. لبخندی که بر چهره ایشان بود نشانه همین اوج تحمل مصائب بود. ایشان منافع ملی را مقدم بر غرایض شخصی می‌شماردند. کلان‌نگر بودند و این خصلت‌ها را در طول چهار دهه انقلاب بسیاری از مدیران دیده بودند و به همین دلیل جلب شخصیت ایشان بودند و به طور نانوشته ایشان محوریت مسائل را داشتند.

مقدم بیان کرد: افراد برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل به دنبال نگاه و نقطه‌نظر آیت‌الله هاشمی بودند. آنها معتقد بودند که آیت‌الله هاشمی شرایط سیاسی و زمانی را می‌شناسد و وقتی تصمیم می‌گیرد یک نظر شخصی نیست و نظر‌ایشان به عنوان یک نگاه سیاسی مطرح می‌شد. حتی افرادی که سعی داشتند کارهایشان دیده شود تا مطرح شوند، سعی می‌کردند که یک طرف آن‌ آقای هاشمی باشد. در این چهار دهه از انقلاب هر مسئله مهم و تاثیرگذاری را که می‌نگریم یک طرف آن آیت‌الله هاشمی است. حتی رقبای غیر منصف هاشمی هم به این موضوع اذعان داشتند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.