عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مردی از تبار ایران بود. او در اوج عزت، محبوبیت و مظلومیت ما را ترک کرد و برای ما میراث گرانبهایی از سیاست‌ورزی ملی به‌جای گذاشت.
به گزارش جماران، بی‌تردید، او جزو معدود سیاست‌مداران معاصر ایران بود که ایران را می‌فهمید و در برهه‌های حساسی از تاریخ ایران نقش بی‌بدیلی ایفا کرد.

ایران در سده‌ اخیر کمتر سیاست‌مداری در تراز ایشان به خود دیده است. او خردمند و دلیر بود؛ نه تنها به این دلیل که مبارزه کرد و با دشمن جنگید بلکه به این دلیل که بار مذاکرات صلح را با هوشمندی و حس وطن‌دوستی به دوش کشید. او هم‌چنانکه به‌عنوان جانشین امامش مسوولیت فرماندهی جنگ را بر عهده گرفت، به همراه امام (ره) جام زهر را نیز نوشید تا ملتی ننوشند. این معنی سیاست‌ورزی ملی است. فراتر از جنگ، او هر بار که ابر تیره و غبار دسیسه و کینه‌ آزمندان آسمان سیاست ایران را مه‌آلود می‌کرد، قامت می‌کشید، سخن می‌گفت و راه را به آزادگان و آزادی‌خواهان نشان می‌داد تا وسواسان خناس ایران را به بیراهه نبرند. بارها دیدیم که فرصت‌طلبان دون‌همت در تمنای قدرت چه شکاف‌ها که در دل مردم ایران ایجاد کردند و او با سرپنجه تدبیر، صبوری و فداکاری آنها را به‌هم آورد و در ایجاد یکپارچگی ملی کوشید.

آری، هاشمی دل در گرو ایران داشت و برای عمران و آبادانی آن رنج بسیار کشید. هنوز آهنگ صدای او در گوش من پیچد که می‌گفت: «فردا ممکن است ما نباشیم ولی، فرزندانمان که هستند. آینده که هست. ایران که هست. فردا دنیا شتابی دارد که باید آهنگ آن را امروز شروع کنیم». این حس کم‌نظیری است و در کمتر سیاست‌مداری در روزگاران اخیر یافت می‌شود. او از جمله معدود سیاست‌پیشه‌گانی بود که ایران را می‌فهمید و تصور روشنی از این سرزمین برفراز زمان و مکان در ذهن داشت. او با تاریخ معاصر ایران آشنا بود و بزرگان آن را می‌شناخت و در اندیشه‌ خود با آنان زیسته بود. او جغرافی ایران و نقش آن را در منطقه و جهان نیز خوب می‌دانست. او این حقیقت را خوب دریافته بود که نه تنها امنیت ایران که امنیت منطقه به آبادانی ایران و همسایگانش وابسته است و با این فهم دولتش را راهبری کرد. لذا، او را می‌توان معمار سیاست همبستگی منطقه‌ای در روزگاران معاصر دانست. موضوعی که بعدها پس از دست‌به‌دست شدن قدرت، دولت پیشین هیچ‌گاه نتوانست درک کند و دستاوردهای او و ثروت و قدرت ملی ایرانیان را به رایگان ارزانی دشمنان کرد. و اینک بازگشت به آن نقطه‌ای که او ما را بدانجا برده‌بود، نیازمند تدبیر، رنج‌بری و فداکاری فراوان است. و البته پرهزینه و زمان‌بر است. از همین‌رو، سیاست‌ورزان جهان او را سیاست‌مداری فراتر از ایران و مردی از بزرگان منطقه و جهان به شمار می‌آوردند. و در غم از دست دادن او نه به ملت ایران که به خود تسلیت می‌گویند و ملت در فراق او نه برای او که برای خود گریه می‌کنند و این ویژگی سیاست‌مداران بزرگ است.

قطعا عملکرد پیر مصلحت‌اندیش ما چون هر سیاست‌مدار دیگری امکان نقد دارد و باید به نقد آن پرداخت که بی‌تردید این کار توسط ناقدان انجام خواهد شد. اما، نکته مهم سوگیری و کارکرد او در فراز و نشیب‌ها و گردنه‌های سخت تاریخی و پرتگاه‌های هولناک سیاسی است. هاشمی در این عرصه سرافراز زیست. شناخت منافع ملی و اصرار بر حفظ آن، خستگی‌ناپذیری، بردباری در عین جگرخستن، هزینه‌پرداختن و فداکاری مایه‌ آن شد تا پس از یک نشیب طولانی، او یکبار دیگر به قله‌ عزت و محبوبیت بازگردد و مظلومانه با ما وداع گوید و ما را به تفکر در احوال خویشتن دعوت کند. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.