شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست: طی چند هفته اخیر، تهران و تعدادی از شهرهای بزرگ کشور با پدیده گردوغبار مواجه بوده‌اند که «کانون‌های داخلی» منشا این رخداد شناسایی شده‌اند. خوب است درباره چگونگی تشکیل و گسترش کانون اصلی گردوغبار این روزهای تهران یعنی «تالاب صالحیه» که در حدفاصل استان‌های البرز و قزوین واقع است، صحبت کنیم. غلبه سیاستگذاری‌های توسعه‌ای ناپایدار در طول دو دهه موجب شد که این تالاب به یکی از کانون‌های مهم گردوغبار تبدیل شود و در شرایط کم‌بارشی و تشدید خشکسالی علاوه‌ بر مناطق پیرامونی، کیفیت هوای کلانشهرهای تهران و کرج را به ‌شدت تحت ‌تاثیر قرار دهد.

به گزارش جماران؛  شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست در یادداشتی با عنوان «کانون‌های داخلی گردوغبار حاصل توسعه ناپایدار» در روزنامه اعتماد نوشت:

پدیده گردوغبار از اواسط دهه ۱۳۸۰ شمسی در کشور شدت گرفت. هر چند به‌ دلیل قرارگیری ایران در کمربند خشک کره زمین، بخش‌هایی از کشور ما به‌طور پیوسته با آثار فرسایش بادی و گردوغبار با منشا داخلی یا خارجی مواجه بود، ولی وقوع خشکسالی‌ها و تغییر شرایط اقلیمی و مهم‌تر از آن عوامل انسان‌ساخت مانند تغییر در رژیم هیدرولوژیکی و مدیریت ناصحیح منابع آب، خاک، پوشش گیاهی و بهره‌برداری ناپایدار، موجب تشدید پدیده گردوغبار در کشور در دو دهه گذشته شده است. طی چند هفته اخیر، تهران و تعدادی از شهرهای بزرگ کشور با پدیده گردوغبار مواجه بوده‌اند که «کانون‌های داخلی» منشا این رخداد شناسایی شده‌اند. خوب است درباره چگونگی تشکیل و گسترش کانون اصلی گردوغبار این روزهای تهران یعنی «تالاب صالحیه» که در حدفاصل استان‌های البرز و قزوین واقع است، صحبت کنیم.  تالاب صالحیه در اوایل دهه ۱۳۸۰، یک ناحیه مرطوب محسوب می‌شد. سطح آب زیرزمینی در این منطقه بالا بود و پوشش گیاهی نسبتا مناسب، به‌ویژه گونه‌های مقاوم به شوری در آنجا وجود داشت. به ‌دلیل وجود زمین‌های کشاورزی در اطراف این منطقه از جمله نظرآباد، بوئین‌زهرا، آبیک و اشتهارد و نگرانی از شور شدن خاک‌های زراعی به‌ واسطه بالا بودن تراز آب‌های زیرزمینی، جهاد کشاورزی در آن زمان، اقدام به اجرای یک سیستم زهکشی وسیع کرد. این زهکش در سال‌های ۸۴ و ۸۵ گسترده‌تر شد و برای جلوگیری از تخریب زمین‌های کشاورزی در نهایت، زهکش به رودخانه شور در محدوده اشتهارد رسید. اجرای این زهکش، به‌رغم اهداف توسعه کشاورزی پیامدهای اکولوژیکی نامطلوبی به ‌دنبال داشت. این زهکش در مسیر پخش طبیعی سیلاب‌ها ایجاد و همین مساله باعث قطع جریان‌های هیدرولوژیکی فصلی شد؛ جریان‌هایی که تا پیش از آن باعث تغذیه آبخوان‌ها و آبیاری طبیعی منطقه و دشت می‌شدند. همچنین زهکش باعث تخلیه آب زیرزمینی و افت شدید سطح آن شد. از سوی دیگر در همان بازه زمانی، چرای شتر به‌طور بی‌رویه در منطقه شدت گرفت و گونه‌های گیاهی باقیمانده که عمدتا بوته‌ای بودند، به ‌دلیل این چرای مفرط حذف شدند و در نتیجه منطقه‌ای بیابانی، وسیع، خشک و بدون پوشش گیاهی شکل گرفت. 

اکنون این بیابان به ‌وضوح از جاده قزوین به ‌سمت کرج و تهران قابل رویت است.

در حقیقت غلبه سیاستگذاری‌های توسعه‌ای ناپایدار در طول دو دهه موجب شد که این تالاب به یکی از کانون‌های مهم گردوغبار تبدیل شود و در شرایط کم‌بارشی و تشدید خشکسالی علاوه‌ بر مناطق پیرامونی، کیفیت هوای کلانشهرهای تهران و کرج را به ‌شدت تحت ‌تاثیر قرار دهد.

لازم به توضیح است که دبیرخانه ستاد ملی مقابله با گردوغبار در این باره مطالعات جامعی انجام داده است. منشا دقیق گردوغبار، سازوکارهای تاثیرگذار ازجمله نقش زهکش‌ها، چرای بی‌رویه و حتی ساختار جریان باد بررسی و تحلیل شده‌اند. همچنین وظایف دستگاه‌های مختلف از جمله وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و سایر دستگاه‌ها مشخص و به آنها ابلاغ شده است. برای مثال وزارت نیرو باید حقابه تالاب‌ را تامین و جهاد کشاورزی اقدام به اصلاح یا حذف زهکش‌ها و چرای دام را نیز در منطقه مدیریت کند. هر چند در مواجهه با شرایط بحرانی نیازمند اقداماتی عاجل هستیم ولی برنامه‌ها برای مهار کانون‌های گردوغبار باید در طول زمان و با همکاری بین‌بخشی میان دستگاه‌های متولی صورت پذیرد. همسویی سیاستگذاران، آگاه‌سازی عمومی و همکاری جوامع محلی، سمن‌ها و رسانه‌ها می‌تواند در هر سه لایه اقدامات فوری، میان‌مدت و بلندمدت مدیریت پدیده گردوغبار بسیار اثرگذار باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.