محمد هاشمی می گوید: آنچه به ‌صورت غیررسمی از جریان اصلاح‌طلب شنیده‌ام، این روزها مساله تایید صلاحیت بسیار مهم است و حتی عده‌ای معتقدند اشخاصی که شما نام بردید یا افراد دیگر از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت نمی‌شوند، چراکه گفته می‌شود اساسا این دوره به‌دنبال انتخابات رقابتی متوازن نیستند و می‌خواهند همان تجربه انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی تکرار شود. در واقع در جریان اصلاح‌طلب بیش از اینکه مساله «چه کسی کاندیدا شود» مطرح باشد، مساله «چه کسی احراز صلاحیت می‌شود» مطرح است.

به گزارش جماران؛ «اعتماد» با محمد هاشمی، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام درمورد کاندیداهای احتمالی مختلف انتخابات خرداد ۱۴۰۰ گفت‌وگو کرده است.

قریب به ۳ ماه دیگر انتخابات دوره سیزدهم ریاست‌جمهوری برگزار خواهد شد. برخی کارشناسان و کنشگران با رصد اوضاع و احوال جامعه پیش‌بینی می‌کنند که ما در انتخابات سال ۱۴۰۰ با مشارکت حداقلی مواجه خواهیم شد. به نظر شما چقدر احتمال دارد که این پیش‌بینی به واقعیت مبدل شود؟ شما فضای جامعه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من هم در حال حاضر چنین دیدگاهی دارم و فکر می‌کنم فضای انتخاباتی و سیاسی میان مردم فضای سردی است اما باید این نکته را هم درنظر داشته ‌باشیم که هنوز برای قضاوت اندکی زود است و قریب به ۳ ماه دیگر زمان باقی است. از سویی شرایطی که امسال از سر گذراندیم، شرایطی مناسب و مساعد جهت دعوت از مردم برای مشارکت نیست. در سال‌های پیشین مرسوم بود که پیش از انتخابات برنامه‌ها و میتینگ‌های انتخاباتی، سخنرانی‌ها و تریبون‌های رسانه‌ای و شام و ناهارهای انتخاباتی فعال می‌شد. امسال اما هم به ‌دلیل شرایط شیوع کرونا امکان برگزاری چنین برنامه‌های وجود ندارد و هم شرایط اقتصادی نامساعد است و مردم مشکلات بسیار زیادی به ‌لحاظ اقتصادی دارند؛ بنابراین خیلی از تبلیغات هم به‌ جای تاثیر مثبت اثر منفی روی افکار عمومی دارد. با همه این اوصاف شنیده می‌شود که تشکل‌ها و احزاب و مجامع سیاسی ستادهای انتخاباتی برپا کرده‌اند و گفته می‌شود در حال برنامه‌ریزی و کار هستند.

از دیگر چهره‌هایی که فعالیت‌ها و کنشگری‌های امروزش، انتخاباتی تلقی می‌شود، محمود احمدی‌نژاد است. او سفرهای استانی برگزار می‌کند، دیدارها و سخنرانی‌های مردمی دارد و بسیار بیش از گذشته با رسانه‌ها گفت‌وگو می‌کند. باتوجه به سابقه مدیریت ۸ ساله احمدی‌نژاد، فکر می‌کنید بتواند بار دیگر این تجربه را تکرار کند و تبلیغات میدانی که شروع کرده در افکار عمومی با نتیجه مثبت روبه‌رو خواهد شد؟

آن‌طور که رصد و از برخی دوستان درمورد نظرسنجی‌ها پرس‌وجو می‌کنم، معتقدند که شانسی برای محمود احمدی‌نژاد وجود ندارد. رویکردی که محمود احمدی‌نژاد دارد همان تخریب و تهاجم است. این رویکرد امروز دیگر کارآمد نیست. ایشان سال ۸۴ هم همین رویکرد را اتخاذ کرد و الان هم تصور می‌کند هنوز شرایط سال ۸۴ حاکم است و اشخاصی که در صحنه حضور دارند، همان چهره‌های فعال در سال ۸۴ هستند. به نظر من شرایط تفاوت فراوانی کرده و امروز این رویکرد و رفتار، بازاری ندارد. آنچه مهم است برنامه و تیم است. به نظر من در این دوره انتخابات چندان قائم به فرد نیست؛ بلکه بیشتر تیم کاندیداها اهمیت دارد. برنامه و داشتن تیم دو ویژگی است که در این دوره از انتخابات اهمیت بسزایی دارد اما بداخلاقی‌های انتخاباتی و توهین و تخریب و مسائلی از این دست در انتخابات پیش‌رو تاثیرگذار نیست.

 

نظرتان درمورد چهره‌های جدید اصولگرایی که بعضا پیشینه نظامی هم دارند، چیست؟ برای نمونه سعید محمد هم حضور پررنگ رسانه‌ای داشته و بالاخره چندی پیش رسما اعلام کاندیداتوری کرد.

من شناختی از ایشان ندارم و چیزی هم در مورد او نشنیده‌ام.

در جریان اصلاح‌طلبی نیز کاندیداهای مختلفی که احتمال تایید صلاحیت‌شان وجود دارد، همچون اسحاق جهانگیری، محسن هاشمی یا محمدرضا عارف مطرح است. به نظر شما چقدر این گزینه‌ها جدی هستند؟

آنچه به ‌صورت غیررسمی از جریان اصلاح‌طلب شنیده‌ام، این روزها مساله تایید صلاحیت بسیار مهم است و حتی عده‌ای معتقدند اشخاصی که شما نام بردید یا افراد دیگر از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت نمی‌شوند، چراکه گفته می‌شود اساسا این دوره به‌دنبال انتخابات رقابتی متوازن نیستند و می‌خواهند همان تجربه انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی تکرار شود. در واقع در جریان اصلاح‌طلب بیش از اینکه مساله «چه کسی کاندیدا شود» مطرح باشد، مساله «چه کسی احراز صلاحیت می‌شود» مطرح است. کما اینکه سخنگوی کارگزاران نیز اخیرا گفته بود که انتخاب نهایی را به بازه زمانی پس از تایید صلاحیت‌ها موکول می‌کنیم و الان نمی‌توانیم به نتیجه برسیم و درمورد کسی قطعا نظر بدهیم.

اما به نظر می‌رسد فارغ از احراز صلاحیت‌ها در جریان اصلاح‌طلبی هم عزم برخی افراد برای حضور جزم است. مثلا محسن هاشمی اوایل امسال در واکنش به کاندیداتوری‌اش گفته‌ بود کسی که بخواهد این دوره رییس‌جمهوری شود، یا باید عاشق باشد یا مجنون اما مدتی بعد کارگزاران از محسن هاشمی به عنوان گزینه‌ جدی خود نام برد؛ نظر شما در مورد این موضع‌گیری‌ها چیست؟

آنچه من درباره محسن هاشمی شنیدم، این بود که در انتخابات ریاست‌جمهوری کسی نمی‌تواند خودش را نامزد کند، بلکه باید یک جریان یا گروهی او را به عنوان نامزد معرفی کند. از سویی در کارگزاران سازندگی 2، 3 نفری به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح هستند که این افراد به صورت بالقوه می‌توانند کاندیدا باشند اما برای بالفعل شدن نیاز است که ابتدا نتیجه تایید صلاحیت کاندیداها مشخص شود. البته گمان می‌کنم فرصت زیادی باقی نمانده است. شرایط کشور هم شرایط سخت و پیچیده‌ای است. ممکن است برخی افراد به ‌دلیل سفرها یا مصاحبه‌ها در مظان کاندیداتوری باشند اما تکلیف همه ‌چیز بعد از تایید صلاحیت‌ها مشخص می‌شود.

نظرتان درمورد تغییر رویکرد اسحاق جهانگیری در هفته‌های اخیر چیست؟ جهانگیری طی این سال‌ها بیشتر موضع‌گیری‌های اقتصادی داشت و کمتر به مسائل حاشیه‌دار سیاسی ورود می‌کرد اما اخیرا در سفرها و سخنرانی‌ها بیش از گذشته درباره مسائل بعضا حساس سیاسی موضع‌گیری می‌کند؛ به نظر شما او می‌تواند کاندیدای جریان اصلاحات باشد؟

بالاخره اسحاق جهانگیری یک شخصیت سیاسی است و مدیران در حد ایشان وقتی سخنرانی یا سفر می‌کنند و دیدارهایی دارند، توقع این است که درمورد مسائل روز اظهارنظر کنند. مردم در حال حاضر بیشتر مشتاق هستند راجع ‌به روابط بین‌الملل و وضعیت اقتصاد و معیشت و اوضاع سیاسی بدانند و بشنوند. در حال حاضر تبلیغات دشمن بسیار شدت گرفته است. متاسفانه رسانه‌های بیگانه و خارجی علیه نظام، انتخابات و بحث مشارکت در انتخابات صحبت می‌کنند تا مردم را مأیوس کرده و از نظام جدا کنند. این روزها بسیاری در حال القای این مساله هستند که همه مشکلات از سوی مدیریت است و حتی می‌خواهند این‌گونه القا کنند که اسلام برنامه حکومتی ندارد و دین از سیاست جداست. این حرف‌ها در رسانه‌های داخلی و خارجی وجود دارد؛ بنابراین فضا حکم می‌کند که شخصی در سطح معاون اول ریاست‌جمهوری درمورد مسائل سیاسی صحبت کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.