تهدید ایران توسط نظامیان ارشد اسرائیل اگرچه به سرعت رسانه ای شد و پرحجم به آن پرداخته شد اما کمتر کسی آن را جدی گرفت؛ اینکه چرا رییس ستاد مشترک اسرائیل بجای سیاسیون وارد معرکه لفاظی علیه ایران شده است را می توان از چند زاویه مورد تحلیل قرار داد.

به گزارش جماران؛ العالم نوشت: در حالی که رییس ستاد ارتش اسرائیل به عنوان بالاترین مقام نظامی این رژیم اعلام کرد نیروهای نظامی اسرائیل در حال آماده سازی طرح هایی عملیاتی علیه ایران هستند، سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد در صورتی که اسرائیل مرتکب خطا شود، حیفا و تل اویو را خواهیم زد.

 

تحلیل:

- تهدید ایران توسط نظامیان ارشد اسرائیل اگرچه به سرعت رسانه ای شد و پرحجم به آن پرداخته شد اما کمتر کسی آن را جدی گرفت. در بی اهمیت بودن آن همین بس که جمهوری اسلامی پس از یک روز و البته در کلام سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلحش به پاسخی کوتاه بسنده کرد و البته و برخلاف کلی گویی های فرمانده ارتش اسرائیل و بطور مشخص مکانهای مورد هجوم ایران (حیفا و تل اویو) در صورت ارتکاب خطا از سوی اسرائیل را معرفی کرد.

- اینکه چرا رییس ستاد مشترک اسرائیل بجای سیاسیون وارد معرکه لفاظی علیه ایران شده است را می توان از چند زاویه مورد تحلیل قرار داد.

اول آنکه این اقدام بیش از هر چیز واکنشی است به کم توجهی سیاسیون حاکم بر اسرائیل به نظامیان اسرائیلی. "کوخاوی"با تهدید ایران در واقع خواسته است تا افکار عمومی اسرائیل را متوجه جایگاه خود در قالب رییس ستاد ارتش در اسرائیل کند. این مساله هم در سایه نزدیکی به انتخابات و تزلزل جایگاه نتانیاهو محل تامل است و هم از آن جهت که شخصیتهایی همطراز او نظیر "گانتس"، "اشکنازی" و "باراک " از جایگاهی مشابه "کوخاوی " توانسته اند به کرسی وزارت دفاع، خارجه و نخست وزیری برسند.

- جلب توجه آمریکا نسبت به کوخاوی می تواند دومین دلیل تحریک او به بیان تهدیدات سه شنبه علیه ایران باشد.

درحالی که به نظر می رسد برای نتانیاهو و بایدن ماه عسل شیرینی در راه نیست و در شرایطی که کوخاوی تحصیلکرده آمریکاست و حتما دوستانی قدیمی در میان سیاسیون جدید آمریکایی دارد، احتمال اینکه خواسته باشد در فضای جدید شانس خود را برای نقش آفرینی در دنیای سیاست ورزی اسرائیل امتحان کند، دور ازذهن نیست. در همین راستا از چراغ سبزهایی که آمریکاییان طی روزهای اخیر برای صهیونیستها و البته کوخاوی فرستاده اند نیز نمی توان غافل شد. به پرواز درآمدن هواپیماهای آمریکایی بی 52 بر فراز منطقه خلیج فارس در ششمین روز به قدرت رسیدن بایدن در کنار سفر مکنزی به سعودی و اعلام ایجاد پایگاههای نظامی آمریکایی در طائف، ینبع و تبوک و بالاخره تصمیم آمریکا به خریداری و انتقال گنبد آهنین اسرائیل به پایگاههای آمریکایی در منطقه و .. از جمله این چراغ سبزهاست.

- سومین دلیل این اقدام را می توان در نادیده گرفته شدن نظامیان در ماجرای عادی سازی روابط با برخی دول عربی جستجو کرد.

در حالی که نتانیاهو کوشید تا تمامی این توفیقات را در سبد سیاستگزاری خود معرفی کند و به بزرگنمایی نقش نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیمش در این ماجرا بسنده کرد، می توان پنداشت که کوخاوی به نمایندگی از ارتش اسرائیل درصدد انتقام گیری از نتانیاهو در عرصه سیاست برآمده باشد. فراموش نکنیم اخیرا نتانیاهو ضمن ستایش از کوهن رییس دستگاه اطلاعاتی اسرائیل و کهنه کاران امنیتی اسرائیل که بزعم او نقشی اساسی در ماجرای عادی سازی روابط با اعراب داشتند به شکلی ویژه قدردانی کرد و در اقدامی عجیب و طی مراسمی خاص آنان را معرفی کرد.

- و بالاخره و در نگاه چهارم این تهدیدات از منظر برخی صاحبنظران می تواند گونه ای واکنش از سر استیصال به مانورهای موفق 10 گانه اخیر ایران باشد.

- صرف نظر از اینکه با کدامیک از تحلیلهای بالا موافق باشیم واقعیت آن است که مقامات اسرائیلی اساساً با توجه به درگیریهای داخلی از یک سو و شکنندگیهای نظامی بویژه بدلیل محاصره در میان موشکهای دقیق و نقطه زن محور مقاومت از دیگر سو فقط و فقط در شان تهدید هستند و در عرصه عمل و عملیات منطقاً و عملاً بیشتر و بهتر از هر کسی می دانند که جنگ افروزی علیه ایران نتیجه ای جز نابوی ندارد. اگر بنا بود جنگی علیه ایران اتفاق بیفتد حتماً پیش از این و توسط پدرخوانده نتانیاهو یعنی ترامپ این رویارویی صورت می پذیرفت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.