به گزارش جماران، علی مطهری در رونامه اعتماد نوشت: 

آقای محمد بهادری جهرمی معاون پژوهشکده شورای نگهبان در مقاله‌ای در شماره ۳۰ دی ماه روزنامه اعتماد در پاسخ به مصاحبه اینجانب درباره عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها که توسط خبرنگار به صورت یادداشت شفاهی تنظیم و در شماره ۲۵ دی ماه آن روزنامه درج شده بود مطالبی گفته‌اند که صحت انتقادات منتقدان روش بررسی صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان را اثبات می‌کند.ایشان مغالطه کرده و می‌گوید مقصود از عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی محاربه نیست.باید گفت از کجای صحبت من بر می‌آمد که عدم التزام عملی به نظام مساوی با محاربه است ، بلکه گفته بودم یکی از مصادیق عدم التزام عملی به نظام محاربه و اقدام مسلحانه است . همچنان که یکی دیگر تخریب اموال عمومی است که این دو شامل رد صلاحیت شدگان به استناد "عدم التزام عملی به نظام" نمی‌شود . پس اشکال کار این افراد چه بوده است؟ ایشان گفته‌اند التزام عملی به نظام شامل رفتار و اقوال افراد می‌شود، یعنی شامل اظهار نظرهای افراد نیز می‌شود.بعد مثال‌هایی آورده‌اند،از جمله این‌که اگر کسی به یک تصمیم نظام انتقاد کند و در پی اصلاح آن باشد،این عدم التزام به نظام است.مثلا اگر نماینده‌ای به رویه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در انطباق مصوبات مجلس با سیاست‌های کلی نظام که یک بدعت و بر خلاف قانون اساسی است و شورای نگهبان دوم ایجاد کرده و دست و بال مجلس را بسته است انتقاد کند و در پی اصلاح این رویه باشد،عدم التزام به نظام دارد چون این تصمیم نظام است،هرچند مخالف قانون اساسی است!

یعنی ما یک نظامی داریم که هیچ خطایی از آن سر نمی‌زند و نهادهای مختلف هرچه تصمیم گرفتند باید بگوییم درست است و اگر کسی انتقادی به قصد اصلاح امور کرد التزام عملی به نظام ندارد. نقطه اختلاف ما با امثال آقای بهادری که به شورای نگهبان مشاوره می‌دهند همین‌جاست.

ما می‌گوییم التزام عملی به نظام شامل اظهار نظرها نمی‌شود بلکه شامل اقدامات عملی می‌شود و آنها بر خلاف نظر مقام رهبری می‌گویند شامل اظهار نظرها نیز می‌شود.رهبر انقلاب چندبار اعلام کرده‌اند که ممکن است کسی نظری مخالف نظر من داشته باشد،باید آزاد باشد که حرفش را بزند.ولی اینها می‌گویند چنین چیزی خط قرمز است.تمام حرف ما این است که باب اظهار نظر و آزادی بیان نباید بسته شود.ولی اینها می‌گویند شما باید نظر رسمی حکومت را تکرار کنید هرچند قبول ندارید و آن را خلاف قانون اساسی می‌دانید و هرچند در عمل به خاطر مصلحت اسلام و کشور تابع هستید و صرفا برای اصلاح امور اظهار نظر می‌کنید.مشکلی که شورای نگهبان با سرایت دادن نظارت استصوابی به اظهار نظرها ایجاد کرده ناشی از همین فکر است که توسط امثال آقای بهادری در پژوهشکده این شورا پخت و پز می‌شود.

نکته دیگری که گفته بودم این بود که مجلس باید نمونه کوچک جامعه باشد.حتی افراد سهل‌انگار نسبت به احکام دین و حتی افراد مخالف نظام باید در مجلس نماینده مورد علاقه خود را داشته باشند.این به آن معنا نیست که نماینده آنها قانون اساسی را قبول نداشته باشد،بلکه آنها باید بتوانند فردی را که به افکار و ایده‌های آنها نزدیک‌تر است انتخاب کنند، و الا مجلس نماینده یک قشر خاص خواهد بود و دیگر نماینده کل جامعه نخواهد بود. باز ایشان مغالطه کرده و گفته‌اند کسی که نظام را قبول ندارد نمی‌تواند وارد مجلس شود و چگونه سوگند اصل شصت و هفتم قانون اساسی را بر زبان جاری می‌کند،در حالی که مقصود بنده روشن است.معلوم شد آقای بهادری با درک صحیح از مدلول قانون اساسی فاصله دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.