مدیر مسئول و سردبیر روزنامه صبح نو پرداخت یارانه به مطبوعات را امری مهم و ضروری می داند اما به شیوه نامه جدید ایرادات جدی را هم وارد می کند. او تعیین سقف تعداد نشریات مورد حمایت این شیوه نامه را گام خوبی می داند اما تاکید دارد که بین افراد حقیقی و حقوقی تفاوت قائل شوند و از موسساتی که بیشتر از ده رسانه دارند، حمایت بیشتری صورت بگیرد.

به گزارش جماران،  فرشاد مهدی پور با اشاره به یارانه های قبلی مطبوعات می گوید: پرداخت یارانه به مطبوعات سابقه چندین ساله دارد و اقدامی ضروری برای مطبوعات است که باید انجام شود. اما همیشه این سوال مطرح بوده که با چه معیار و مکانیزمی یارانه مطبوعات تخصیص داده می شود. در دوره قبلی معاونت مطبوعات روش هایی برای یارانه پیشنهاد داد که بیشتر بر اساس امتیاز دادن و نمره گرفتن بود که تا حدی هم اجرا شد. اما اشکالاتی به آن وارد بود،  اشکالاتی از این جنس؛ کسانی که باید تصمیم می گرفتند و امتیاز ها را در بخش سرفصل ها می دادند ، نحوه ای از امتیاز ها داده می شد که به هیچ وجه ممکن بود یک روزنامه بخش خصوصی دیده نشود. مثلا داشتن دفاتر استانی بالغ بر ۲۰ استان یک امتیاز بالا می شد خب این برای روزنامه های خصوصی تقریبا محال است که بتوانند دفاتر استانی تاسیس کنند و تنها چند روزنامه دولتی که این امتیاز را دارند خود به خود همیشه رتبه بالایی را به دست می آوردند.

او ادامه می دهد: خب این اشکالات رویه های قبلی بود. در شیوه نامه جدید در ماده ۱ درباره شرایط برخورداری از حمایت صحبت کرده و بین رسانه های استانی و غیر استانی و منطقه ای تفاوت قائل شده است و یک فاصله گذاری دیگری بین شش ماهه اول ۹۸ و شش ماهه دوم گذاشته است. به نظرم در اینجا همچنان فاصله گذاری ساختاری وجود دارد مثلا گفته شده اگر روزنامه ای در کمتر از ۱۷ استان توزیع نشود این روزنامه سراسری تلقی نمی شود.

مهدی پور با انتقاد به ماده یک شیوه نامه یارانه مطبوعات می گوید: خب سوال من این است چه تعداد  از روزنامه های ما در حال حاضر در بیشتر از ۱۷ استان توزیع می شود و چاپخانه، کاغذ و دکه برای این کار وجود دارد. در حالیکه در آنجا به کیفیت کار روزنامه و اثر گذاری توجه نشده و این یک خطای واضح است. به نظرم این موضوع می تواند باعث زوال روزنامه کاغذی شود.

او با اشاره به ماده های دیگر این شیوه نامه تشریح می کند: در ماده ۲ به فرمول حمایت اشاره شده و در یکی از بندهای آن گفته شده برآورد شمارگان حمایتی بر اساس کارشناسی اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی و مبتنی بر چهار عامل زیر صورت می گیرد: یکی از آنها خوداظهاری مدیران مسئوول، یکی ارائه آمار توسط چاپخانه ها، نتایج بازرسی های ادواری و چهارم اطلاعات دریافتی از مراکز توزیع(سراسری، استان ها و دکه های مطبوعاتی).اطلاعات ارائه شده توسط ادارت کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها و خانه های مطبوعات برای برآورد شمارگان نشریات غیرسراسری مورد استفاده قرار می گیرد. نکته چهارم پیشنهاد خوبی است اما ادارت ارشاد استانی هیچ  نوع ورود و خروجی به مطبوعات سراسری ندارند و اصلا نمی توانند درک کنند که آن ها هستند یا نه؟

این مدیر مسئول ادامه می دهد: نتایج خوداظهاری مدیران مسئول که به درستی تاکید شده، نیازمند راستی آزمایی است و آنچه در اینجا مهم است مکانیزم سوم می باشد، یعنی نتایج بازرسی ادواری. در حالیکه باید این بازرسی ها به صورت منضبط و جدی تری صورت بگیرد. حتی بهتر است این بازرسی ها به صورت هفتگی صورت بگیرد. مگر ما چند چاپخانه داریم تا بازرسی ادواری انجام دهیم؟

مهدی پور با اشاره به دیگر ایرادات این شیوه نامه توضیح می دهد: در ماده ۱ اشاره شده، روزنامه‌های سراسری در شش‌ماهه اول به شرطی مشمول حمایت قرار می گیرند که حداقل در ۱۷ استان توزیع شده و برای هراستان حداقل ۵۰ نسخه ارسال کنند. ۵۰ نسخه برای کدام روزنامه اقتصادی است؟ در این متن به اقتصاد رسانه ها هیچ توجهی نشده است. به فرض اگر من به استان خراسان یا اصفهان ۵۰ نسخه بفرستم یعنی ۵۰ نسخه را دور انداخته ام. من به عنوان مدیر مسئول روزنامه ترجیح می دهم این ۵۰ نسخه را به استانی نفرستم  که می دانم چه هزینه هایی در پی خواهد داشت، صرفا به خاطر وعده محالی که شاید من از وزارت ارشاد امتیازی بگیریم؟به نظرم منطقی نیست.

او ادامه می دهد: نکته دیگر مربوط به تخصیص امتیاز هاست که درباره ضریب کیفی روزنامه ها می باشد. مثلا ضریب انتشار یک امتیاز بالایی دارد. اما بقیه موارد خیلی روشن نیست مثلا به قطع انتشار و دفعات آن ها اشاره کرده، اما این موارد نیازمند تامل بیشتری است.

مهدی پور با توضیح درباره نقطه مثبت این شیوه نامه می گوید: از مهم ترین ماده های این شیوه نامه ماده ۳ است که درباره سقف تعداد نشریات مورد حمایت برای مؤسسات حقوقی و افراد حقیقی است و توضیح داده اگر تعداد صاحب امتیازی یک فرد نسبت به تعدادی از نشریات افزایش پیدا کند ضریب حمایتی آن کاهش پیدا می کند، این امتیاز خوبی است. اما در عین حال باید شامل مدیر مسئولان هم می شد فقط صاحب امتیازی نیست. اما یک اشکال دیگر به این بند وارد است، به نظرم اگر یک موسسه مطبوعاتی ده نشریه داشته باشد که کارهای تولیدی دارد و ده یا بیشتر از ده رسانه را مدیریت می کند، چرا نباید از حمایت بیشتری برخوردار باشد؟ این موسسه که بار بیشتری را برمی دارد. پس باید بین شخصیت های حقوقی و حقیقی در اینجا تفاوت قائل شد. کسی که در یک بنگاه اقتصادی کار کرده و توانسته هلدینگ رسانه ای به وجود آورد باید حمایت بیشتری از او شود.

او تشریح می کند: هر چند این ماده برای کسانی گذاشته شده که با این عنوان در حال کاسبی هستند خب در اینجا باید به کار کاسب ها رسیدگی شود نه کسی که در حال اداره واقعی چندین رسانه است. در اینجا باز به همان نکته بازرسی و نظارت جدی و منضبط بر می گردم. چون معاونت می خواهد نظارت را به مکانیزم واگذار کند. در حالیکه وزارت ارشاد باید نقش نظارتی خود را با جدیت اعمال کند. متاسفانه وزارت ارشاد چون می خواهد نظارت خود را به حداقل برساند و آن را ماشینی کند این ماده را قرار داده است. هر چند در اینجا هدف درست است، اما باید برای روش فکر بهتری کنند.

مهدی پور با اشاره به بخش های دیگر این شیوه نامه بیان می کند: در ماده ۴ از ضرایب فزاینده و کاهنده صحبت شده که بند اول آن کار بسیار خوبی است و توجه خوبی به روزنامه های استانی کرده است. البته انجام آن  باید با نظارت بیشتری صورت بگیرد. در ماده ۱ نکته ای آمده اینکه کسی که نشریه اش را به صورت کاغذی چاپ نمی کند، شامل این حمایت نمی شود. سوال این است آیا فقط یارانه مطبوعات برای چاپ آن داده می شود. مطبوعات یک زنجیره است که از تولید محتوا تا توزیع و مصرف شاملش می شود. ارشاد که نباید تنها برای توزیع کمک کند، بلکه برای تولید هم باید از رسانه حمایت کند.

او توضیح می دهد: در ماده ۶ هم اولویت های خوبی گذاشته شده اما بهتر است «بیانیه گام دوم انقلاب» هم به آن اضافه شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.