گروه اقتصادی: در حالی که بازار سرمایه پس از تعطیلی دوازده روزه با صف فروش ۳۰ هزار میلیارد تومانی مواجه شد، حسین محمودیاصل، کارشناس اقتصادی، با انتقاد از نبود بستههای هوشمند و سناریوهای کمی و دقیق، تاکید می کند که « می توانستیم پنیک بازار راحداقل کنیم ». او می گوید باید برای هر وضعیت و شرایطی سناریوهایی از قبل آماده کرد .برای هر نوع حادثه و ریسک براساس سطح بندی حادثه و سناریوها و ابزارهای لازم برای هر سطح از حادثه مهیا شده و با برنامه مدون اقدامات ، وظایف ،منابع و ابزارها مشخص گردد و به بازار اعلام شود تا پنیک بازارمدیریت شود و هم سهامداران بدانند پلن چیست و هم نهادهای مالی ، بانک مرکزی ،صندوق توسعه و ....آماده عملیات باشند . اینکه پس از حادثه بازار به درستی بسته می شود و اما در بازگشایی ، سناریوی مورد نظر قابلیت عملیات حمایتی ندارد و پس از بازگشایی جلسات تامین منابع به تدریج عملیاتی می شود شایسته چنین بازار تخصص محوری نیست .
محمودی اصل افزود؛ وقتی سناریویی فاقد پیش بینی حجم عرضه احتمالی و منابع در دسترس نباشد وزیر چگونه می تواند تصمیم واقع بینانه ای اخذ کند ؟ تهیه بسته های هوشمند و عملیاتی را باید وزیر قبلی آماده می کرد نه کسی که در آن مقطع دو هفته آن هم همراه با جنگ وزیر شده است . ضرورت تهیه بسته های هوشمند در مصاحبه چند ماه قبل در گفت و گو با جماران نیز مطرح کردم اما شنیده نشد. بازار سرمایه با توجه به تجارب گذشته فرصت آزمون وخطا ندارد و فرایند یادگیری در آن برای سهامداران بسیار پرهزینه است .
او تاکید کرد که سازمان بورس باید با تجهیز به دانش و تحلیل و تخصص و با استفاده از ظرفیت فعالان بازار ،حتی در مقابل تصمیمات بخش های مختلف دولت و حتی عدم همکاری احتمالی براساس قانون مقاومت کند . اگر در بازگشایی نیز فشاری بود باید براساس تحلیل تخصصی مسیر تصمیم گیری درست را هموار می کرد .
*******
متن کامل این مصاحبه را در ادامه می خوانید:
شدت عوارض ناشی از این ریسک ها در بورس ایران بالا است
حسین محمودی اصل، کارشناس اقتصادی، در گفت وگو با جماران، درباره انتقادات فعالان بازار سرمایه نسبت به عملکرد سیاستگذاران در جریان بحران اخیر، خاطرنشان کرد: بورس ایران همواره تحت تاثیر عوامل گوناگون به ویژه ریسکهای سیاسی قرار داشته و دارد. در هر مقطع، نوعی از این ریسک ها بر بازار حاکم می شود، اما آنچه شدت عوارض ناشی از این ریسک ها را بالا می برد، نبود برنامهریزی، نظارتهای ناکارآمد، ارزیابیهای نادرست و عدم بهروزرسانیهای بهموقع در ساختار و ابزارهای بازار سرمایه است.
به گفته محمودیاصل؛ این فقدان آمادگی موجب میشود که اتفاقی که در حالت عادی باید پنج تا شش درصد فشار روانی یا اقتصادی به بازار وارد کند، ناگهان با شدت بیشتری عمل کرده و تأثیر آن تا ده، دوازده یا حتی پانزده درصد نیز افزایش یابد. بنابراین، تمرکز صرف بر یک رویداد خاص یا یک عامل خارجی به عنوان عامل سقوط بازار، تحلیلی. قبل از جنگ، یک تصمیم و تغییر در دستور العمل صندوق های اهرمی، بازار را به هم ریخت و شاهد خروج پول از بازار بودیم و سهامداران هم راضی نشده بودند.
وی ادامه داد: متاسفانه ما با معضلی به نام صندوقها مواجه هستیم که از فلسفه تاسیسشان هم دور شده اند، قرار بود این صندوقها تاسیس شوند و مردم روی اینها سرمایه گذاری کنند. قرار بود افراد متخصص در این صندوقها ایفای نقش کنند تا التهابات کم شود و ادعا این بود که سهامداران خرد باعث التهاب هستند. اما شاهد بودیم این صندوق ها هم نتوانستند التهابات کاهش دهند و صف های خرید و فروش یک روزه حتی در شرایط آرام همچنان هم وجود دارند، وقتی قوانین و صندوقهایی بر اساس پیشبینی و منطق طراحی میشوند، نباید در فرآیند اجرا دچار دستکاریهای شتابزده شوند؛ هرچند ممکن است نیاز به بهروزرسانی نیز وجود داشته باشد، اما این بهروزرسانی باید با پیش بینی ها و ارزیابیهای دقیق و متناسب با شرایط انجام شود تا به جای تشدید التهاب، به آرامسازی فضای بازار کمک کند.
تصمیمات خوب اما با تاخیر مدیریت بازار را سخت میکند
محمودیاصل بر اهمیت جایگاه بازار سرمایه در ساختار کلان اقتصاد کشور تاکید کرد و آن را مرکز تجمیع نخبگان اقتصادی دانست و با تاکید بر اینکه تصمیمات خوب اما با تاخیر مدیریت بازار را سخت میکند، اضافه کرد: این بازار قابلیت آن را دارد که نه تنها در حوزه مالی، بلکه در سایر بخشها نیز تحلیلگر، تصمیمساز و حتی مدیران کلیدی تربیت و صادر کند. با این حال، بازار سرمایه گاها از عدم انسجام تیم های مدیریتی ،عدم هماهنگی و درک مشترک،تخصص ناکافی و نگاه سطحی و باندی آسیب می بیند .
از ظرفیت نیروهای توانمند در سازمان بورس و ارکان بازار استفاده نمی شود
او ضمن اشاره به سابقه و توانمندی فعالان بازار سرمایه، اظهارداشت: نیروهای توانمند و کارآزمودهای در خود سازمان و ارکان بازار حضور دارند که می توانند نقش مؤثری در بهبود شرایط ایفا کنند. با این حال، این ظرفیتها یا نادیده گرفته شده یا به کار گرفته نمیشوند، در حالی که استفاده از این تجربهها میتوانست فضای بازار را بسیار توانمندتر، شفافتر و با روندهای معقولتری همراه سازد. متاسفانه حتی از تجربیات گذشته نیز درس گرفته نشده است.
نحوه بازگشایی مجدد بازار محل بحث است
بر اساس بیان رسمی سازمان بورس سناریوهای بازگشایی از سوی خود این سازمان پیشنهاد شد
محمودیاصل با اشاره به تعطیلی ۱۲ روزه بازار سرمایه در روزهای اخیر، تصریح کرد: این تعطیلی با توجه به بسته بودن سایر نهادهای اقتصادی از جمله بانک ها و توقف گردش مالی، اگرچه از سوی برخی مورد استقبال قرار گرفت، اما نحوه بازگشایی مجدد بازار محل بحث است. بازگشایی در خلاء اطلاعاتی و فضایی بیثبات صورت گرفت و این مسئله میتواند دستاویز برخی جریان ها برای حمله به وزیر جدید اقتصاد قرار گیرد. با این حال، بر اساس بیان رسمی سازمان بورس، سناریوهای بازگشایی از سوی خود این سازمان پیشنهاد شده و ظاهرا مورد تایید اعضای شورای عالی بورس نیز قرار گرفته است. هر چند که در گفت و گویی که با برخی از این اعضا داشتم، از چنین تصمیمی اساسا اطلاع نداشتند.
سناریویی که به عنوان مبنای بازگشایی بازار پذیرفته شد، اساسا گنگ و ناقص بود
می شد با تدبیر و آمادگی قبلی از صف فروش سنگینی به ارزش حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان جلوگیری کرد
وزیر اقتصاد باید با وجود چنین سناریوی ناکارآمدی چگونه تصمیم بگیرد؟
به باور این کارشناس اقتصادی؛ سناریویی که به عنوان مبنای بازگشایی بازار پذیرفته شد، اساسا گنگ و ناقص بود. وزیر اقتصاد باید با وجود چنین سناریوی ناکارآمدی چگونه تصمیم بگیرد؟ در این سناریو نه عدد و رقمی مشخص شده بود، نه وظایف نهادهای کلیدی همچون صندوق تثبیت بازار، صندوق توسعه ملی یا بانکها تقسیم شده بود. هیچ اقدام مشخصی با عددو رقم که از جنس حمایت عملیاتی از بازار باشد در آن پیشبینی نشده بود. اگر قرار است بر مبنای چنین سناریویی تصمیمگیری شود، باید پیشاپیش تحلیلهایی درباره احتمال تشکیل صفهای فروش، منابع مورد نیاز برای تزریق و نحوه مدیریت هیجانات بازار صورت گرفته باشد. اما در عمل، در روز بازگشایی بازار شاهد صف فروش سنگینی به ارزش حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بودیم؛ وضعیتی که اصلا نباید رقم میخورد و میتوانست با تدبیر و آمادگی قبلی از وقوع آن جلوگیری کرد.
بدون آمادگی وارد شرایط بحرانی شدیم
وقتی خودتان فقط می توانستید در روز اول 4 هزار میلیارد تزریق کنید، چرا چنین سناریویی را مطرح کردید!؟
محمودیاصل یادآور شد: وقتی بازگشایی انجام شده و تازه قرار شد جلسه در روز شنبه آغاز شود، جلسه همزمان با بازگشایی برگزار شد و این یعنی ما بدون آمادگی وارد شرایط بحرانی شدیم. منابع، نحوه حمایت، میزان تزریق نقدینگی و حتی وظایف نهادهای مختلف باید از قبل آماده و به صورت پیوست در سناریوها ارائه میشد. اگر قرار بود در همان روز اول تنها چهار هزار میلیارد تومان منابع تزریق شود، اصلا چرا سناریوی بازگشایی با عنوان حمایت مطرح شده بود؟ اصلا فرض محال کنیم وزیر بر اساس سناریوهای پیشنهادی نظر داده که بازار باز شود، روشن است که بازار صندوق توسعه دارد و باید توان این را داشته باشد که تزریق کند. اساسا وقتی خودتان فقط می توانید در روز اول 4 هزار میلیارد تزریق کنید، چرا چنین سناریویی را مطرح کردید!؟
اعتقاد ندارم آنچه درباره بورس در روزهای گذشته اجرا شد، نظر وزیر اقتصاد باشد
او گفت: به فرض اینکه وزیر جدید اقتصاد که دو هفته است بر سر کار آمده و دچار خطا باشد، این سؤال را مطرح است که چرا سازمان بورس باید زیر بار چنین سناریویی برود؟ سازمان باید شاپور محمدی ها داشته باشد. اعتقاد ندارم آنچه درباره بورس در روزهای گذشته اجرا شد، نظر وزیر اقتصاد باشد اما در هر حال سازمان بورس باید استقلال کارشناسی خود را حفظ کند و اگر تصمیمی را اشتباه میداند، در برابر آن بایستد.
بازار سرمایه باید برای سناریوهای مختلف بستههای عملیاتی آماده داشته باشد
یکی از نکات کلیدی در سخنان محمودیاصل، نبود بستههای هوشمند و آماده از سوی سازمان بورس است. او پیشتر هم هشدار داده بود که بازار سرمایه باید برای سناریوهای مختلف، از جمله سقوط شاخص، ناآرامی سیاسی، حملات خارجی یا هر رخداد سطحبندیشدهای، بستههای عملیاتی آماده داشته باشد. این بستهها باید دقیقا مشخص کنند که در هر سطح از بحران چه اقدامات حمایتی انجام خواهد شد، منابع از کجا تامین میشود، کدام نهاد چه مسئولیتی دارد و ابزارهایی مانند بیمه سهام یا حمایت صندوقها چگونه و چه زمانی فعال میشوند.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: اگر چنین برنامههایی از پیش طراحی شده باشند، دیگر نیازی به تشکیل جلسات اضطراری و واکنشهای لحظهای نخواهد بود و بازار نیز آرام می گیرد و دچار شوک و اضطراب نمیشود. نه اینکه خودمان 30 هزار میلیارد تومان صف فروش نشان دهیم و همه را تحریک کنیم! نبود همین بستههای هوشمند و مشخص نبودن وظایف، خود به یکی از عوامل اصلی بیاعتمادی و آشفتگی در بازار تبدیل شده است.
دو هفته بازار بسته بود اما با این حال سناریویی بیرون آمد که هوشمند نبود و عدد و رقم نداشت
محمودی اصل در ادامه، به برخی ایرادات ساختاری درون سازمان بورس نیز اشاره کرد و با بیان این انتقاد که دو هفته بازار بسته بود اما با این حال سناریویی بیرون آمد که هوشمند نبود و عدد و رقم نداشت و ترکیب وظایف را روشن نکرده بود، اضافه کرد: اتفاقاتی مانند تامین مالی جمعی (فاندینگ) و نرخهای بهره بالا در این حوزه، را شاهد بودیم. در شرایطی که از بانک مرکزی بابت نرخ بسیار غلطی درباره بهره داده می شد، خود سازمان بورس نرخ های بالا به بازار سیگنال میداد؛ اقدامی که با سیاستهای اعلامی کاملا در تضاد بود و باعث تشدید سردرگمی فعالان اقتصادی شد.
باید روندها و تصمیمات کلان در سازمان بورس بازبینی جدی شود
وی ادامه داد: باید روندها و تصمیمات کلان در سازمان بورس بازبینی جدی شود و مرحله آزمون و خطا باید به پایان رسیده باشد. زمان آن رسیده که از ظرفیت تیمهای قوی، متخصص و آشنا به بازار سرمایه استفاده کرد .
همتی سه ماموریت برای بورس تعریف کرده بود، اما هیچکدام پیگیری نشد
این کارشناس اقتصادی با انتقاد از انتصابات غیرکارشناسی درنظام مدیریتی گفت نمیتوان در موقعیتهای حساس و مرتبط با منافع ملی و حق الناس بر حلقه ای از دوستان اکتفا کرد . آقای همتی حتی سه ماموریت برای بورس تعریف کرده بود؛ یکی مبارزه با فساد، دیگری ارتباط منظم با فعالان بازار و رسانهها، و سومی نیز کت درآوردن یعنی پیگیری بدون ترس از صندلی بود اما متاسفانه هیچیک از این محورها نه پیگیری شد و نه گزارش عملکردی از آن اوسط همتی در خواست شد .
در حالی که مسئولیت بازگشایی بازار به اسم وزیر اقتصاد نوشته شد، تزریق منابع 30 هزار میلیارد تومانی به نام افراد دیگری ثبت شد!
این رفتارهای دوگانه و شیطنتها، فضای بیاعتمادی و ابهام را بیشتر کرده است
او ابراز امیدواری کرد که در دوره جدید، با حضور چهرهای مانند آقای مدنیزاده، نظارت دقیقتری بر ارزیابی عملکرد و پایبندی به استراتژیها شکل بگیرد و افزود: در حالی که مسئولیت بازگشایی بازار به اسم وزیر اقتصاد نوشته شد، تزریق منابع 30 هزار میلیارد تومانی به نام افراد دیگری ثبت شدهاست! این رفتارهای دوگانه و شیطنتها، فضای بیاعتمادی و ابهام را بیشتر کرده است. باید کل مسئولان کمک کنند بازار به تعادل گردد، در غیر این صورت امکان کنترل سایر بازارهای اقتصادی نیز وجود نخواهد داشت.
بانک مرکزی باید ورود فعالتری به حوزه بازار سرمایه داشته باشد
محمودی اصل تاکید کرد: بانک مرکزی نیز باید ورود فعالتری به حوزه بازار سرمایه داشته باشد. علاوه بر حمایت مقطعی، لازم است عوامل بنیادی برای پایداری بازار نیز مورد توجه قرار گیرند؛ از جمله «نهضت رشد حاشیه سود تولید» مورد توجه قرار گیرد. در شرایطی که حاشیه سود تولید در کشور زیر ۱۲ درصد و نرخ بهره بالای ۳۵ درصد است، یعنی تولیدکننده در بهترین حالت یک سوم هزینه تامین مالی سود میبرد، در حالی که این نسبت در کشورهای توسعه یافته کاملا معکوس است. در آن کشورها، حاشیه سود بهطور میانگین ۱۹ درصد و نرخ بهره فقط ۴ درصد است. یعنی بیش از 4 برابر نرخ بهره سود می کنند. در ایران، یک سوم نرخ بهره شرکتها سود می کنند.
تا نابودی کامل بخش اعظم تولید بیشتر از سه سال وقت نداریم
او هشدار داد که با ادامه این روند، تولید در کشور به سمت نابودی خواهد رفت و ما تا نابودی کامل بخش اعظم تولید، بیشتر از سه سال وقت نداریم. قطعی برق، گاز، قیمتگذاری دستوری، و سرکوبهای متعدد اقتصادی، دست به دست هم دادهاند تا حاشیه سود صنایع به سطح بحرانی برسد. بنابراین باید تصمیمات عاجل در زمینه بهرهوری تولید و کاهش فشارهای تحمیلی بر صنایع گرفته شود.
به جای تعطیلیهای مقطعی، باید سطحبندی بحرانها انجام شود
در بخش دیگری از این مصاحبه، محمودیاصل با اشاره به تجربه تعطیلی بازار سرمایه تاکید کرد: به جای تعطیلیهای مقطعی، باید سطحبندی بحرانها انجام شود و برای هر سطح، سناریوهای از پیش آماده و بستههای هوشمند طراحی گردد. بهعنوان مثال، اگر بحران در سطح الف تعریف شد، بورس باید فعالیت خود را ادامه دهد؛ اگر در سطح بالاتری قرار گرفت، اقدامات کنترلی بیشتری لازم است؛ و اگر با اتفاقات یا شوک سیاسی مواجه شدیم، بلافاصله بستههای مشخص عملیاتی فعال شوند. نه اینکه دو هفته بعد ، تازه با نهادهای مالی جلسه گذاشته شود!
او همچنین توضیح داد که ابزارهای متعددی وجود دارد که برای مدیریت شرایط بحرانی نیاز به منابع نقدی هم ندارد. از جمله دامنه نوسان، حجم مبنا و دیگر ابزارهای کنترلی و ساختاری بازار سرمایه که میتوانند برای آرامسازی فضای بازار به کار گرفته شوند.
نباید صرفا عوامل بیرونی را مقصر وضعیت فعلی دانست
تجدید ارزیابی داراییها را یکی از نمونههای ناکارآمدی در سیاستگذاری بازار
محمودیاصل تجدید ارزیابی داراییها را یکی از نمونههای ناکارآمدی در سیاستگذاری بازار دانست و یادآورشد: با تلاش فراوان، استاندارد حسابداری شماره ۱۵ اصلاح و مجوز افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییهای بلندمدت بدون الزام سالانه صادر شد. اما سازمان بورس اخیرا شرط جدیدی گذاشته که شرکتها باید اطلاعات مربوط به شرکتهای زیرمجموعه را نیز در صورتهای مالی منتشر کنند. این اقدام نهتنها بیمورد است، بلکه باعث میشود شرکتها از انجام این نوع افزایش سرمایه صرفنظر کنند، که در نتیجه آن جذابیت سهام شرکتها از بین میرود. بنابراین نباید صرفا عوامل بیرونی را مقصر وضعیت فعلی دانست.
از جیب شرکتها ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رانت میدهید، بعد میگویید تزریق نکنیم؟
این کارشناس اقتصادی در بخش پایانی اظهاراتش، به بحث تزریق نقدینگی نیز پرداخت و با اشاره به نقدهایی که برخی اقتصاددانان نسبت به تزریق منابع عمومی به بازار سرمایه مطرح میکنند، گفت: اگر از شرکتها به صورت غیرمنطقی و با سیاستهایی مانند قیمتگذاری دستوری یا اعطای رانت ارزی برداشت میشود، طبیعی است که برای جبران این خسارتها، باید از طریق تزریق نقدینگی یا سایر ابزارهای حمایتی اقدام کرد. مسئله، تزریق نیست، بلکه عدم برداشت غیرمعقول از منابع شرکتهاست. باید گفت شما از جیب شرکتها ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رانت میدهید، بعد میگویید تزریق نکنیم؟ اول جلوی این رانتها را بگیرید، بعد درباره عدمتزریق صحبت کنید.