در این مطلب آمده است : آخرین باری که موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی اصلاح شد، سال 1395 بود. در ادامه این اصلاحات، دوم آبان‌ ماه 1397 یک‌ فوریت طرحی با عنوان «اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی » که به امضای 121 نفر از نمایندگان مجلس رسیده بود، تصویب شد؛ کلیات این طرح نیز 19 دی در صحن علنی مجلس به تصویب رسید و یک هفته به کمیسیون شوراها فرصت داده شد بعضی جزئیات طرح را اصلاح کند. با این مقدمه به لزوم به ‌روز رسانی و اصلاح قانون انتخابات اشاره می‌ کنیم .
لزوم اصلاح نظام انتخابات کشور امری کتمان ‌نشدنی است. بی‌ شک اصلاح قانون انتخابات، یکی از مهم ‌ترین طرح ‌هایی خواهد بود که در مجلس دهم بررسی می‌ شود . پیامدهای این طرح می ‌تواند سال ‌های متمادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد؛ با وجود این باید توجه داشت که اقدامات عجولانه و کارشناسی‌ نشده ، نظام انتخاباتی موجود را نه‌ تنها اصلاح نخواهد کرد، بلکه بر ناکار آمدی ‌های آن خواهد افزود. گفتنی است طرح ‌های مشابه در دوره‌ های قبلی مجلس نیز به تصویب رسید، اما شورای نگهبان آنها را نپذیرفته بود. حالا که بنا شده قانون اصلاح شود، عقل و منطق حکم می ‌کند با شناخت قوت و ضعف قانون فعلی اقدام شود تا قانونی کم اشکال ‌تر تصویب گردد.
استانی ‌شهرستانی‌ کردن انتخابات که هم‌ اکنون در دستور کار نمایندگان قرار گرفته و کلیات آن تصویب شده است، در روزهای گذشته به رسانه ‌ها و فضای مجازی و میدان کارشناسی کشیده شد و گروه‌ های مختلف را به اظهارنظر وا داشت . به اعتقاد صاحب‌ نظران ایرادات متعددی به الگوی انتخاباتی در دستور کار مجلس وارد است ؛ براساس این طرح مردم یک استان می‌ توانند با رأی خود در نتیجه انتخابات تأثیرگذار باشند.
هدف اصلی طراحان استانی ‌شهرستانی ‌کردن انتخابات، فراهم‌ کردن بستر رسیدگی بیشتر نمایندگان مجلس به امور ملی عنوان شده است؛ اما در مقابل منتقدان مهم‌ شدن بیش ‌از حد مرکز استان و تبدیل ‌شدن به آرای پر زور، محروم‌ شدن اقلیت ‌های قومی و مذهبی از داشتن نماینده مجلس، افزایش تأثیر پول در انتخابات و وابستگی نمایندگان به نهادهای قدرت و ثروت، کاهش مشارکت در انتخابات ناشی از بی‌ تفاوتی مردم، پاسخگو نبودن نمایندگان در قبال مردم، اختلافات قومی ‌مذهبی پسا انتخاباتی و قطع ارتباط با مردم با شعار عمل به وظایف ملی را از پیامدهای سوء آسیب ‌های تصویب این طرح قلمداد کرده‌ اند.
کاهش مشارکت در انتخابات، یکی از مشکلات اصلی این طرح خواهد بود؛ نمونه بارز این امر تهران است که درصد حضور در انتخابات مجلس در این شهر از همه جای کشور پایین ‌تر است. از طرفی حتی بیشتر رأی‌ دهندگان کاندیدایی را که به او رأی داده‌ اند، نمی‌شناسند که همین امر انگیزه رأی‌ دادن را کاهش می‌دهد .
سؤالی که اینجا مطرح می‌ شود این است که وقتی آمار و تجربه بر کاهش مشارکت در انتخابات استانی صحه می‌گذارد، چرا طراحان استانی ‌شدن انتخابات بر مواضع خود پافشاری می ‌کنند ؟ به نظر می ‌رسد نه‌ تنها تصویب این طرح گرهی از مشکلات نظام انتخاباتی باز نمی‌ کند، بلکه بر کوس بی‌ عدالتی خواهد کوفت و منجر به افزایش نارضایتی مردم و کاهش مشارکت در انتخابات خواهد شد.
برخی استانی‌ شدن انتخابات مجلس را ظلم در حق مردم مناطق محروم و روستاها می‌ دانند که حرف درستی است؛ زیرا دیگر دست مردم این مناطق به نماینده نخواهد رسید و نمایندگان خود را ملی می‌دانند و مناطق را نخواهند دید. شکی نیست که با استانی‌شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی دسترسی مردم به نمایندگان سخت‌ تر می ‌شود و پیرو تصویب این طرح، هزینه انتخابات خواسته یا ناخواسته افزایش می ‌یابد و جناح‌ بازی‌ ها علنی ‌تر خواهد شد که در شرایط فعلی به نفع کشور نیست.
از طرفی با این طرح نخبگان جوان که مردم از آنها شناختی ندارند، یقینا نمی ‌توانند به مجلس راه یابند؛ همچنین استانی ‌شدن انتخابات لابی‌ گرها را به مجلس وارد می‌ کند و باعث می ‌شود نماینده‌ هایی به مجلس راه پیدا کنند که ویژگی لابی‌ گری و رایزنی بالایی دارند و افراد مستقل از راهیابی به مجلس باز می ‌مانند.
چنانچه اشاره شد طرح استانی ‌شدن انتخابات می‌ تواند پیامد هایی همچون تحریک گسل ‌های قومیتی ، مذهبی و سیاسی، کاهش جالب توجه مشارکت مردمی در انتخابات و ناسالم‌ شدن فضای انتخاباتی را به بار آورد که این یکی از اشکالات مهم این طرح است. در استان‌ هایی که شکاف مذهبی و قومیتی وجود دارد، این طرح می‌ تواند انتخابات را به بحران امنیتی و اجتماعی تبدیل ‌کند. از سوی دیگر این طرح به ناسالم ‌شدن فضای انتخابات، افزایش اثر پول و لابی‌ گری‌ های سیاسی در سطح استان ‌ها خواهد انجامید . رمزگشایی بازی ‌های سیاسی و مناسبات گروه‌ ها برای مردم ممکن نیست و شفافیت عرصه انتخابات کاهش می ‌یابد.
با توجه به اینکه در بسیاری از استان‌ ها ( به‌ ویژه استان ‌هایی که مرکز استان جزو کلان‌ شهر هاست ) نزدیک به 50درصد جمعیت استان در مرکز استان زندگی می‌کنند و رأی مرکز استان و گرایش سیاسی یا مذهبی یا قومی مرکز استان تعیین‌ کننده کل نمایندگان استان خواهد شد؛ در صورت استانی‌ شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، وزن آرای مردم ساکن مرکز استان بیشتر از سایر مردم خواهد بود که عادلانه به ‌نظر نمی ‌رسد ؛ بنابراین با اجرای این طرح به‌ صورت غیرمستقیم از اهمیت آرای مردم شهرستان‌ نشین کاسته و به ‌نوعی این مفهوم به آنها منتقل می‌ شود که حضور یافتن یا نیافتن آنها در انتخابات مهم نیست؛ زیرا آرای مرکز استان است که نامزد منتخب را انتخاب خواهد کرد.
در طراحی نظام ‌های انتخاباتی بین وسعت حوزه انتخابیه با تأثیر پول در انتخابات نسبتی مستقیم وجود دارد. هرچه حوزه انتخابیه بزرگ‌ تر شود، تأثیر پول در انتخابات نیز افزایش می‌یابد . با گسترش حوزه ‌های انتخابیه، هزینه ‌های انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی نیز به ‌شدت افزایش می‌یابد . در صورت استانی ‌شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، افرادی که قصد ورود به این عرصه را دارند، باید در سطح کل استان به معرفی خود بپردازند و این موضوع هزینه ‌های تبلیغات را برای آنها بسیار افزایش خواهد داد. به ‌نظر می ‌رسد افراد متمول یا کسانی که حمایت سرمایه ‌داران و صاحبان زر و زور را یدک می ‌کشند ، در ساختار پیشنهادی شانس بیشتری خواهند داشت و به‌ بیان دیگر تأثیر پول در انتخاب ‌شدن یا نشدن افراد بسیار افزایش پیدا خواهد کرد؛ بنابراین اصلاح قانون انتخابات در قالب همان شهرستانی ‌بودن باید به نفع جامعه باشد که لازم است به آن توجه شود.
/6026/7141
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.