آیت‌الله احمد مبلغی در این یادداشت که نسخه‌ای از آن روز سه‌شنبه در اختیار ایرنا قرار گرفت آورده است: دست‌کم می‌توان توسعه سه مجموعه علوم تربیتی، کلامی و فقهی را در این زمینه موردتوجه قرارداد.

بازتعریف، تقویت و توسعه علوم تربیتی به‌صورت ناظر به اوضاع و شرایط حادث و حاصل در فضای کرونا، یک ضرورت است.

این ازآن‌جهت است که در جامعه، آمادگی‌های دینی و روحی و تربیتی، زمینه‌های جدی‌تر و قوی‌تری در بلایا پیدا می‌شود به‌گونه‌ای که می‌توان با بازخوانی آنچه رخ‌داده است، به تقویت و تعمیق و توسعه علوم تربیتی بپردازیم.

علم کلام باید از قرنطینه محدودیت آور مباحث تکراری خارج گردد و به فضاهای فعال، مطرح و پویای حوادث جهانی تفسیرپذیر ازجمله کرونا و پیامدهای آن ورود پیدا کند.

 کوتاهی در این زمینه ازیک‌طرف به معنای از دست دادن فرصت‌ها در جهت ایفای نقش دین در قبال این حوادث، و از طرف دیگر عدم توسعه دانش‌های اسلامی به‌صورت ناظر به قضایای مهم انسانی و جهانی است.

می‌توان کلامیات بلاهای طبیعی را در سه سطح با عناوین مطالعات صفات شناختی بلاهای انسانی، مطالعات انسان‌شناختی بلاهای انسانی و مطالعات تاریخ شناختی بلاهای انسانی، شناسایی و تعریف کرد.

باید به‌صورت عمیق‌تر و به‌روز شده تری، رابطه بلا با صفات خداوند همچون اراده، عدل، رحمت، قدرت و عظمت و غیره بازتفسیر شود.

رابطه بلا و شرایط حاصل از آن باقدرت و عظمت خداوند، کمتر توصیف‌شده است که این از بخش‌های اعتقادی و کلامی مؤثر در تربیت انسان و جامعه است. اتفاقاً در این زمینه آموزه‌های کلامی مهمی در نصوص ما به چشم می‌خورد که محل توجه علمی و کلامی قرار نگرفته است.

 با توجه به این‌که بخشی از کلام، انسان‌شناسی است، ما می‌توانیم و باید با نگاه کلامی به سمت بررسی آن دسته از صفات فطری و گرایش‌های فطری در انسان برویم که در فضاهای بلا علامت‌ها و نشانه‌های ملموس‌تر و قوی‌تری از خود به‌صورت اجتماعی نشان می‌دهند.

احساس شکسته شدن غرور در شرایط بلا با ابعاد اجتماعی، احساس نیاز به نیایش در پیشگاه خدا با ابعاد اجتماعی، تقویت خداجویی در جامعه انسانی به هنگام بلا، تقویت عدالت‌خواهی به‌مثابه یک ویژگی فطری در انسان در شرایط بلا، تقویت احساس اخلاقی در انسان و جامعه انسانی در شرایط بلا، تقویت نوع گرایی در انسان (نظیر لک فی الخلق) در شرایط بلای انسانی و چندین مساله مهم دیگر  قابل‌بررسی کلامی در مرحله پساکرونا است که می‌تواند محل توجه جدی جامعه قرار بگیرد.

وی در این یادداشت با اشاره به‌ضرورت طرح «کلام تاریخ» آورده است: این کاستی در حوزه علم کلام وجود دارد که به کلام تاریخ نپرداخته است.

 مقصود از کلام تاریخ، بیان وقایع تاریخی نیست، چه آنکه این بر عهده علم تاریخ است و همچنین تحلیل وقایع تاریخی با نگاه و روش فلسفی نیست، چه آنکه این بر عهده فلسفه تاریخ است.

مقصود از کلام تاریخ، بررسی حرکت تاریخ بر اساس سنن الهی است که فصل مهمی از آن، تفسیر کلامی آخرالزمان است.

این سوال ازنظر کلامی قابل‌بررسی است که آیا تاریخ بر اساس سنن الهی حاکم بر حرکت خود به سمت ظهور و بروز حوادث جهانی و انسانی با ابعاد پیامدهای خاص، درحرکت است؟  اگر پاسخ مثبت است چگونه و با چه منطقی؟

این بحث مهم را می‌توان با تأمل در آیات بسیاری که تصویر کلان و جامعی از حرکت تاریخ  و سنن آن ارائه کرده‌اند، مورد تجزیه‌وتحلیل جدی و عمیق قرارداد.

مبلغی با اشاره به این‌که یکی از دانش‌های اساسی که باید گسترش آن برای مرحله پساکرونا موردتوجه حوزه‌های علمیه قرار بگیرد، فقه است، گفت: این دانش تحت عناوینی همچون فقه بیماری‌های واگیردار، یا فقه بلاهای عام و فراگیر و یا فقه بهداشت عمومی قابل‌ردیابی و پیگیری است.

  وی با اشاره به این‌که در شرایط مبارزه با کرونا حضور و نقش دولت از حیث فعالیتی و مدیریتی در همه جهان و ازجمله ایران، محل توجه و ظهور و بروز، قرارگرفته است، تصریح کرده است: این دخالت، ابعاد ویژه‌ای پیداکرده که بسیاری از آن‌ها قابل‌سنجش و ارزیابی و بررسی بر اساس معیارها و قواعد و مناط‌های فقه می‌باشد.

حوزه‌های مهمی همچون آموزش، بیت‌المال، موضوع جابجایی و قرنطینه و اجبار به عدم جابجایی، عدم مسافرت و ماندن حتی در خانه، حوزه اقتصاد و تدابیر آن، حوزه بهداشت عمومی و  مباحث فراوان و پرلایه آن در چارچوب فقه به‌صورت دقیق می‌تواند محل بررسی قرار بگیرد و قابلیت‌ها و البته ظرفیت‌های فقه در این حوزه بسیار زیاد است.

مسائل و ابعاد جدید ضمان

بحث ضمان که از مباحث بسیار مهم و پردامنه در فقه است با توجه به شرایط پیش‌آمده سؤال‌ها و ابعاد جدیدی پیداکرده است که حوزه‌های علمیه باید به آن بپردازند.

 ضمان آور بودن بخشی از حضورهای اجتماعی بدون رعایت اصول، ضامن بودن دارندگان وسایل نقلیه در صورت ضدعفونی نکردن وسایل خود و غیره از این موارد است.

ضمان طبیب که از مسائل ریشه‌دار در فقه است، امروزه با سوالات جدیدی مواجه شده است.

موضوع «درمان سزاوارتر»، که امروزه در ارتباط با بیماران بستری‌شده، در سطح جهان و فضاهای حقوقی بحث‌برانگیز شده است، باید بر اساس منطق فقه، موردبررسی قرار گیرد و در قوانین کشور،  نتایج این بررسی انعکاس پیدا کند و طبیعتا، موضوع تحقق یا عدم تحقق ضمان شرعی نیز در این خصوص، مشخص و ارائه گردد.

باید روشن شود که درمان سزاوارتر ازنظر شرع بر چه اساسی صورت بپذیرد؟ آیا بر اساس عنصر عمر (جوانی و پیری) یا بر اساس عنصر تقدم‌ در رجوع به مراکز درمانی و یا بر اساس حاد بودن بیماری؟. ب.ا/

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.