در این مطلب می خوانیم:
سیل دردناک و تخریبگر 98 خیلی چیزها را به ما نشان داد، یکی این که ما چقدر به طبیعت جفا کرده ایم و چقدر حقش را ضایع نموده ایم. حالا به نظر شما ما در محیط زیست، حقوق طبیعت و مردم‌مان را رعایت می کنیم؟
چطور می شود که جاده اعم از اصلی یا فرعی و یا روستایی برای خودش حریم قانونی دارد، ولی رودخانه ها و سواحل دریا و جنگل ها که «مخلوقات بی نظیر» خدای مهربان‌مان هستند، بدون حریم و حدود باشند.
آیه کریمه می فرماید: «برای هر چیز اندازه ای است». پس ما در برابر طبیعت با کوتاهی و بی توجهی عمومی مواجه هستیم. با جنگل‌های‌مان چه کرده ایم؟ با رودخانه ها و دشت و دمن‌مان چه کرده ایم؟
چطور بی شرمانه با خودروهای‌مان به روی شن های ساحلی می تازیم و تا لب دریا حریم می شکنیم. سمن ها برای حفظ رودخانه ها ودریاها و سواحل و جنگل ها چه اقداماتی انجام داده اند؟ چرا برای حفظ و حراست از این نعمت های خدادادی حرمت عمومی و تجمع آرام برگزار نمی شود؟ همه می دانند تجمع آرام برای چیست؟ برای توجه بیشتر جامعه به اهمیت موضوع مهمی که به فراموشی سپرده شده است.
این موضوع همان اصل فراموش شده ای است که در صورت احیا در زمینه های مختلف مثل فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و ... باعث بیداری جامعه‌مان خواهد شد. بیشتر سواحل دریاها در اشغال ادارات و نهادها و غیره است.
چرا نباید جلوی این تعرضات را گرفت؟ چرا نباید در برابر این حرمت شکنی های ضد محیط زیست فریاد زد؟ چرا نباید زنجیره انسانی برای حراست از محیط زیست عمومی‌مان که الان خصوصی شده است! تشکیل داد؟
حرکت در این زمینه ها نه منع شرعی هست، نه منع قانونی. اگر مراتع ما از تعرض مصون باشند، باید منتظر تولید گوشت خوب و سالم و تازه و ارزان باشیم. باید منتظر روان شدن «اقتصاد روستایی و عشایری» و رشد سهم سلامت خانوار باشیم. انتظار این «بایدها» از نوع شدنی است و ما را به شرایط خوب اقتصادی نوید می دهد.
«مسئولان اقتصادی خوابند، مردم بیدار باشند.»
7406/ 6133/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.