سال‌های گذشته و در ایام ماه مبارک رمضان مجموعه یادداشت هایی در شرح دعاهای 43، 44 و 45 صحیفه سجادیه(ع) به قلم حجت الاسلام و المسلمین حسین مستوفی منتشر کردیم. حالا بخش پایانی شرح دعای چهل و ششم، که مربوط به عید فطر است را نیز منتشر می‌کنیم.

پایگاه خبری جماران: در ادامه بخش چهارم مجموعه یادداشت‌های شرح دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه(ع) را می خوانید:

«حُجَّتُکَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تُوصَفَ بِکُلِّهَا، وَ مَجْدُکَ أَرْفَعُ مِنْ أَنْ یُحَدَّ بِکُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُکَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى بِأَسْرِهَا، وَ إِحْسَانُکَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُشْکَرَ عَلَى أَقَلِّهِ وَ قَدْ قَصَّرَ بِیَ السُّکُوتُ عَنْ تَحْمِیدِکَ، وَ فَهَّهَنِیَ الْإِمْسَاکُ عَنْ تَمْجِیدِکَ، وَ قُصَارَایَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ، لَا رَغْبَةً یَا إِلَهِی بَلْ عَجْزاً فَهَا أَنَا ذَا أَؤُمُّکَ بِالْوِفَادَةِ، وَ أَسْأَلُکَ حُسْنَ الرِّفَادَةِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اسْمَعْ نَجْوَایَ، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی، وَ لَا تَخْتِمْ یَوْمِی بِخَیْبَتِی، وَ لَا تَجْبَهْنِی بِالرَّدِّ فِی مَسْأَلَتِی، وَ أَکْرِمْ مِنْ عِنْدِکَ مُنْصَرَفِی، وَ تُرِیدُ مُنْقَلَبِی، إِنَّکَ غَیْرُ ضَائِقٍ بِمَا تُرِیدُ، وَ لَا عَاجِزٍ عَمَّا تُسْأَلُ، وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»

«حجت تو برزگتر از آن است که به کمال وصف توان کرد و بزرگواری تو بالاتر از آنکه کنه آن را بتوان شناخت و نعمت تو افزونتر از آنکه همگی را شماره توان کرد و احسان تو بیش از آنکه کمترین آن را شکر توان گذارد.

بی زبانی مرا از سپاس تو بازداشت و ناتوانی از تمجید تو زبان مرا بست. منتها کار من آن که اقرار کنم که خاموش ماندم نه به میل خود بلکه از ناتوانی.

اکنون قصد آستان تو دارم و از تو می‌خواهم مرا نیک پذیرایی کنی، پس بر محمد و آل او درود بفرست و راز مرا بشنو و دعای مرا مستجاب کن و روز مرا به ناامیدی به پایان مبر و دست رد بر پیشانی من مزن و بازگشت مرا به کرامت مقرون دار و باز آمدن مرا نزد خو نیز که تو هر چه بخواهی بر تو دشوار نیست و هر چه از تو بخواهند از اجابت مسئول آنان عاجز نمی‌مانی. تو بر هر چیز توانایی و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.»

در این فرازهای پایانی دعا، امام علیه السلام، به بیان ناتوانی انسان در برابر حق اشاره می‌کند، انسان محدود است و توانایی‌های وی نیز محدود است و حق نامحدود و صفات و... او نیز نامحدود است، چگونه محدودی می‌تواند نامحدود را به وصف بکشد و چگونه می‌تواند داده‌های او را شمارش کند. هر وصفی از معرفتی و هر شمارشی،  اطلاعی را لازم است، و برای وصف و شمارش هر چیزی احاطه به آن لازم است. مجدود چگونه می‌تواند به نامحدود احاطه پیدا کند، تا وی به وصف کشد و کارهای وی را به حساب درآورد.

به همین دلیل امام (ع) می‌فرماید حجت تو در دستگیری و هدایت انسان که در بخش‌های پیشین دعا به آن اشاره رفت برتر از آن است که همه آن را بتوان به وصف کشاند و بزرگی (مجد) تو والاتر و برتر از آن هست که به کنه وی بتوان دست یافت. نعمت‌های تو که هر لحظه و هر آن بر آفریده‌ها و بر انسان فرود می‌آید و لحظه به لحظه انسان غرق در نعمت توست، چگونه توان شمارش آن خواهد بود. ما توان شمارش تنها نعمت تو را به خود نداریم، چه برسد همه نعمت‌ها؛ آسمان و زمین و گردش ستارگان، گردش ماه و خورشید، باد و باران و رویش گیاهان و... نفس‌هایی که می‌آید و می‌رود پیامبرانی که آمده‌اند، هادیانی که راهنمایی کرده‌اند... همه و همه نعمت توست، چگونه قابل شمارش است وچگونه می‌توان شکر آنها را گذاشت که خود شکرگزاری هر نعمتی را شکر دیگر لازم است و شمارش هر نعمتی را شمارش دیگر.

چه زیبا سعدی شیرازی در دیباچه گلستان گفته است:

«منت خدای عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هز نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیات است و چون برمی‌آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

از دست و زبان که بر آید                    کز عهده شکرش به در آید

«اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛ اى خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکى سپاسگزارند.» (سوره سبأ، آیه 13)

بنده همان به که ز تقصیر خویش              عذر به درگاه خدای آورد

ور نه سزاوار خداوندیش                     کس نتواند که به جای آورد

پس بهتر نیست که از حمد ثنای تو سکوت پیشه سازم، نه اینکه بخواهم تو را حمد و ثنا نگویم، از ناتوانی، مرا به سکوت می‌کشاند و به در ماندگی در برابر مجد تو اقرار می‌کنم.

پس از آن امام (ع) می‌فرماید من با این وصف و... نقص و ناتوانی بر تو روی آورده‌ام و به آستان تو آمده‌ام تا از تو پذیرایی طلب کنم. در سرآغاز درخواست خود بر پیغمبر و آل او صلوات الله علیهم اجمعین درود می‌فرستم و صلوات بر آنها را واسطه نزول فیض تو و زمینه‌ساز اجابت دعایم قرار می‌دهم و می‌گویم: ای بزرگ، به درگوشی‌های من گوش فرا ده و دعای من را اجابت کن و امروز به ناامیدی و تهیدستی مرا به شب مرسان، آمدنم را گرامی دار، من آمده‌ام، این رفت و آمد من را به درگاهت با کرامت برخورد کن، ای خدایی که در دادن به تنگی نمی‌افتی و کم نمی‌آوری و از پاسخ به درخواست‌های من ناتوان نیستی و تو بر هر چیز توانایی و هیچ حرکتی در عالم، هیچ حول و قوه در عالم جز به تو نیست، عبادت من به حول و قوه توست و نافرمانی من نیز. من از حکومت و سلطنت تو خارج نمی‌شوم و نه امکان خروج دارم من و هیچ یک از موجودات از خود چیزی ندارند، همه از آن توست، بنابراین لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.