روایتی از قایق شکسته و پاروی طلایی دو بانو

بانوان ورزشکاری ایرانی با وجود تمام مسائلی که سر راه ورزش کردن آن ها وجود دارد در بسیاری از میادین بین المللی توانایی های خود را نشان داده‌اند. در این میان زنان قایقران سهم زیادی در موفقیت های کسب شده برای ورزش بانوان ایران دارند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، با وجود تاکیدی که مسئولان ورزش کشور بر لزوم توجه به ورزش بانوان داشته اند اما این بخش آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. با این حال بانوان قایقران در بسیاری از میادین شایستگی های خود را نشان داده و هم پای مردان و حتی در برخی مواقع با پیشی گرفتن از آن ها موفق به افتخارآفرینی و کسب مدال شده اند. یکی از به یادماندنی ترین لحظات برای کاروان ایران در بازی های آسیایی اینچئون کسب مدال برنز سونیا گماری در قایقرانی اسلالوم بود. شیرین‌ترین اشک های کاروان ایران را نیز سونیا گماری بعد از به دست آوردن این مدال ریخت که این اشک ها نشان از سختی های زیادی بود که او در راه رسیدن به این نشان برنزی تحمل کرده بود. گماری در راه سختی که طی کرد تنها نبود. کتایون اشرف مربی تیم ملی اسلالوم بانوان ماه ها همراه او در دریاچه آزادی حضور داشت. با وجود این همراهی و کسب مقام سوم، این مدال بعد از ماه ها به فراموشی سپرده شد اما اشرف با کسب پاروی طلایی قایقرانی جهان به نوعی مزد زحماتش را از دستان مسئولانی غیرایرانی گرفت. کتایون اشرف و سونیا گماری مربی و قایقران تیم ملی اسلالوم بانوان از سختی ها و مشکلاتشان در راه رسیدن به پاروی طلایی قایقرانی جهان و مدال برنز بازی های آسیایی اینچئون صحبت کردند. این مصاحبه را در ادامه می خوانید: از شروع این رشته بگویید؟ چه طور شد که به سمت قایقرانی آمدید و این رشته را برای فعالیت ورزشی انتخاب کردید؟ اشرف:من در ابتدا شناگر بودم و سابقه ۵ دوره قهرمانی نجات غریق کشور را در کارنامه دارم. بعد از آن هم فعالیتم را در کانوپولو آغاز کردم.‌ درسال ۸۱ عضو اولین تیم ملی کانوپولو بانوان بودم که موفق به کسب مقام سوم آسیا شدیم. سپس تیم نابینایان دراگون بوت را بنیان گذاری و به عنوان مربی تیم فعالیت کردم. بعد از آن برای اولین بار با تیم ملی اسلالوم در آب‌های خروشان در مسابقه قهرمانی آسیا در کره جنوبی پنجم شدم، از سال ٨٨ نیز در رشته رفتینگ در آب‌های خروشان در سطح بین المللی فعالیت کردم. می‌توانم بگویم نسل ما به نوعی آغاز کننده راهی بود که پس از آن ورزشکارانی مانند سونیا گماری را به بار آورد. گماری: من از ۵ سالگی ورزش را شروع کردم. خانواده ام نیز شناگر بودند و قایقرانی به تازگی در استان کرمانشاه رواج پیدا کرده بود به همین دلیل از بچه‌های شناگر برای این رشته استفاده می‌کردند.‌ من هم دوست داشتم تا این رشته را تجربه کنم اما اصلا تصمیمی برای ادامه آن به صورت جدی نداشتم.به هرصورتی که بود به تمرینات قایقرانی پرداختم و زمانی که متوجه شدم در این رشته موقعیت خوبی برای پیشرفت دارم اشتیاقم بیشتر شد و خوشبختانه به نتیجه هم رسیدم. بعد از ۸ ماه تمرین به اردوی تیم ملی رسیدم و بعد از دوسال که در تمام اردوها خط می‌خوردم موفق شدم به عضویت دائم تیم ملی درآیم.

سونیا گماری
امکاناتی که در ابتدای فعالیت تان در قایقرانی در اختیار داشتید تا چه حد بود؟ گماری: نمی توانم بگویم که امکانات در استان ما صفر بود و همین که رودخانه و قایق وجود داشت شرایط را بهتر می‌کرد هرچند که کیفیت قطعا موثر است. من در ابتدا با یک پاروی آهنی تمرین می کردم که درحال حاضر آن پارو را به عنوان یک پاروی قدیمی در هیئت استان کرمانشاه گذاشته اند. پاروی قدیمی و سنگینی که قهرمانی و موفقیت هایم را مدیون آن هستم. مشکلات من در آن زمان تنها معطوف به این نمی‌شد. من با قایق شکسته تمرین می‌کردم و هر یک کیلومتری که می‌رفتم پر آب می‌شد. اصلا متوجه سنگینی آن نمی‌شدم و همان طور ادامه می‌دادم. بعد از تمرین می فهمیدم که چقدر آب وارد قایق شده است. در کل سختی زیادی در ورزش داشتم و همین سختی ها بود که باعث پیشرفت من شد. دریاچه ای که من در آن تمرین می‌کردم از لحاظ نظافت وضعیت جالبی نداشت. در این حالت من در آن شرایط غلت می‌زدم و حتی شنا می‌کردم. در واقع با تحمل چنین شرایطی به این جا رسیدم و فکر می کنم اگر مرفه بودم و امکانات بهتری داشتم هرگز موفق نمی‌شدم. خانم گماری شما از همان ابتدا اسلالوم کار می کردید؟ گماری: در ابتدا به خاطر جذابیت و هیجانی که در کانوپولو وجود داشت به این رشته روی آوردم و بعد از آن وارد اسلالوم شدم. با تیم ملی کانوپولو دو مدال طلای قهرمانی آسیا را هم درکارنامه دارم. بهترین مقامی هم که ایران درمسابقات جهانی کسب کرده سال ۲۰۱۰ ایتالیا بود که من عضو تیم ملی کانوپولو بودم و ششم شدیم. خانم اشرف شما خیلی زود وارد عرصه مربی گری شدید. اشرف: زمانی که مربی گری را آغاز کردم هم ورزشکار و هم کمک مربی تیم اسلالوم بودم و سپس با مربی آلمانی در سمت مربی بانوان همکاری می‌کردم.‌ به مدت هفت سال در دوره های مختلف در بسیاری از کشورها شرکت کردم تا بتوانم با شرایط قایقرانی در کشورهای دیگر آشنا شوم. زمانی هم که مجدداً با فدراسیون همکاری خود را آغاز کردم اطلاعات خوبی داشتم و با اعتماد به نفس بالایی هدایت تیم اسلالوم را برعهده گرفتم. هدایت تیم ملی اسلالوم که نوپا بود جسارت و شجاعت زیادی می خواست. اشرف: به دلیل اینکه آب های خروشان تکنیک های زیادی دارد و موفقیت در این رشته مستلزم تلاش فراوان، جسارت ، هوش و استعداد بالایی است به همین دلیل خیلی از مربیان تمایل به کار کردن در آن را ندارند. در آن زمان هم کسی مربی گری این رشته را قبول نمی‌کرد و همه ناامید بودند. بسیاری هم به من گفتند این کار شدنی نیست و به همین دلیل زمانی که سونیا گماری در بازی های آسیایی مدال گرفت بسیار گریه کردم چرا که سال ها برای دیدن چنین اتفاقی زحمت کشیده بودم. به دلیل اینکه در ابتدا در رشته دیگری کار می کردی و بعد به اسلالوم آمدی قبل از بازی های آسیایی کار سخت تر نشده بود؟
سونیا گماری
گماری: همان طور که گفتم من در ابتدا اسلالوم کار نمی کردم و اصلا غلت در این ماده را بلد نبودم. در ابتدای کار هم که تمریناتم را با خانم اشرف شروع کردم هوا بسیار سرد بود و خود او هم از گذشته آسیب دیدگی داشت همین موضوع شرایط را دشوارتر می‌کرد. تنها کسی هم که در تمرینات غلت را بلد نبود من بودم؛ حتی نمی توانستم در قایق کانو بنشینم و خیلی آماتور بودم. به همین دلیل خانم اشرف مجبور بود داخل آب بیاید و قایق من را نگه دارد تا برنگردد. گاهی اوقات دندان هایمان از شدت سرما به هم می‌خورد و تمام لب هایمان کبود می شد. چندین بار هم هرچقدر غلت می‌زدم نمی‌توانستم روی آب بیایم و تا مرز خفگی می‌رفتم. واقعا در این شرایط گریه ام می گرفت و به این فکر می‌کردم که آیا این کارها نتیجه دارد؟ همین طور مداوم کار کردیم تا اینکه من غلت را یاد گرفتم. بعد از پشت سرگذاشتن این استرس، خط خوردن تک تک قایقرانان در اردوها اضطراب زیادی را به ما منتقل می کرد. تمام این مراحل را طی کردم تا به یک روز قشنگ رسیدم و آن هم کسب مدال برنز بازی های آسیایی اینچئون بود. قبل از اعزام به اینچئون شرایط چگونه بود؟ بسیاری از اتفاقات تاثیرگذار قبل از این بازی ها رخ داد. اشرف:‌ شانس خوبی که قبل از اعزام به بازی های آسیایی نصیب ما شد این بود که انتخابات فدراسیون برگزار و وضعیت ثابت شد. همین باعث شد فدراسیون حامی خوبی برای تیم ما شود. حضور آقای امینی پشتوانه خوبی برای ما شد و به نوعی می‌توان گفت همه چیز عوض شد. قبل از این اتفاق مشکلات زیادی داشتیم و نگاه کردن به همین مشکلات باعث می‌شود تا ما آرزو کنیم که در آینده شرایط دختران راحت تر از این باشد و موانع و مشکلات سرراه آن‌ها برطرف شود. قبل از برگزاری بازی های آسیایی بیشتر نگاه ها معطوف به تیم های پسران بود، این موضوع روی انگیزه شما تاثیرگذار نبود؟ اشرف: به نوعی می توانم بگویم ما خانم ها اصلا نبودیم و برای همین مدال برنز سونیا لذت زیادی را برای همه ما به همراه داشت. خوشحالم که یک خانم هستم و موفق شدیم با همکاری و تلاش و با وجود سختی‌های بسیار به هدفمان برسیم. همیشه رسیدن به هدف با سختی های زیادی همراه است و من قبل از بازی های آسیایی خیلی از شب ها نتوانستم به خاطر استرس بخوابم. روز بعد از کسب مدال برنز سونیا در بازی های آسیا به قدری خوابیدم که همه فکر می کردند من مرده ام.
گماری: قبل از اعزام به اینچئون به قدری که به موفقیت مردان امید وجود داشت، اصلا کسی ما را نمی‌دید و همه منتظر طلای تیم های مردان بودند. اگر من پسر بودم حتی اگر امید مدال هم نداشتم توجه بیشتری به من صورت می گرفت و این شرایط خیلی بدی بود. خانم گماری بازیهای آسیایی اولین حضور شما در مسابقات مهم اسلالوم بود؟ گماری: بازی های آسیایی اینچئون اولین رقابت سطح بالایی بود که من در آن شرکت کردم و یکی از دلایل استرس بالای من هم همین بود. اسلالوم یک رشته انفرادی است و اضطراب بالایی را در ورزشکار ایجاد می‌کند هرچند که پایان این استرس با شادی همراه بود. در طول برگزاری رقابت های اسلالوم فشار زیادی روی ما آمد و هرکسی به نحوی فشار مسابقه را حس می‌کرد. زمانی هم که تیم مردان حذف شد فشار روی ما بیشتر شد و همه امیدها به تیم دختران معطوف شد. کسب مدال برنز بازی های آسیایی برای من بسیار لذت بخش بود هرچند که تمام تلاشم را برای کسب مدال طلا انجام دادم. اشک هایی هم که بعد از مسابقه رده بندی ریختم به خاطر زحمات و مشکلاتی بود که در راه رسیدن به این مدال داشتم. واقعا نمی توانستم جلوی اشک های خودم را بگیرم و ناخودآگاه بعد از تمام شدن مسابقه اشک هایم جاری شد. مدال برنز سونیا گماری به عقیده برخی کارشناسان یک مدال شانسی بود که شاید در دوره بعد و در مسابقات بعدی تکرار نشود. آیا این موضوع را قبول دارید؟ اشرف: نمی توان اسم مدال سونیا را مدال شانسی گذاشت و معجزه نبود چرا که شما برای معجزه هیچ زحمتی نمی کشید اما ما ۸ ماه در سخت ترین شرایط کار کردیم و تمام انرژی خودمان را گذاشتیم. خود سونیا خیلی سختی کشید و می‌دیدم که چطور سختی می‌کشد و کار می‌کند. حس بسیار خوبی بود و شادی بسیاری را نصیب ما کرد. همه یک روز را دیدند اما این مدال نتیجه سال ها کار بود. امیدوارم کسانی که مسئول ورزش هستند آدم های منطقی و حرفه ای باشند. اگر منطقی باشند متوجه می‌شوند که این مدال شانسی نبوده است. مسئولان باید بدانند که وقتی دختران ما در حد صفر هستند و تمریناتشان را آغاز می‌کنند نباید در همان ابتدا انتظار مدال آوری داشته باشند. تمرین در رودخانه کار سختی است و باید خیلی شرایط در کنار قایقرانان دختر ما فراهم باشد تا بتوانند کارشان را به نحو خوبی انجام دهند و با طی کردن تدریجی پله ها به پیشرفت برسند. بعد از بازی های آسیایی شما تغییر نگاهی را از سوی مسئولان نسبت به ورزش بانوان به خصوص در قایقرانی احساس کردید؟ گماری: از زمانی که از کره حنوبی و بازی های آسیایی اینچئون برگشتم مسئولان تماسی با من نگرفتند که چه کاری انجام می دهم و برنامه ای دارم یا نه. به دلیل اینکه کایاک جزو رشته های المپیکی است برنامه و اردوهای آن به صورت منظم و با برنامه انجام می‌شود اما به کانو توجه کمتری صورت می گیرد. این برای من خیلی ناراحت کننده است و بارها از این موضع موضوع گلایه کرده ام. با این حال خوشحالم که بچه های کایاک تمرین می کنند. گلایه من از این است که چرا نباید کسی پیگیر کار ما که باعث جلب توجهات زیادی شده‌ایم، باشد. این موضوع چقدر روی انگیزه شما تاثیر گذار بوده و آیا باعث شده که شما فعالیت تان را در قایقرانی محدود کنید؟ گماری: درحال حاضر به عنوان مربی در پایگاه کرمانشاه کار می‌کنم. شرایط الان من طوری شده که اصلا دوست ندارم برگردم سمت کانوپولو چون خیلی جذب اسلالوم شده‌ام و خیلی علاقه دارم. دوست دارم در همین حیطه فعالیت کنم وگرنه الان می‌توانم به تیم ملی کانوپولو بروم و در اردو و اعزام های این تیم باشم اما دوست دارم در اسلالوم بمانم که متاسفانه هیچ کاری برای ما نشده است. با این شرایط برنامه ات برای آینده چیست؟ گماری: بعد از گرفتن مدال برنز در بازی های آسیایی اینچئون تمام همتم را گذاشتم تا چهار سال آینده در رودخانه مدال خوش رنگ‌تری بگیرم اما آنقدر با بی‌توجهی روبه رو شدم که در ابتدا ناامید شدم. واقعا فراموش شدم و بعد از مدال همه چیز تمام شد. در واقع اگر شرایط خوب نباشد من نمی‌توانم مدالم را تکرار کنم و آن زمان است که می گویند مدال اینچئون شانسی بوده است. من می خواهم لیاقت و توانایی ام را با کسب مدال خوش رنگ تری به همه نشان بدهم و ثابت کنم اگر به من توجه شود می‌توانم مدال بهتری بگیرم. به دلیل اینکه قایق کایاک درالمپیک سهمیه دارد اما کانو اینگونه نیست، رشته های المپیکی در اولویت قرار می گیرند و این باعث برخی گلایه ها می شود. در واقع امکانات و شرایط برای کایاک و کانو در اسلالوم متفاوت است. اشرف: قایقرانان رشته کایاک در گذشته در رودخانه تمرین می‌کردند ولی برای بچه های کانو باید کمپ های مجزایی تشکیل شود و این موضوع نیازمند برنامه‌ریزی مجزا از ماده های دیگر است. شرایط به گونه ای نیست که بگوییم هر دو ماده کنار هم تمرین کنند به همین دلیل با توجه به اینکه شرایط برای تمرینات کایاک مهیا است این قایقرانان برنامه هایشان را پیگیری می‌کنند. کار در کانو بانوان به همین سادگی نیست و نیازمند کارهای سخت و دشواری است.
گماری
گماری: همه شرایط موجود را قبول دارم اما برای شروع اسلالوم کانو در رودخانه خیلی تلاش نمی‌شود و این خیلی آزاردهنده است. امیدوارم این اتفاق به زودی رخ بدهد. در واقع اگر بخواهیم منطقی فکر کنیم، پیشرفت در کانو زمان می برد. اما من این سوال را دارم که چرا همیشه باید یک پله از دنیا عقب‌تر باشیم در صورتی که می توان برخی از کارها را زودترانجام داد؟ مسائل مالی را چقدر در این موضوع دخیل می دانید؟ در هرصورت ورزش ایران با مشکلات مالی روبه رو است و فدراسیون ها نمی توانند به تمامی برنامه های خود عمل کنند. اشرف: نمی‌توان گفت که همه چیز تقصیر فدراسیون است؛ چرا که فدراسیون نیز بودجه محدودی دارد و بنابر بودجه موجود اولویت بندی می‌کند. پس در نظر می گیرد که کدام رشته المپیکی است و بیشتر برای آن هزینه می کند. اگر بودجه کافی در اختیار فدراسیون بود می توانستیم گله کنیم که چرا به بانوان در کانوئینگ اهمیت کمتری داده می شود. ای کاش فدراسیون منابع مالی بیشتری داشت تا حمایت بیشتری هم از ما انجام می‌داد چرا که بارها آقای امینی گفته‌اند که دلمان می خواست به اندازه کافی پول داشتیم تا شرایط خوبی را برای همه قایقرانان مهیا می کردیم. گماری: هرچقدر هم شرایط مالی بد باشد مسئولان باید یک جاهایی استثناهایی را در نظر بگیرند تا حداقل من را به عنوان کسی که دراین رشته کار کردم و خوب نتیجه گرفتم از دست ندهند. نمی‌خواهم تلاش‌هایی که شبانه‌روز داشتم یک شبه به باد برود. می خواهم نتیجه زحمات را ببینند. خانم اشرف شما آموزش بسیاری از دختران را برعهده دارید. به نظر شما نیاز اصلی ورزش بانوان چیست؟ اشرف: آنچه که در حال حاضر برای آن می جنگم بیش از چیزی است که همه فکر می‌کنند. من تصور می‌کنم نیاز ورزش بانوان زیربنایی و مسائل متفاوتی است. در واقع موضوع پایه ای تر از آن است که عده ای فکر می کنند. در شهرستان ها ورزش به خصوص در بین بانوان بنیادی نیست و این بسیار دردناک است. هنوز عده ای الزام ورزش کردن بانوان را متوجه نشده اند و این درد بزرگیست. علت این موضوع را فقط کمبود امکانات برای بانوان می‌دانید؟ یک سری مسائل به محدودیت های مالی و امکانات برمی‌گردد و برخی دیگر نیز محدودیت های فکری و فرهنگی است که مستقیما به خانواده ها ربط دارد. عده‌ای از من می پرسند که چرا قبول می‌کنی با چنین وضعیتی کار کنی؟ من در پاسخ به آن ها می‌گویم که هدف من در حال حاضر پرورش دختران است نه صرف مدال آوری. می‌خواهم برخی مسائل را تغییر بدهم. من معلم هستم و بسیاری از مسائل را از نزدیک دیده ام و به نظرم باید برخی مسائل فکری را تغییر بدهم. متاسفانه در ایران ورزش لوکس است در حالی که نباید این چنین باشد و ورزش کردن معطوف به تابستان باشد. در واقع افرادی که ما با آن ها تمرین می‌کنیم اقلیت هستند و اکثریت جامعه ورزش نمی‌کنند. ورزش باید امری بنیادین در کشور شود و همه بدانند که بدون ورزش سلامت جامعه تامین نمی‌شود. برخی عقیده دارند که خود بانوان نقش مهمی در تغییر وضعیت ورزش زنان ایران دارند. با این موضوع موافق هستید و یا فکر می کنید مسئولان وظیفه مهم تری دارند؟ اشرف: من بارها با ورزشکاران به خصوص دختران صحبت کرده ام و گفته ام که می‌توانند در شهر خود بعضی شرایط را برای خانم ها عوض کنند. انتظار و حتی درخواست من از تمام دخترانی که به صورت حرفه ای ورزش می کنند و در تیم ملی هستند این است که به شهرهایشان بازگردند و آموزش گروهی از دختران را برعهده بگیرند. البته روال درست این است که باشگاه هایی باشد که آنجا تمرینات آغاز شود اما این امکانات در حال حاضر برای ما وجود ندارد و ما در خیلی از شهرها حتی یکی از این باشگاه ها را نداریم بنابراین کار سخت تر است. پس دختران قهرمان ما باید سفیران فرهنگی شوند و زمینه ساز تصحیح فرهنگ ورزش دختران بشوند. در ماه های گذشته شما موفق به کسب یک جایزه مهم برای قایقرانی ایران شدید.
کتایون اشرف
اشرف: در سال های گذشته طرح توسعه اسلالوم را برنامه ریزی کردم و به همین دلیل برای کسب پاروی طلایی قایقرانی جهان که به اسکار قایقرانی معروف است کاندیدا شدم. مراسم اهدای این جایزه نیز در آلمان برگزار شد و من موفق شدم این جایزه مهم را برای ایران به ارمغان بیاورم. امیدوارم بتوانم از این جایزه برای پیشرفت قایقرانی ایران استفاده کنم. زمانی که در آلمان و در مراسم اسکار قایقرانی موفق شدم پاروی طلایی را به عنوان توسعه دهنده اسلالوم دریافت کنم به سال هایی فکر کردم که با هدف توسعه ورزش قایقرانی فعالیت کردم. نه اینکه انتظار داشته باشم جایزه ای بگیرم اما دوست داشتم زحماتم بدون نتیجه نباشد. هیچ چیز در این دنیا بدون پاداش نیست و همه چیز بازخورد دارد و انسان باید به این موضوع اعتقاد داشته باشد و برای کار خود وقت بگذارد تا به هدفش هر اندازه هم که سخت باشد برسد. خانم اشرف در چند روز گذشته آکادمی اسکار قایقرانی جهان اعلام کرده که شما به عضویت این آکادمی درآمدید. اشرف: چندهفته پیش ایمیلی دریافت کردم مبنی براینکه مدارک و سابقه کارهایم را برای این آکادمی ارسال کنم و بعد از چند روز هم متوجه شدم که به عنوان یکی از اعضای ثابت این آکادمی معرفی شده ام و از این به بعد در این آکادمی حق رای دارم و می توانم از این شرایط برای توسعه بهتر و بیشتر قایقرانی ایران در تمامی بخش ها استفاده کنم. آیا تمام استعداد و توان قایقرانی ایران بالفعل شده یا خیر؟ اشرف: اسلالوم در جهان ورزش رشته پرطرفداری است ولی در ایران احتیاج به بسترسازی دارد و لازم است که در شهرهایی که منابع آبی مناسب برای گسترش این ورزش مهیاست باشگاهی وجود داشته باشد. در ایران قایقرانی بسیار مهجور است در حالی که امکانات خوبی داریم اما نمی‌دانیم چگونه از آن ها بهره برداری کنیم و مدیریت خوبی در این رابطه وجود ندارد. با مدیریت خوب علاوه بر پرورش استعداد می‌توانیم در آمدزایی هم بکنیم. البته این کار نیازمند تلاش همه مدیران، ورزشکاران و حتی رسانه هاست. در حال حاضر کمیته اسلالوم را شما مدیریت می کنید ، برنامه شما برای این رشته به خصوص در بخش بانوان چیست؟ اشرف: من برنامه های چند ساله برای کسب سهمیه المپیک دارم که برای رسیدن به آن باید اردو و کمپ های مختلفی داشته باشیم تا بتوانیم سهمیه بگیریم. البته رسیدن به این هدف جای کار زیادی دارد. برنامه های خوبی هم برای بازی های آسیایی اندونزی دارم که امیدوارم اجرایی شود. لازمه این کار فعالیت جدی تر در رشته های کایاک و کانو در آب‌های خروشان است. در این راه دختران ما نیز باید خودشان را به خوبی نشان بدهند. برنامه های ما همه بلند مدت است. قطعا در طول زمان اجرای آن مسئولان زیادی تغییر می‌کنند اما باید به هر شکلی که شده به برنامه پایبند باشیم. مهم نیست که شخص من حضور داشته باشد یا خیر. مهم پیش روی برنامه هاست. نگاه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک چقدر می تواند به مسئولان فدراسیون برای پیشرفت قایقرانی کمک کند؟ اشرف: در ایران استعدادهای خوبی وجود دارد و ما می‌توانیم نه تنها در آسیا بلکه در جهان نیز قدرتمند باشیم. چشم امید من به کمیته ملی المپیک است چرا که این رشته المپیکی است و نوع نگاه این کمیته می‌تواند به ما کمک کند. تمام تلاشم این است که انتظارات معقول و منطقی از مسئولان داشته باشم. مسئولان ورزش ایران باید قبول کنند که برای رسیدن به هدف بزرگ باید مراحل را یکی یکی طی کنیم و اگر بخواهیم به موفقیت برسیم به یک باره نمی توانیم. اگر هم این اتفاق بیفتد شانسی است و من هم کسی نیستم که به شانس اعتقاد داشته باشم. الان دوران نتیجه گرفتن شانسی گذشته و تمام دنیا با برنامه ریزی کار می‌کند و کسانی به موفقیت می رسند که برنامه ریزی خود را عملی می‌کنند. تعامل با کشورهایی که در قایقرانی پیشرفته هستند چقدر می تواند به ما کمک کند؟ اشرف: صحبت هایی که من می کنم تنها برای پیشرفت زنان نیست و اگر برنامه ها اجرایی شود و درست کار کنیم هم برای مردان و هم برای زنان منفعت دارد. در تمام دنیا شاهد این موضوع هستیم کشورهایی که دانش بیشتری دارند قدرت بیشتری هم در اختیارشان است و این موضوع بسیار ساده ایست. کشوری هم که علم و دانش کار را نداشته باشد نمی‌تواند به جایی برسد. چنین کشورهایی همان هایی هستند که به دنبال مدال آوری با شانس و اقبال هستند و منتظرند تا بازیکن حریف مصدوم شود تا به پیروزی برسند اما باید بدانند که در دنیای امروز چنین چیزی وجود ندارد. چندی پیش یک کمپ بین المللی اسلالوم در ایران برگزار شد و بسیار هم مورد توجه فدراسیون جهانی قرار گرفت. برگزاری چنین کمپ هایی چقدر می تواند به قایقرانی ایران کمک کند؟ اشرف: چندی پیش یک کمپ بین المللی در ایران برگزار شد و سه تن از بهترین قایقرانان سابق جهان در آن حضور داشتند و این فرصت نصیب علاقه‌مندان این رشته شد تا اطلاعات خوبی را کسب کنند. با حضور این افراد حتی برای زمان کوتاه جرقه خوبی برای پیشرفت قایقرانی ایران زده شده است و اگر ادامه بدهیم به نتیجه می رسیم ولی اگر از موقعیت به وجود آمده استفاده نکنیم همه چیز تمام می‌شود. به ندرت پیش می‌آید که این افراد صاحب نام در کشوری که تبلیغات منفی علیه آن صورت می گیرد حضور یابند، اما الان این اتفاق رخ داده است و حالا نوبت ماست که آن را ادامه بدهیم. موقعیت اسلالوم ما در دنیا چگونه است؟ اشرف: باید بدانیم که قایقرانی ما در کجای دنیا قرار دارد. باید قبول کنیم که ایران در اسلالوم جزو کشورهای صاحب نام دنیا نیست و ما باید شرایط آموزش را فراهم کنیم. نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم و سرخودمان را کلاه بگذاریم که احتیاجی به یاد گرفتن نداریم. در قایقرانی ایران برخی مسائل هنوز به خوبی جا نیفتاده است. برای مثال ما هنوز پایگاه های قهرمانی رودخانه نداریم و این اولین قدم است که باید برداشته شود. در این موضوع هیئت ها باید علاقمندی خود را نشان بدهند اما متاسفانه جلو نمی آیند درحالی که فراهم کردن شرایط برای هر شهر، منافع زیادی به همراه دارد.
آیا رییس فدراسیون حمایت کافی را از بانوان دارد؟ اشرف: حضور ناخدا امینی شرایط متفاوتی را برای قایقرانی ایران به همراه داشت. تا به حال این اتفاق نیفتاده که ما برای تیم های ملی درخواستی منطقی از فدراسیون داشته باشیم و رد شود. او حامی بسیار خوبی برای ما بوده و وقتی ما می بینیم که فدراسیون اینچنین به ما اهمیت می‌دهد ما نیز تلاشمان را برای رسیدن به هدف مشترک که اعتلای ورزش کشورمان است، بیشتر می‌کنیم. گماری: ناخدا امینی تمام تلاش خود را برای پیشرفت قایقرانی ایران انجام می‌دهد و امیدوارم تلاش های او به موفقیت برسد. منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید