پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

سالروز صدور فتوای تاریخی در مبارزه با رژیم ستمشاهی؛

حرام بودن تقیه از منظر امام خمینی(س)

محمد رجائی نژاد

«قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب.» (صحیفه امام،ج1، ص177)

13 فروردین مصادف است با سالروز صدور پیام تاریخی حضرت امام مبنی بر حرام بودن «تقیه» در سال 1342 ش، زمانی که دین و مذهب و قرآن به خطر افتاده بود، اما عده­ای به نام دین و مذهب در برابر ظلم و جور و اقدامات ضد دینی رژیم دیکتاتوری و استبدادی پهلوی سکوت کرده و با شعار و تمسک به حدیثی از امام جعفر صادق(ع) که: «التقیه دینی و دین آبائی»؛ «تقیه دین من و دین پدران من است.» برای خود شأن و مقامی قائل شده و حتی دیگر منادیان مبارزه با ظلم و ستم را وادار به سکوت و بی­خیالی می­کردند.

یکی از مباحث مهم نزد شیعه، بحث تقیه و مسائل پیرامون آن است. بحثی اعتقادی (کلامی و فقهی) که در تاریخ شیعه گاه به عنوان یک عنصر و سلاح سیاسی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. گاهی هم همچون یک شمشیر دو دم عمل کرده، چراکه نزد عده­ای از عالمان و موظفین از رهبران دینی و مذهبی بهانه­ای شده جهت توجیه سکوت و بی­خیالی آنان در برابر ظلم و ستم حاکمان ظالم و مستبدان روزگار، و زمانی هم واقعاً در مواقع حساس و خطر جانی، سپری گشته جهت حفظ جان و ناموس و مال مؤمنین!

حضرت امام از جمله مراجع و عالمانی است که تقیه را تا زمانی موجّه و درست می­داند که قرآن و اصول دین و مذهب به خطر نیفتاده باشد. لذا در فروردین سال 42، که عمال رژیم شاه همزمان با تعطیلات نوروزی و ایام شهادت امام جعفر صادق(ع) به مدرسه فیضیه حمله کرده و دست به ضرب و جرح مردم و طلاب عزادار زده و حجره­ و محل زندگی طلاب را خراب کرده بودند، سکوت را جایز ندانسته و در برابر این وقاحت رژیم، در پاسخ به تسلیت روحانیون و علمای تهران به مناسبت فاجعه مدرسه فیضیه، طی پیامی که به «تلگراف ششصد کلمه­ای» شهرت یافت، اصول اسلام را در مخاطره دیده و تقیه را حرام دانسته و فرمودند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏: اِنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ‏

حمله کماندوها و مأمورین انتظامىِ دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانى پاسبانها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد. با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبى حمله کردند، و اینها به ملت مسلمان خود. و روحانیون و طلاب بى‏پناه. در روز وفات امام صادق- علیه السلام- با شعار «جاوید شاه» به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانى و روحانى آن بزرگوار حمله ناگهانى کردند؛ و در ظرف یکى دو ساعت تمام مدرسه فیضیه، دانشگاه امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه علیه- را با وضع فجیعى، در محضر قریب بیست هزار مسلمان، غارت نمودند؛ و دربهاى تمام حجرات و شیشه‏ها را شکستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت بامها به زمین افکندند. دستها و سرها شکسته شد. عمامه طلاب و ساداتِ ذریه پیغمبر را جمع نموده آتش زدند؛ بچه‏هاى شانزده- هفده ساله را از پشت بام پرت کردند؛ کتابها و قرآنها را- چنانکه گفته شده- پاره کردند... اینان با شعار «شاه دوستى» به مقدسات مذهبى اهانت مى‏کنند. «شاه دوستى» یعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ «شاه دوستى» یعنى ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏هاى اسلام و محو آثار اسلامیت؛ «شاه دوستى» یعنى کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت‏؟ حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب.»

با کمی دقت در محتوای پیام حضرت امام و زمانه و بستری که پیام را صادر کرده­اند، متوجه می­شویم که برعکس بیشتر فقها و عالمان که تقیه را فقط از منظر احکام عبادی مورد بحث و بررسی قرار داده و نظر داده­اند، اما حضرت امام بحث تقیه را صرفاً به عنوان یک بحث فقهی و عبادی نگاه نمی­کنند، بلکه علاوه بر آن، یکی از مباحث فقه سیاسی هم مطرح کرده و فلسفه تشریع آن را هم حفظ قرآن و دین و مذهب می­دانند و معتقدند اگر در زمانی تقیه کردن موجب تخریب و ضربه به چهره­ی دین و مذهب گردد و مردم را نسبت به اصول و آموزه­های دینی و قرآنی بدبین و متنفر نماید، یا اینکه حاکم و ظالمی را نسبت به ظلم و ستم جریح­تر نماید و یا اقدامات خلاف اسلامی آن را تأیید کند، تقیه نه تنها وظیفه و تکلیف شرعی نیست، بلکه با فلسفه و اهداف شرع و مذهب نیز منافات داشته و حرام است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
19 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.