صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان شهریۀ طلاب ـ جدیت در تحصیل و تهذیب اخلاق
  • محل نجف
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع شهریۀ طلاب ـ جدیت در تحصیل و تهذیب اخلاق
  • حضار خمینی، سید احمد

بسمه تعالی

احمد عزیزم

مرقوم شما به وسیلۀ آقای علی واصل شد. سلامت شماها را خواهانم. راجع به مطلبی که مرقوم شده بود، باید بگویم: «یک پول جگرک سفره قلمکار نمی‏خواد»[1]. من اکنون نفسهای آخر عمر را می‏کشم، و آنچه گرفتاری دارم کافی است و میل ندارم بیشتر کنم. زیادی کار بکلی وضع زندگانی را مختل کرده است. امید است ان شاءاللّه‏ خداوند تعالی وسیله فراهم فرماید که بتوانم برای آخر عمر فکری بکنم. فکرهای شما ـ بحمداللّه‏ تعالی ـ جوان و سرشار از امید است و با فکر خسته و فرسودۀ من جور در نمی‏آید. آنچه از شما می‏خواهم آن است که با جدیت مشغول درس و بحث، و به هیچ وجه غفلت ننمایید؛ و در خلال تحصیل به تهذیب اخلاق و تحکیم مبانی دیانت مقدسه کوشا باشید. تا بخواهید برای من فکر تشریفات و مشاورین و اصحاب باشید، من رفته‏ام.از قراری که از تهران نوشته‏اند معلوم نیست بتوانند به شهریه ادامه دهند؛ من هم حدس می‏زدم. لکن آقایان چون درست اطلاع ندارند پشت هم می‏نویسند که زیاد کن، زیاد کن. داداش[2]دو روز سرماخوردگی داشت و تب مختصری، و بحمداللّه‏ رفع شد و امروز و دیروز درس بود و اینجا هم آمد لکن دستش قدری درد می‏کند؛ ممکن است از اثر سرماخوردگی باشد و مهم نیست، ان شاءاللّه‏ تعالی خوب می‏شود. به همشیره‏ها و خانم خودتان سلام برسانید. ان شاءاللّه‏ سعید و خوش باشید.

28 شوال 90ـپدرت

1 ـ ضرب المثل ایرانی؛ به معنای اینکه چیز کم اهمیت تشریفات نیاز ندارد.
2 ـ آقای سید مصطفی خمینی.