صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان حفظ وحدت و مسئولیت خطیر روحانیون
  • محل تهران، جماران
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع حفظ وحدت و مسئولیت خطیر روحانیون
  • حضار حضار: جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

تأثیرناپذیری ملت ایران از تبلیغات دشمن

همۀ شما آقایان جزء اعلام و بزرگان هستید، اما مسائلی که می‏فرمایید، من باید از شما رهنمود بگیرم و حساب این نیست که من به شما رهنمود بدهم. عقیدۀ من بر این است که ما باید مشکلات کشور را روی هم حساب کنیم و همه می‏دانیم که هیچ کشوری مثل ایران مبتلا به قدرتها نیست و شما اگر چند دولت را استثنا کنید، بقیه یا مستقیم یا غیرمستقیم با ما مخالف‏اند، چون یک دولت اسلامی که با طرز تفکر خودشان موافق باشد، در ایران به وجود نیامده است و دستشان از ایران کوتاه شده است. از این جهت، با هر وسیله‏ای مشغول می‏باشند تا صدمه ای به ایران بزنند. و مخالفت آنها با اسلام است، منتها مستقیماً نمی‏گویند ما با اسلام مخالفیم، می‏گویند: «با اینها که ارتجاعی هستند مخالفیم، با آخوندهایی که حکومت ایران را قبضه کرده‏اند، مخالفیم». در عین حال می‏بینید آن همه تبلیغاتی که علیه ما شده و می‏شود و خواهد شد، در مردم تأثیر چندانی نکرده است. اگر تأثیر کرده بود، آثارش پیدا می‏شد، در حالی که روز قدس نمونه بود و می‏بینید که مردم این گونه در صحنه حاضرند. مسلم، آنها که منافعشان را از دست داده‏اند، آنها که دستشان از حکومت کوتاه شده و آنها که می‏خواستند سلطنت را برگردانند و نشد، با ما مخالف‏اند، چه در داخل و چه در خارج.

اجتناب‏ناپذیر بودن بعضی خلافها در حکومت

در شرایط فعلی، ما باید وحدتمان را حفظ کنیم تا تمام کارها درست شود. البته در
یک کشوری که تازه می‏خواهد احکام اسلام را پیاده کند و دارای چهل میلیون جمعیت و با آن وسعت است، نمی‏شود یکدفعه کارها درست بشود و هیچ خلافی واقع نگردد، در زمان خود پیامبر و حضرت امیر هم خلاف واقع می‏شد. باید جهات مثبت را نگاه کرد، نه جهات منفی را. و ما نباید توقع داشته باشیم که صبح کنیم در حالی که همه چیز سرجای خودش باشد. در زمان حضرت صاحب ـ سلام اللّه‏ علیه ـ هم که ایشان با تمام قدرت می‏خواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمی‏شود که هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند. و بالاخره همانها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهید می‏کنند.
[1]و در روایات، قریب به این معنا دارد که بعضی فقهای عصر با ایشان مخالفت می‏کنند. پس این طور نیست که خلاف فلان قاضی یا فلان فرماندار و اصولاً بعضی جهات منفی، خطری باشد. در زمان حضرت امیر هم قاضی‏اش و فرماندارش خلاف می‏کرده است، این اجتناب ناپذیر است.

الآن اسلام در دست ماست و روحانیون از همه بیشتر مسئولیت دارند، زیرا مردم دنبال آنها حرکت می‏کنند. در این شرایط وقتی که شما مشکلات و فعالیتها را روی هم حساب کنید، خواهید دید که در کنار این مشکلات و فعالیتها کسی تقصیر ندارد و نمی‏خواهد اسلام و احکام اسلام را از بین ببرد. گرفتاری زیاد است، گرفتاری جنگ، گرفتاری خرابیها، گرفتاری آوارگان از همۀ اطراف. و بالاخره کارهایی که در این مدت برای فقرا و مستضعفین انجام شده است قابل مقایسه با سابق نیست. البته شکی نیست که خلاف هم هست، ولی این طور نیست که با این خلافها ما لطمۀ اساسی ببینیم، بلکه از اینکه ما اختلاف داشته باشیم لطمه می‏بینیم.

لزوم تحمل آرای اجتهادی مجتهدان

اگر بنا باشد دولت نتواند کاری انجام بدهد و مجلس نتواند کاری انجام بدهد، ما لطمه دیده و کارها زمین می‏ماند. این طور نیست که یکی بهتر از اینها پیدا بشود که بهتر بتواند
اداره کند. هر کدام از اینها در جای خودشان آن قدری که زحمت کشیده‏اند، با اخلاص بوده است. و آنها که مشغول کارند انسانهای مخلصی هستند، البته ممکن است داخل آنها افراد بدی هم باشند.

مسئلۀ دیگر اینکه ممکن است برداشتهای اشخاص با ما مخالف باشد و ما باب اجتهاد را نمی‏توانیم ببندیم. همیشه اجتهاد بوده، هست و خواهد بود، و حال آنکه مسائلی که امروز پیش آمده است با مسائل سابق خیلی فرق می‏کند. و برداشتها از احکام اسلام مختلف است. ما نباید بر سر برداشتها دعوا بکنیم. و حاصل اینکه شما جامعۀ مدرسین محترم، باید دنبال این باشید که اگر کسی نزد شما آمد و کارشکنی کرد، تحت تأثیر واقع نشوید، و ملاحظه کنید که مشکلات چیست. و اگر بخواهیم به حرف یک دسته که مثلاً در مجلس هستند بگوییم این دولت نه، این رئیس مجلس یا این نخست‏وزیر یا این رئیس جمهور نه، چه خواهد شد؟ و اصولاً ما افرادی را داریم که از عالم غیب بیایند و کارها را آن طوری که مطابق میل ماست، صددرصد انجام بدهند؟! این در تمام دنیا پیدا نمی‏شود. و وضع ما جوری است که اگر بخواهیم آن را به هم زنیم صدمه می‏خوریم، یعنی جمهوری اسلامی صدمه می‏خورد. من عقیده‏ام بر این است که هیچ کدام از افرادی که آنها را می‏شناسم نمی‏خواهند کار خلافی انجام بدهند، منتها گاهی تشخیص ناقص است. و شما آقایان پشتیبانی و هدایت کنید، چرا که پشتیبانی شما مؤثر است. و ماباید موارد مثبت را رو به اثبات بیشتر و موارد منفی را کم کنیم. اگر خدای نخواسته، بین جامعۀ مدرسین با دولت یا جامعه با مجلس یا مجلس با دولت اختلاف پیدا بشود، شکست می‏خوریم. اما اگر همه با هم باشیم، همان طور که تا به حال بوده‏ایم، و شما در تبلیغات و وعاظ در منابر و علما در مساجد مردم را دعوت به وحدت کنند، این جمهوری باقی می‏ماند و امور بتدریج درست می‏شود. ما هم میل داریم که احکام اسلام صددرصد اجرا شود، ولی این طور نیست که کسی قدرت داشته باشد و نکند. باید قدرت دولت و حجم کار آنها را ببینیم چقدر است، و بسنجیم که اگر من جای او باشم چه می‏توانم بکنم، اگر نخست وزیر را برداریم، جنابعالی را نخست وزیر بکنیم چقدر می‏توانید کار بکنید؟
حساب کار را با حساب قدرت باید بسنجید و مسائل را باید دوستانه حل نمود. این نظری است که من از اول داشته و دارم و بعد از این هم خواهم داشت.

خیرخواه باشیم نه انتقامجو

بنابراین، امیدوارم همان طور که شما آقایان با انقلاب بوده‏اید، انقلاب را برپا کرده‏اید، همین طور به پیش بروید و نصیحت کنید. مسئلۀ نصیحت یک مسئله است، انتقامگیری مسئلۀ دیگر. برای مردم و دولت و مسئولین و مجلس باید ناصح بود، نه مقابله کرد. زیرا اگر شما با من و من با شما مقابله کنیم، غیر از اینکه دیگران سوءاستفاده کنند چیزی به دست نمی‏آید. شما ببینید خارجیها یک کلمه را می‏گیرند و چیزی از توی آن بیرون می‏آورند که بر ما غلبه کنند، مثلاً می‏گویند: «ایرانی‏ها ادعا می‏کنند ما با گروگانگیری مخالفیم، اما چون اینها ضد امریکا هستند این حرف معنا ندارد». و دیدید که امریکا در همین قضیۀ گروگانگیری که گرفتار شده است چقدر به این طرف و آن طرف متوسل شده است. از اول هیاهو به راه‏انداختند که ما دخالت نظامی‏می‏کنیم، بعداً رئیس جمهور امریکا به التماس و گدایی و دریوزگی افتاده است و به این طرف و آن طرف می‏زند که مسئله را حل کند ولی نتوانست. و عده ای از آن طرف ایستاده و می‏گویند: «باید به شرایط ما عمل شود» و ما باید خیلی مواظب باشیم؛ غیر از اینکه ما را از داخل بپوسانند کار دیگری نمی‏توانند بکنند.

مطلب دیگری که کراراً عرض کرده‏ام، مسئلۀ تدریس و فقه است که هر چه می‏توانید آن را تقویت کنید. اسلام با فقه و احکام فقه باقی مانده است، باید عده‏ای کارها را انجام داده و عده‏ای هم مشغول بحث و درس بشوند. خداوند همۀ شما را حفظ و سلامت فرماید.

والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏

1 ـ بحارالانوار، ج 52، ص 345، ح 91 و ص 389، ح 207.