صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان حفظ شئونات اسلامی
- محل تهران،حسینیه جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع حفظ شئونات اسلامی
-
حضار
حضار: ناطق نوری، علی اکبر (وزیر کشور) ـ کوچک زاده، علی (فرمانده ژاندارمری) ـ استانداران سراسر کشور ـ مسئولان و پرسنل دوایر سیاسی ایدئولوژیک ژاندارمری
بسماللّه الرحمن الرحیم
از اینکه آقایان استاندارها و پرسنل ژاندارمری در اینجا حاضرند و من مواجه با این چهرههای مصمم هستم، قدردانی میکنم. من از زحمات همۀ آقایان ژاندارمری در همه جا که الآن برای اسلام فداکاری میکنند و همین طور استاندارها که در محلی هستند خدمت میکنند، تشکر و تقدیر میکنم و برای همۀ آنها دعا میکنم. من امروز بنا دارم که موعظه کنم شما آقایان را و همۀ ارگانهایی که در ایران هستند، بلکه همۀ ملت را. ما همه، تمام افرادی که در کشور مشغول یک خدمت هستند و همین طور ملت، که آن هم بحمداللّه، مشغول خدمت به این جمهوری اسلامی هستند، ما همه مسئول هستیم:کُلُّکُمْ راعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولْ[1]ما در همۀ امور، در همۀ کارهایی که انجام میدهیم، در اموری که در افکار ما میگذرد، در محضر حق تعالی هستیم؛ تمام عالم محضر اوست، خَلَجانهایی که در قلوب همه میگذرد، در محضر اوست. و ما همه در هر امری که در دست ماست و در هر مسئولیتی که در این کشور به عهده داریم، مسئولیت بزرگی پیش خدای تبارک و تعالی داریم.تمام افرادی که در جبههها به جنگ مشغولند و تمام کسانی که جان خودشان را فدایاسلام میکنند، همۀ اینها در محضر خدای تبارک و تعالی هستند و اجر هیچ یک از
افراد ضایع نخواهد شد. چیزی که برای خداست، باقی است:ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَاللّه باقٍ.[2]هر چیزی که از ماست، اینها از بین میرود و آن چیزی که برای خداست و تقدیم به محضر خداست او باقی میماند.
من به همۀ کسانی که در این کشور الآن مشغول یک خدمت هستند، عرض میکنم که توجه داشته باشید که آبروی جمهوری اسلامی که آبروی اسلام است، حفظ کنید. جمهوری اسلامی امروز آبرویش بسته است به آبروی متصدیان امر، و هر کس در هر مقامی که هست مسئولیت به اندازۀ حجم آن مقام دارد. حجم مسئولیت به اندازۀ حجم مقامی است که شخصیتها دارند یا گروهها دارند. و توجه کنید که مبادا ـ خدای نخواسته ـ کارهایی از شما، از گروههایی که در این کشور خدمت میکنند، سر بزند که با جمهوری اسلامی سازش نداشته باشد. باید کارها را تطبیق بدهید با اسلام و با جمهوری اسلامی. اگر ـ فی المَثَل ـ شما در هر مقامی که هستید، از مقام ریاست جمهور تا بیاید به آنجایی که به مردم عادی منتهی میشود و افرادی که در این دستگاهها مشغول خدمت هستند، از آن کارمند کوچک و آن کسی که دَمِ در برای پذیرش اشخاص گماشته شدهاند تا آن مقام بالایی که باید رسیدگی به امور مسلمین بکند، همۀ آنها مسئول هستند. کجرویها در محضر خداست و راسترویها هم در محضر اوست. ما باید[در]فکر این باشیم که این کارهایی که به عهدۀ ما قرار داده شده است، این کارها را طوری انجام بدهیم که مرضی خدای تبارک و تعالی باشد. و ما اگر اینجا بتوانیم از مسئولیت مقامات اینجا یک وقت شانه تهی کنیم یا کاری بکنیم که آنها توجه نکنند، ملائکةاللّه هستند و ثبت میکنند و یک روزی سؤال میشود از ما.
گاهی میشود که کارهای به ظاهر اسلامی، لکن با بیتوجهی و خلاف اسلام واقع
میشود. فیالمَثَل، اشخاصی میخواهند خدمت بکنند، پاسدارها میخواهند خدمت بکنند، پلیس میخواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهی در کیفیت عمل طوری میشود که معصیت میشود؛ مثلاً، من از این کارهای جزئی، خرده کاریها شروع میکنم؛ مثلاً، میخواهند در کمیتهها، در جاهایی که برای بسیج مهیا هستند، میخواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهی همینهایی که میخواهند خدمت بکنند، یک کارهایی انجام میدهند که با موازین اسلامی درست در نمیآید؛ مثل اینکه نصف شبها شروع میکنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتی که همسایهها هستند و ناراحت میشوند، مریضها هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست و اینها رنج میبرند، و شما یک چیزی را که میخواهید عبادت باشد، معصیت کبیره میشود. اگر در سحر ـ فرض بکنید ـ یک عدهای بخواهند دعای وحدت بخوانند، خوب،میشود درداخل منزل خودشان، در داخل آن محلی که هستند، در آن داخل، خودشان بخوانند. برای خدا میخواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید.
گاهی پیش من اشخاصی میآیند و شکایت میکنند که تمام آرامش ما را بعضی از این گروهها به هم میزنند و حتی ما خواب نداریم. شما میخواهید یک کار عبادی بکنید، میخواهید تظاهرات کنید، میخواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعی باشد که در آن اجتماع، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهای بزرگ را؛ پر قوّه را بیرون بگذارند و تمام افرادی که در این محله هستند یا محلههای دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان کبیره است. شما میخواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان میخواهید بکنید، بکنید؛ مانعی ندارد. در مراکز خودتان هر چه میخواهید دعا بکنید، هر چه میخواهید تبلیغ کنید، هر چه میخواهید شعار بدهید، لکن ملاحظۀ مردم ضعیف را، مردمی که روز کار کردند و حالا میخواهند استراحت کنند، این مرضایی که در بیمارستانها هستند، این
معلولینی که از خود شما هستند و در جنگها معلول شدهاند و حالا میخواهند استراحت کنند،[بکنید؛]این فریادهای شما نمیگذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پایینی است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلاً، فرض کنید که شما میخواهید، پاسدارهای عزیز و سایر اشخاصی که متصدی این امور هستند، میخواهند یک خانهای را که فهمیدهاند که خانۀ تیمی است، آنجا را قبضه کنند ـ البته باید هم بکنند لکن قبلاً باید آنطور بررسی بشود که صد درصد این خانه، خانۀ تیمی است که ـ خدای نخواسته ـ یک وقت در یک خانهای به خیال خانۀ تیمی وارد بشوند به یک عده زن و بچۀ مردم و تا آمدهاند بفهمند چی است چند تا از بچههایشان یا ـ خدای نخواسته ـ تلف شدهاند یا زخمی شدهاند. شما کار اسلامی میخواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار، جنایت بزرگی سر در میآورد.
باید تمام اموری که انجام میدهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسئولیت شما دارید. مسئولیت اینجا هم دارند، لکن آن مهمش مسئولیت الهی است. یا در فرض بفرمایید که هر یک از این ادارات دولتی که هست که میخواهند خدمت کنند به مردم، از آن کسی که دم در هست، پیشخدمت هست تا آنجایی که ـ مثلاً ـ جای رئیس هست، باید توجه داشته باشند که همه خدمتگزار این مردم هستند، همه اجیر این مردم هستند، اجرت از اینها دارند میگیرند برای خدمت و باید با مردم رفتارشان رفتار انسانی، اسلامی باشد؛ اینطور نباشد که یک کسی حالا احتیاج پیدا کرده که پیش این ـ فرض کنید ـ رئیس برود، از دم در ناملایم ببیند. خوب، در رژیم سابق این مسائل بود و همۀ ما مناقشه میکردیم. اگر حالا هم بنا باشد که یک همچو مسائلی باشد، این به آبروی اسلام ضرر میزند. آن وقت میگفتند: رژیم شاهنشاهی، حالا شما یک کار نکرده را در تبلیغاتی که در خارج میشود، بوق میزنند برایش؛ فرضاً از اینکه یک کاری انجام بدهید، یک کاری ـ خدای نخواسته ـ برخلاف موازین انجام بدهید. یا فرض کنید در جبههها که بحمداللّه، همۀ
شماها منسجم و مشغول خدمت هستید، وقتی که اسرا را میگیرید، اسرای مجروح را میگیرید یا اسرای سالم را میگیرید، توجه بکنید که اینها اسیر شما هستند، اینها امروز تحت سلطۀ شما هستند و شما با اسرا باید رفتارتان رفتار بسیار اسلامی و انسانی باشد، که وقتی که این اسرا یک وقتی در محالّ خودشان رفتند، همه برای شما تبلیغ کنند، نه اینکه ـ خدای نخواسته ـ برای یک کار جزئی، اینها دشمن بشوند و وقتی رفتند در محالّ خودشان، تبلیغ سوء بکنند. اینها مسائلی است که باید تمام جهاتش را ملاحظه کرد.
استانداریها موظفند به اینکه تمام افرادی که در حیطۀ فرمان آنهاست، تحت نظر داشته باشند. تمام این افراد خدمت باید بکنند، خدمتگزار هستند. استاندارها خدمتگزار هستند. خدمت اینها بالاتر است، مسئولیت اینها هم بالاتر است. باید اینها خدمت به مردم بکنند و توجه کنند که مبادا یک وقت یک کسی احتیاج به استاندار داشته باشد، نتواند او را ببیند. این همان طاغوت است که نمیگذارد اینطور بشود. اگر بنا باشد که حالا هم باز این تشریفاتی که در آن زمان بود باشد، نمیشود که ما جمهوری را اسلامی حساب کنیم. البته نظام، لازم است و هرج و مرج نیست، لکن زیاده روی کردن و مردم را تحت فشار گذاشتن، این یک مسئلۀ غیر اسلامی است. همۀ استاندارها موظفند که در آنمحلی که میروند، نسبت به همۀ کسانی که زیر دست او هستند، توجه داشته باشند که مبادا یک وقت برخلاف موازین اسلامی[کاری]واقع بشود.
و از اینها بالاتر قضات هستند؛ قاضیهایی که جان و مال و ناموس مردم در قبضۀ آنها و تحت نظر آنهاست. آنها باید توجه بکنند، دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا یک وقت یک مظلومی را آنها به اسم ظالم به حبس بیندازند یا ـ خدای نخواسته ـ به اعدام. اینها در این دنیا مسئولیت دارند، اگر از زیر بار مسئولیت این دنیا فرار کنید، از زیربار مسئولیت خدا فرار نمیتوانید بکنید. قاضی بر شفیر جهنم است؛عَلی شَفیر النّارِ[3]او لب جهنم نشسته
است. همه چیز مردم دست این قضات است، چه قضات دادگاههای انقلاب و چه قضات دادسراها و دادگستریها. باید توجه بکنند این قضات به اینکه اینها هم خدمتگزار هستند و کارشان بسیار حساس[است]و مسئولیتشان بسیار بزرگ و اگر ـ خدای نخواسته ـ لغزشی بکنند و جان یک مسلم، مال یک مسلم، ناموس یک مسلم به واسطۀ خطای آنها، به واسطۀ ـ خدای نخواسته ـ تعمد آنها آسیب ببیند، در این دنیا باید محاکمه بشوند و اگر اینجا فرار از محاکمه کردند، در بارگاه حق تعالی هیچ نمیتوانند فرار کنند. همۀ کسانی که در این کشور به خدمت مشغول هستند، اینها باید همه توجه داشته باشند که آبروی اسلام که مظهر بزرگش الآن جمهوری اسلامی است و ایرانیها بحمداللّه، این اسلام را در اینجا، این رژیم اسلامی را در اینجا پیاده کردند، باید حفظ کنند، آبروی جمهوری اسلامی را حفظ کنند، بهانه دست بهانهجوها که بدون بهانه هم به ما تاخت و تاز میکنند، بهانه دیگر دست آنها ندهند.
و باید شما آقایان، تمام قوای نظامی و انتظامی بدانند که ما الآن هم در حال جنگ هستیم. جنگ ما تمام نشده است، جنگ ما هست. همیشه بین اسلام و غیر اسلام جنگ است. و ما باید توجه بکنیم به اینکه این کاری را که همهمان الآن قیام برایش کردیم و آن جمهوری اسلامی است و ابقای جمهوری اسلامی، باید دفاع از آن بکنیم. همۀ مردم موظفند در دفاع از این جمهوری اسلامی. امروز که در سرحدات ما جنگ است و آنها میگویند ما خارج شدیم از کشور اسلامی بکلی و گاهی هم از باب نفهمی، اقرار میکنند که نه، ما وارد هستیم در آنجا، به طور کنایه اقرار میکنند، ما الآن در آنجا به دفاع مشغولیم و مشغول دفاع از اسلام، دفاع از حیثیت مسلمین، دفاع از نوامیس مسلمین هستیم. و مادامی که در آنجا احتیاج است بر افراد؛ تمام افراد؛ تمام، بیاستثنا، آنهایی که میتوانند، قدرت دارند، برای آنها لازم است که احتیاج سرحدات را از حیث افراد و از حیث چیزهایی که احتیاج دارد آنجا، بر او تأمین کنند. البته یک واجب عینی نیست، یک
واجب کفایی است. مادامی که احتیاج هست، بر همه واجب است. اگر یک دستهای رفتند و کار را انجام دادند؛ یعنی، محتاج دیگر نبودند، از دیگران ساقط است، ولی مادامی که احتیاج است، به تمام افراد عیناً واجب است، لکن یک دستهای اگر کار را انجام دادند، از دیگران ساقط میشود. امروز هم باز احتیاج هست. باز کشور ما محتاج به افراد جانباز، افراد سلحشور، افراد فداکار برای اسلام است.
و ما الآن در همان مرزی که هستیم و در همان مقداری که وارد در خاک عراق شدهایم برای دفاع از اسلام و دفاع از مملکت اسلامی، باید ما این کار را به اتمام برسانیم. و مادامی که آنها به شرایط ما عمل نکردهاند، جنگ ما باقی است. به مجرد اینکه بگویند ما خارج شدیم، پذیرش ندارد. ما باید خودمان بفهمیم که آنها خارج شدهاند. و ما میدانیم که آنها الآن هم در کشور ما هستند و الآن هم در بسیاری از جاها ساکن هستند و سنگر دارند و از خارج هم هر روز تقریباً، همه روز تقریباً آبادان را و بعضی شهرهای دیگر را بمباران میکنند. مادامی که وضع اینطوری است و مادامی که آنها به شرایطی که قرار داده شده است و شرایط، همه شرایط عقلایی است؛ شرایطی است که همۀ عقلای عالم این شرایط را میپسندند و ما هیچ زورگویی نداریمو نمیخواهیم تحمیل بکنیم، ما با شرایطمان؛ شرایطی که از اول گفته شده است و تا حالا هم همان شرایط هست، در آن شرایط پایبند هستیم و مادامی که این شرایط حاصل نشده است ما در حال جنگ هستیم و ما با کسانی که اشرار هستند نمیتوانیم صلح کنیم.
من انشاءاللّه، امیدوارم که شما، خود آقایان و کسانی که، روحانیونی که، روحانیون محترمی که سروکار با آقایان دارند، در این اموری که پیش میآید، هدایت کنند که مبادا ـ خدای نخواسته ـ یک جوانی توجه به مسائل نداشته باشد و یک کاری انجام بدهد که با جمهوری اسلامی مناسب نیست؛ باید روحانیون آنها را تذکر بدهند. و یک تذکر هم به روحانیون هست، به ائمۀ جمعه و جماعات و روحانیون دیگری که با مردم سرو کار
دارند؛ آنها هم توجه بکنند به اینکه این جمهوری اسلامی ربطش به آنها بیشتر از دیگران است و این جمهوری اسلامی اگر از ـ خدای نخواسته ـ یک نفر روحانی صدمه ببیند، بیشتر از دیگران مؤاخذه دارد. باید آقایان توجه بکنند، در رفتارشان، در کردارشان، در گفتارشان؛ چیزهایی که مضر به حال جمهوری اسلامی[است]نزنند. مسائلی که با جمهوری اسلامی مخالف است و آنها گمان میکنند که نباید هر مسئلهای را گفت، نگویند. و باید ما مسائل اسلامی را با طریق اسلام و شکایات را به طریق اسلامی رسیدگی کنیم؛ یعنی، قضات رسیدگی کنند و علمای اعلام هم در همه جا که هستند و خصوصاً ائمۀ جمعهها که با گروههای زیادی سروکار دارند، باید توجه بکنند که در گفتارشان، در رفتارشان، همه چیز اسلامی باشد و ـ خدای نخواسته ـ یک مطلبی که ـ فرض کنید ـ که یک استاندار را در محل خودش تضعیف میکند، یک قوّۀ قضائیه را در محل خودش تضعیف میکند، از اینها احتراز کنند که ما الآن محتاج به این هستیم که در کشورمان آرامش باشد. و البته قضات باید رسیدگی کنند به همۀ امور.
و من امیدوارم که همۀ ما موفق باشیم به خدمت کردنبه این ملتهای مظلومی که در تحت فشار ستمکاران الآن دارند دست و پا میزنند و ملت مظلوم لبنان که الآن در زیر پای صهیونیست دارد دست و پا میزند و معالأسف دادرسی برای آنهانیست و حکومتها غفلت دارند از مسائل یا هواهای نفسانی نمیگذارد که آنها به درد این مردم، به داد این مردم برسند. از خدای تبارک و تعالی، سلامت و سعادت همۀ مسلمین دنیا را خواستارم و از خدا میخواهم که قدرت نظامی و انتظامی ما را هر چه بیشتر قوی کند که در خدمت به اسلام و خدمت به مسلمانان کوشا باشند.انشاءاللّه، همۀ شما و همۀ ملت سعادتمند باشند.
والسلام علیکم و رحمةاللّه