صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان مسئولیت روزافزون متصدیان نظام ـ هشدار به کنفرانس کشورهای غیرمتعهد
- محل تهران، حسینیه جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع مسئولیت روزافزون متصدیان نظام ـ هشدار به کنفرانس کشورهای غیرمتعهد
-
حضار
حضار: موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم (رئیس دیوانعالی کشور) ـ هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی) ـ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورایعالی قضایی، قضات شرع و دادستانهای دادگاههای انقلاب
بسماللّه الرحمن الرحیم
با تشکر از آقایان نمایندگان محترم مجلس و آقایان شورای قضایی و قضات محترم اسلامی و دادستانهای محترم که با تشریف آوردنشان خدمتشان رسیدیم و تبریک پیروزیهای اسلام به همۀ آقایان و همۀ ملت، مستضعفان جهان، چند کلمهای راجع به تکالیف فعلی خودمان و بعد هم چند کلمهای راجع به اوضاعی که الآن در دنیا میگذرد عرض کنم. البته مطلبی را که رئیس محترم مجلس فرمودند، من الآن نمیتوانم به طور شایسته صحبتی در آن باب بکنم و من امروز یک کلیاتی عرض میکنم و انشاءاللّه، در فرصت دیگر امید است که مسائل و مشکلات حل بشود. در عین حالی که ایشان فرمودند مشکلات داریم و من هم معتقدم به اینکه مشکلات فراوان داریم، لکن چون در صدد رفع مشکلات هستیم هم مجلس محترم که بحمداللّه یک اجتماع الهی است و هم شورای قضایی و قضات و دادستانهای محترم که همه متعهد و خدمتگزار هستند و هم دولت و مراتب اجرایی، الآن همه در صدد رفع مشکلات هستند و این مژدۀ رفع مشکلات را میدهد. تا شروع نشده است به رفع مشکلات و طرحهایی که برای رفع مشکلات است، مشکلات خیلی بزرگ نمایش پیدا میکند، لکن بعد از اینکه تصمیم گرفته شد و شروع شد به کار، امید است که با همین شروع، رو به رفع مشکلات بگذاریم و انشاءاللّه، با
سرعت این مشکلات برطرف بشود. آنکه من در این جلسۀ محترم باید عرض کنم این است که هر قدمی که انقلاب به پیش میگذارد، به همان اندازه مسئولیت همۀ آقایان و همۀ کسانی که در امور این نهضت اسلامی، چه دولت و چه دیگران، دخالت دارند، افزون میشود. یک وقت است که اول انقلاب است و مشکلات انقلاب در کار است و هرج و مرجهایی که در هر انقلاب اجتناب ناپذیر است، آنجا عذر موجه است، یک وقت هم که هست که باز مفسدین و منافقین و منحرفین دستشان باز است و به کارهای جنایتکاری خودشان ادامه میدهند و جنگ است و حال جنگ است، آن وقت هم یک مقداری معذور هستند. اما بحمداللّه این مسائل که خار راه آقایان است، حل شده باید ما حساب کنیم. هم قضیۀ جنگ به خواست خدای تبارک و تعالی در شرف حل است و هم این منحرفین و وابستگان به قدرتها رو به فنا هستند. از این جهت ما چه آقایانی که در مجلس شورای اسلامی هستند و مهمترین مقام را دارا هستند و چه شورای قضایی و قوۀ قضاییه که از اهمیت بسیار برخوردار است و هم دولت که مجری قوانین است، قوانین اسلام است، امروز مسئول هستیم؛ یعنی، از من طلبه تا شما آقایان و تا دولت و قوۀ قضاییه و قضات محترم و دادستانهای محترم همه جا و ائمۀ جماعات و جمعات و مراجع عظام اسلام و طلاب علوم دینیه و متفکرانی که متعهد به اسلام هستند، همه در این وقت مسئولیت بزرگی به عهده داریم؛ یعنی، خدای تبارک و تعالی الآن از ما عذر را کم میپذیرد یا نمیپذیرد. الآن ما نمیتوانیم بگوییم که حال انقلاب است و در حال انقلاب کاری از دستمان برنمیآید و نمیتوانیم بگوییم که جنگ آنطور در ایران است که دست همه را بسته است و نمیتوانیم بگوییم که این گروهکها آنطور فعالیت دارند که اذهان ما را به خودشان متوجه کردهاند. اینها مسائلی است که یا حل شده است یا نزدیک به حل است. از این جهت، الآن هم مجلس باید قدمهای بلندتری بردارد و لوایحی که عرضه میشود یا خودش قوانینی میخواهد بگذراند، هر چه بیشتر سرعت بدهد و اسلامی بودنش صد در صد باشد. اگر یک قانون، یک پیشنهاد، یک لایحه در آن یک نکتۀ غیراسلامی باشد، این در نظر اسلام و خدای تبارک و تعالی مردود است.
باید ما همه کوشش کنیم به اینکه همانطور که جمهوری اسلامی را با کوشش این مردم و جمعیتهای میلیونی اسلامی، این جمهوری اسلامی را به پیروزی رساندند و همۀ ما مرهون زحمات و فداکاریهای آنها هستیم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همۀ شهدای ما رحمت و سعادت نصیب کند. ما همه مرهون آنها هستیم و ما آن مقصدی را که آنها داشتند موظفیم که دنبال کنیم. مقصد آنها در شعارهای آنها از اول انقلاب تا حالا و ان شاءاللّه، بعدها هم شعارها محفوظ است، منعکس است. آنها استقلال میخواهند، آزادی میخواهند و جمهوری اسلامی میخواهند؛ جمهوریای که باید اساسش بر احکام اسلام باشد و جمهوریای باشد که رسول خدا ـ صلیاللّه علیه وآله و سلم ـ و امام زمان ـ روحی له الفداء ـ بپذیرد. اگر یک خدشه در احکام اسلام واقع بشود نه پیغمبر میپذیرد و نه امامان ما. کوشش باید بکنیم به اینکه در عین حالی که باید سریع قدمهای بلند را برداریم در عین حال، تمام قدمها باید اسلامی باشد و رو به اسلام باشد. و نمیتوانید اگر یک مطلبی را در مجلس بگذرانید و ـ خدای نخواسته ـ متخلف باشد از اسلام، نمیتوانید شما عذر برای خودتان پیدا بکنید و اگر یک قدم، قضات محترم و شورای قضایی ـ خدای نخواسته ـ برخلاف آنچه مقرر است بردارد آن هم معذور نیست و مؤاخذ است. و اگر ائمۀ جمعه و ائمۀ جماعت و کسانی که در این جمهوری اسلامی از روحانیین مشغول یک کاری هست، اگر ـ خدای نخواسته ـ یک قدمی، یک کلامی برخلاف مصالح اسلام بردارد، معاقب است. همه معاقب هستیم و همه مسئول هستیم؛کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسئُولْ.[1]ما باید کوشش کنیم که رو به اسلام برویم و اسلام را هر چه زودتر، قوانین اسلام را، قوانین قضایی اسلام را، قوانین سیاسی اسلام را هر چه زودتر بطور شایسته در این کشور پیاده کنیم و مطمئن باشید که چنانچه اراده کنید میتوانید؛ در عین حالی که تا کنون هر چه قوانین در آن رژیمهای سابق بوده است. تقریباً، بسیاری از
قوانین، قوانین جزایی و سیاسیاش که همه در بسیاری از قوانینشان بر خلاف مسیر اسلام بوده است، یا متصدیان قضا اشخاصی بودند که برخلاف موازین اسلام متصدی قضا شدند و در نار هستند. و متصدیان همۀ امور که مشغول به خدمت هستند، اگر ـ خدای نخواسته ـ یک خلافی در کار باشد ولو اشتباهاً باشد، باید با کمال دقت ملاحظه کنند و مداقه کنند که مبادا یک مطلبی واقع بشود بر خلاف آنچه که باید واقع بشود. و من به همۀ شما و به همۀ آقایان دعاگو هستم و آنچه که وظیفه من است که یکیاش دعاگویی است، امیدوارم دعا کنید که کوتاهی نکنم.
و اما آن مسائلی که امروز در منطقه و جهان واقع میشود، البته شما همه یا اکثراً، میدانید که چه دارد واقع میشود. از امریکا تا انگلستان، تا فرانسه، تا آلمان تا سایر جاها به راه افتادهاند، دستپاچه شدهاند و هیاهو میخواهند راه بیندازند که در این وقت چه میشود. این دستجاتی که میخواهند صدام را زنده کنند یا تطهیر کنند، چه در بغداد بروند و غیر متعهدین به اصطلاح مجتمع بشوند و چه نروند، مطلب از اینها گذشته است، این مرده،[2]زنده نخواهد شد. اگر هم بغداد بروید،[3]یک مرده را رئیس خودتان قرار دهید، یک جنایتکار مرده را انتخاب کردهاید و این عار برای شما غیرمتعهدها تا قیامت بر پیشانیتان منتقش است. و اگر گمان کنید که با رفتن بغداد و تعیین صدام به ریاست، یا یکی دیگری که مثل صدام است، شما بتوانید که یک کسی که جنایتش آن قدر زیاد است که نمیتوانیم ما به زبان و قلم، ذکر کنیم آن را، بخواهید تطهیر کنید، او با دریاهای عالم هم تطهیر نخواهد شد و اگر بخواهید عَلَم کنید او را و زنده کنید، این علم خوابید و این نعشش الآن موجود است، الآن یک نعشی است که دارد حرکت آخر عمرش را میکند. شماها نمیتوانید این کار را انجام بدهید، بیخود خودتان را زحمت ندهید و عِرض
خودتان را نبرید و برای ماها هم زحمت درست نکنید. و آنهایی که از آن طرف دریاها آمدهاند اینجاها گردش میکنند، آنها هم اگر بخواهند صدام را زنده کنند، همان حرفی است که به آنها باید گفت. و اگر حضرت عیسی ـ سلاماللّه علیه ـ که مردهها را زنده میکرد بیاید، این مرده را نمیتواند زنده کند؛ برای اینکه زنده کردن این، به هدایت است و خدای تبارک و تعالی به پیغمبر اسلام که اشرف از حضرت عیسی ـ سلام اللّه علیه ـ است میفرماید:اِنَّکَ لاتَهْدی مَنْ اَحْبَبْتَ.[4]حضرت عیسی مردههای طبیعی را زنده میکرد، لکن مردهای که قلبش مرده است، مردهای که هستیاش از بین رفته است، حیثیتش از بین رفته است و قادسیهاش به فنا مبدل شده است، حضرت عیسی هم همچو کاری را نه نمیکند و نه میتواند. بنابراین، اینها میخواهند چه بکنند؟ اینهایی که اجتماع میکنند که، یک کنفرانسهایی ایجاد میکنند که کنفرانس غیرمتعهدها را، بلکه بتوانند در بغداد تأسیس کنند و ایجاد کنند، اولاً که معلوم نیست که موافقت کنند بسیاری از دولتها؛ دولتهایی که توجه به مسائل دارند، دولتهایی که مرعوب امریکا و دیگر کشورها نیستند، دولتهایی که توجه به حیثیت خودشان دارند و دولتهایی که به اسلام فکر میکنند، اینها با شما موافقت معلوم نیست بکنند و بخواهید که با عدم موافقت آنها هم، شما باز آن مجلس را تأسیس کنید و آن رئیس را، بدانید که در تاریخ ننگی برای خودتان ایجاد میکنید که با دریاها نمیشود این ننگ را شست و نمیتوانید که شما اعاده کنید حیثیت کسی را که از اول نداشت، و اگر داشت، به باد فنا رفت. آدمی که ملاحظه کردید در آن چیزی که نوشته بود به سران نظامی خودش در شهر خونین شهر، خرمشهر، آنطور سفارش کرده بود که بزنید، بکشید و چه بکنید، تا آخر گلوله، تا آخر نفر، این دید که همان نظامیهای او گوش ندادند به او، نتوانستند گوش بدهند، اصلاً، مجال قرائت این چیزها را به آنها ندادند و فوجفوج تسلیم شدند. یک همچو آدمی که دنبال این میگوید که امر به عقب نشینی کردیم ـ لابد عقب نشینی تاکتیکی ـ این آدم را نمیتوانید اعاده حیثیتش را بکنید. حیثیت خودتان را
سر این بیحیثیت به باد ندهید.
ما نصیحتهای خودمان را، ایران نصیحتهای خودش را به شماها میکند که شماها یک قدری در خلوت بنشینید و امریکا و شوروی و دیگر قدرتمندان را از مغزتان شستشو کنید و فکر کنید که ما اگر برویم به بغداد، چه جور میتوانیم بکنیم. و من اعلام یک خطری هم برای شما میکنم که از صدام بعید نمیدانم، و آن اینکه صدامی که در حال مردن است یک وقت عدهای از شما را بکشد و گردن ایران بگذارد، برای اینکه شما را وادار کند که مخالفت کنید، خوف این مطلب زیاد است. شما از این جانی خیال نکنید که هیچ کاری برنمیآید؛ این جانی، جنایت زیاد از او میآید و این جنایت به نظر انسان نزدیک است؛ همان طوری که یک جاهایی را میزند و میگوید ایران زده است، و خودش با اسرائیل رفیق و دوست و برادر است و میگوید که اسلحه از اسرائیل میآید و حالا هم ابرقدرتها و گویندگان آنها با این مانورهای مضحک یکی از اینور میگیرد، یکی از آنور. یکی میگوید که من به اطلاع امریکا بودم، امریکا میگوید که من گفتم آن قدر کار نکن و مجلسشان میگوید که چرا این کار را کردی. مطلب را مسلم همهشان میگیرند که ای مردم بدانید که این اسرائیل به ایران اسلحه فرستاده و همۀ اینها و خود اسرائیل هم این مطلب را احراز کرده است که اگر اسرائیل انگشتش را به بحر محیط بزند، نجس میشود، چون این را احساس کرده است. میخواهد با اینکه «من کمک کردهام» ایران را بدنام بکند، از باب اینکه میداند که موافقت او با ایران، بدنام کردن ایران است، خودش هم این را احساس کرده است.
در هر صورت این مسائل که الآن میگذرد، اینها همه هست و من خوف این را دارم که اگر اینها مجتمع بشوند، در بغداد یا در بین راه، چند نفر از اینها را بزنند و بکشند و گردن ایرانیها بگذارند و یا در مجلس که مجتمع میشوند، یک وقت خود صدام برای اینکه برود دستش را بشوید، بیرون برود و مجلس را منهدم کنند. درست توجه کنید که
مبادا به دام بیفتید، به دام این صدام بیفتید که این مرد خطرناکی است. و اشخاصی که آخر عمرشان را میگذرانند، جنایتکارانی که آخر عمرشان را میگذرانند، میگویند حالا که من رفتم، بگذارید همه بروند؛اُقْتُلونی وَ مالِکاً،[5]مرا بکشید که مالک هم کشته بشود، مسئله اینطوری است. حالا خودشان بنشینند فکر بکنند که آیا صدام با این جنازه متعفن، ارزش دارد که شما ارزشهایی به پای او بریزید؟ امریکا که میگوید من اسرائیل را به هیچ کس نمیفروشم، از شما آنهمه ذخایر میگیرد و میگوید من اسرائیل را به شما نخواهم فروخت. ارزش دارد این امریکا که شما برای خدمت به او تمام حیثیت خودتان را پیش ملتتان، پیش ملتهای عالم پیش نسلهای آینده از بین ببرید؟ من امیدوارم که اینها بیدار بشوند و توجه به مسائل بکنند و خودشان را به هلاکت نیندازند و ما را هم به زحمت نیندازند. خداوند انشاءاللّه، همۀ مسلمانها را به وظایف اسلامی خودشان آشنا کند. ما و شما و همۀ ملت ایران را باز به وظایف اسلامی خودمان آشنا کند و توفیق عمل به اسلام و پیاده کردن اسلام در همه جا به همۀ ما مرحمت فرماید.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
2 ـ صدام حسین.
3 ـ اشاره به کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد است که قرار بود در بغداد تشکیل شود و صدام حسین براساس ضوابط مقرر به ریاست کنفرانس برگزیده شود که اینکار با هشدارهای امام خمینی صورت نگرفت.
4 ـ سورۀ قصص، آیۀ 56: «ای رسول ما چنین نیست که هر کس را تو بخواهی، هدایت توانی کرد».
5 ـ بحارالأنوار، ج 29، ص 179. «مرا و مالک اشتر را بکشید». این سخن عبداللّه بن زبیر است آنگاه که در جنگ جمل با مالک اشتر گلاویز شد و مالک بر سینۀ وی نشست.