صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان تجلیل از رزمندگان اسلام ـ تذکراتی به ملت، دولت و قوای مسلح کشور
  • محل تهران، جماران
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع تجلیل از رزمندگان اسلام ـ تذکراتی به ملت، دولت و قوای مسلح کشور
  • حضار ملت ایران و نیروهای مسلح

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

در آغاز چهارمین سال رسمیت جمهوری اسلامی حمد و ثنای بی‏پایان خداوند متعال را که با نصرت خود و جنود غیبی، رزمندگان سلحشور و متعهد ایران را در دو بعد معنوی و ظاهری پیروز و با سرافرازی هر چه تمامتر به جایی رساند که معجزۀ عصر به دست مبارک و توانای آنان به صورتی آشکار، تحقق پیدا کرد و لشکرهای مجهز به جهازهای مدرن قدرتهای شیطانی در فاصله‏ای اندک شکست مفتضحانه خورده یا تسلیم شدند و یا فرار نمودند و یا کشته شدند.

دوازده فروردین سال 61 درخشندگی دیگری در تاریخ ایران دارد. درخشندگی پرتو نور خدا، درخشندگی حمایت و عنایت خاص پروردگار جهان بر ملت ستمدیده و غارتزدۀ ایران. کسی که این حمایت و اعجاز را نبیند خفاشی است که نور خورشید جهان‏افروز را نتواند دید. با تمام اسباب اطمینان و سکون خاطر در دشمن و تمام اسباب وحشت و خوف در رزمندگان ایران، کدام سبب، اطمینان و سکینه را در اینان ایجاد و رعب و وحشت را در آنان متحقق کرد؟ آنها برخوردار از پشتیبانی ابرقدرتها بویژه شیطان بزرگ، امریکا بودند و می‏باشند. اکثر قدرتمندان منطقه به آنها انواع سلاح را از اطراف جهان می‏رساندند و میلیاردها دلار در اختیار آنها می‏گذاشتند و به پشتیبانی از آنان از فرستادن ارتش هم دریغ نداشتند. و تمام رسانه‏های گروهی مؤثر در خدمتشان بود و هست و ما در محاصرۀ اقتصادی و در حال انقلاب و در هم ریختگی و مواجه با
توطئه‏های جانفرسای داخلی و خارجی. آنها غافلگیرانه به ما هجوم آوردند و از دریا و زمین و هوا به ما حمله کردند و مقدار زیادی از کشور ما را تصرف نمودند و به خرابی و قتل و غارت شهرهای ما و ملت مظلوم ما پرداختند که این نیز از اسباب بزرگ برای رعب و وحشت ما و آرامش و سکون برای مهاجمین به کشور ما بود. آیا آنچه خداوند تعالی می‏فرماید:
وَقَذَفَ فی قُلوُبِهِمُ الْرُّعْبَ فَریقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأسِروُنَ فَریقاً[1]، مصداق ظاهرش در فتح مبین متحقق نیست؟ آیا آیۀهُوَالَّذی أنْزَلَ السَّکینةَ فی قُلوُبِ الْمُؤمِنینَ[2]مصداق ظاهرش رزمندگان این جبهه نیست؟ مگر آنچه در صدر اسلام واقع شد و موجب فتح لشکر اسلام گردید جز اینها بود؟ آیا در ظرف یک هفته آنچه تاکنون شمارش شده است بیش از پانزده هزار اسیر و هزاران مقتول و هزاران مجروح و آنهمه غنایم جنگی امری عادی است؟ آیا فوج فوج تسلیم در مقابل عده‏ای غیر معادل با خصم امری عادی و طبیعی است؟

بارالها! جوانان رزمندۀ ایران فتح را از تو می‏دانند و به قدرت خویش مغرور نیستند. و اگر غرور و سرافرازی هست برای آن است که مورد عنایت و حمایت ذات مقدس تو هستند. تو، طمأنینه و سکینه[3]را در دل آنان نازل فرمودی و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان که دشمنان اسلامند انداختی. خداوندا! هر چه هست از توست، و امید آن داریم که این عنایت و حمایت را ادامه دهی تا پیروزی نهایی، و پس از آن نیز تا آنگاه که دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنوداللّه‏ و حزب‏اللّه‏ هستند و تا استقرار حکومت‏اللّه‏.

اینک بعضی تذکرات که ملت و دولت و ارتش و سپاه و بسیج و دیگر قوای مسلح به آنها توجه دارند عرض می‏کنم:

1ـ همه باید بدانیم که تمام امور و از آن جمله فتح و نصر به دست خداوند متعال است.و ما النّصرُ اِلاّ مِنْ عِندِاللّه‏ِ العَزیزِ الحَکیم.[4]باید توجه داشته باشیم که در این فتح مبین و سایر
فتوحات، غرور به قدرت خویش پیدا نکنیم و شیطان نفس بر ما غلبه نکند، که غرور موجب سردی و سستی می‏شود. و در جنگ لازم است قوای مسلح تا آخرین نقطه و تا پیروزی نهایی دارای آمادگی لازم بوده و از نیرنگ و خطر دشمن در هیچ حال غافل نباشند؛ بویژه دشمنی که تمام قدرتهای شیطانی برای حفظ او کوشش دارند و خود، خوب می‏داند که شکست برای او نابودی است. رزمندگان معظم در مرزها، سنگرها و پایگاهها خود را محکم کنند و لحظه‏ای از هجوم دشمن غفلت نورزند که لحظات پیروزی بسیار حساس است. با یاد خداوند منّان و دلبستگی به نصرت او آماده و مجهز باشید و دشمن را حقیر و بیچاره نشمرید. خدایتان نصرت نهایی را عنایت فرماید.

2ـ از اینکه بوقهای تبلیغاتی دروغ‏پرداز و شایعه‏ساز که در خدمت ابرجنایتکارانند از پیروزیهای رزمندگان شجاع ما نامی نمی‏برند و در سکوت مرگبار فرو رفته‏اند، و گاهی از پیشرویهای صدامیان شکست خورده و ناتوان در شوش و دزفول سخن می‏گویند، ناراحت نباشید. بحمداللّه‏ تعالی نخواهند توانست بر این پیروزیها که چون خورشید عالمتاب می‏درخشد سرپوش نهند؛ چنانچه اخیراً که رسوایی سکوت به حد اعلی رسید مجبور شدند خبرها را با حالتی متزلزل بیان کنند. شما رزمندگان عزیز و شجاع که با ذکر خداوند متعال و ندای اللّه‏ اکبر به پیش می‏روید و به دشمن می‏تازید از بوقهای قدرتهای سیلی‏خورده چشمداشت انعکاس صحیح پیروزیهای خدا داده را ندارید و نباید داشته باشید. شما چون ماه نورافشانی کنید و آنان بوق مخالف بزنند. شما برای عقیده، جهاد و دفاع می‏کنید و از خداوند چشمداشت رحمت دارید، و بگذارید تا تبلیغات استعماری از آنان از خدا بیخبر که برای دنیا و شیطان به جنگ با اسلام برخاسته‏اند پشتیبانی نمایند. پیروز باشید و سرافراز و به خدای قادر اعتماد کنید و به پیش بروید.والعاقبةُ للمتّقین.[5]

3ـ هر چند جنگ و دفاع از حق و میهن، زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پرارزش را از ما گرفت و جنگزدگان مظلومی را آواره و بی‏خانمان کرد. لکن به خواست خدای منّان
محتوای پرعظمت و شکوهمندی داشت. این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود، و ایران بزرگ که می‏رفت با خیانتهای خاندان پهلوی و بستگان آنان یک کشور وابسته و مصرفی و یک ملت مرده و سر به زیر برای ضربه خوردن و ستم پذیرفتن معرفی شود، ناگهان با یک جهش بی‏سابقه و یک انقلاب الهی در جنگ غافلگیرانه با توطئۀ جهانخواران ستم‏پیشه و مزدوران بی‏فرهنگ و پشتیبانی آشکار و نهان ابرقدرتها آنچنان پیروزمندانه و شجاعانه بر پیکر پلید صدامیان و امریکائیان منطقه تاخت، و آنچنان اسطوره‏های شیطانی را یکی پس از دیگری در هم شکست که گویی دست مبارک علی بن ابیطالب ـ سلام اللّه‏ علیه ـ در روز خندق از آستین پرعظمت لشکریان ما بیرون آمده است و در مبارزۀ تمامی اسلام در مقابل تمامی کفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتی به بلندی ابدیت استوار ایستاده است.

امروز ایران در جهان پیش دوست و دشمن به نام یک کشور مکتبی مقاوم در مقابل قدرتهای بزرگ مطرح است؛ حتی آنان که از روی جهل و نادانی و یا حسد و عقده‏های درونی با این جمهوری و این جوانان پرتوان به دشمنی برخاسته‏اند در باطن و سیر ذاتشان با اعجاب و بزرگی به آن می‏نگرند و از پیروزیهای آن خون دل می‏خورند.

4ـ گرچه می‏دانم مکتبی بودن و تعهد به اسلام راستین اقتضا می‏کند تا رزمندگان اسلام با اسرای جنگی و پناهندگان با عطوفت و فتوت، به گونه‏ای اسلامی رفتار کنند که بحمداللّه‏ می‏کنند، هر چند صدام و صدامیان برخلاف اینان رفتارشان غیرانسانی و سبعانه باشد، لکن تذکر و تأکید سودمند است. باید جوانان ما و کسانی که عهده‏دار نگهداری اسیران و پناهندگان هستند طعم شیرین رحمت و بزرگواری اسلام را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار کنند که مولای آنها و پیشوای عظیم‏الشأنشان با بدترین خلق خدا و جنایتکارترین انسانها ـ ابن ملجم[6]ـ لعنة‏اللّه‏ علیه ـ رفتار فرمود، تا اسیران که ضربۀ روحی خورده‏اند احساس آرامش و جبران در حکومت اسلامی نمایند، و پس از آزادی در
سلک مبلغین اسلام و احیاناً فداکاران آن درآیند که این خود خدمت پرارزشی به اسلام و جمهوری اسلامی است. و چه بسا که این اسیران و پناهندگان با اجبار و تهدید به مرگ خود و خانواده‏هایشان به جبهه‏ها فرستاده شده باشند، چنانچه بعضی از آنها این ادعا را دارند. و گمان نکنید آن خوی جنایتکاری و سبعیتی که در امثال صدام است، در اینان باشد. و چه نیکوست که جوانان عزیز و نگهبانان این بازیخوردگان از یک موجود صدامی یا در خدمت جنایت، یک انسان اسلامی و در خدمت مکتب مقدس قرآن بسازند، و بدانند که مَنْ اَحْیا نَفْساً فَکَانّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً
[7]و هدایت از بزرگترین مظاهر احیا است.

5ـ امروز دنیا، حتی کوردلان هم، می‏دانند که ایران از موضع قدرت ـ که موهبت الهی است ـ صحبت می‏کند. امروز ایران به آن حرفی که از روز اول گفته است پایبند است. ما با هیچ کشوری، چه اسلامی و چه غیر اسلامی سرجنگ نداریم و طالب صلح و صفا برای همه هستیم، و تا کنون نیز به دفاع که برای هرکس فریضه‏ای است الهی و حقی است انسانی، برخاسته‏ایم؛ و هرگز قصد تجاوز به کشورهای دیگر را نداریم. و می‏خواهیم کشورهای اسلامی در کنار هم با تعهد اسلامی به دفاع از حقوق مسلمین و کشورهای اسلامی در مقابل متجاوزان و متجاسران مانند اسرائیل تجاوزگر بایستند. و اگر این آرزوی دیرینۀ ملت و دولت ایران جامۀ عمل بپوشد هیچ قدرتی هر چند هم بزرگ نمی‏تواند به کشورهای اسلامی یا یکی از آنها تجاوز کند یا اعمال قدرت و زور نماید. و ما صلاح تمام کشورها بویژه کشورهای مجاور و منطقه را در آن می‏دانیم که برای ارضای شهوت بلندپروازی و ماجراجویی صدام و منفعت‏طلبی و سلطه‏جویی قدرتهایی که او را به دام و مهلکه انداخته‏اند خود را به تباهی و هلاکت دنیوی و عذاب الیم اخروی مبتلا نکنند، و با کشوری که با همۀ مسلمانان جهان می‏خواهد دست برادری دهد و اخوتی که خداوند عطا فرموده است به رسمیت بشناسد و جامۀ عمل پوشد به طور مسالمت‏آمیز
رفتار نمایند، و از حرکت جنون‏آمیز صدام عفلقی و عاقبت امر آن عبرت بگیرند و بدانند که اگر خدای نخواسته قدرت به دست صدام جاه‏طلب بیفتد، با آنان کمتر از اسرائیل عمل نخواهد کرد و آن روز پشیمان خواهند شد که گرفتار اسرائیل دوم یا بدتر از او شوند. پس سزاوار است که این نصیحت اسلامی را بپذیرند و با آتش، بازی نکنند. و سزاوارتر آنکه با ملت بپاخاستۀ مظلوم در اراضی اشغالی فلسطین هم‏صدا شده و از تظاهرات و قیام آنان در مقابل ستمهای اسرائیل پشتیبانی عملی کنند تا همان‏گونه که ایران با تظاهرات و انقلاب اسلامی رژیم ستمشاهی را ساقط نمود آنان نیز بر این دیو آدمخوار و غاصب ملحد غلبه کنند. و امید است که مظلومان مراکز اشغالی به تظاهرات و اعمال ضد صهیونیستی خویش ادامه دهند تا پیروزی را به دست آورند. از خداوند متعال، تعالی اسلام و هواداران آن را خواستار و سرنگونی پرچمهای شیطانی را امیدوارم.

روح‏اللّه‏ الموسوی الخمینی

1 ـ سورۀ احزاب، آیۀ 26.
2 ـ بخشی از آیۀ 4 سورۀ فتح: «و اوست که در دلهای مؤمنین، آرامش فرستاد».
3 ـ آرامش، اطمینان.
4 ـ سورۀ آل عمران، آیۀ 126. 
5 ـ بخشی ازآیۀ 83 سورۀ قصص: «فرجام نیک از آنِ پرهیزکاران است». 
6 ـ ابن ملجم مرادی، مردی از خوارج که حضرت علی ع را در محراب عبادت و در مسجد کوفه به شهادت رسانید. 
7 ـ برگرفته از آیۀ 32 سورۀ مائده: «آن کس که یک نفر را زنده کند، گویی که جامعه‏ای را زنده کرده است».