صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان لزوم تشریک مساعی همۀ اقشار در پیشبرد اهداف
  • محل تهران، جماران
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع لزوم تشریک مساعی همۀ اقشار در پیشبرد اهداف
  • حضار حضار: خانواده شهدای 7 تیر (فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی) ـ مسئولان دفاتر نهضت سوادآموزی ـ دانشجویان دانشکدۀ افسری وابسته به دفاع ملی مقیم آلمان

بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم

تشریک مساعی، وظیفۀ همه

این اجتماع امروز، اجتماع عزیزی و پربرکتی است؛ پربرکت است از آنکه اشخاصی که در اینجا حاضرند یک قشرشان از بازماندگان شهدای حزب جمهوری اسلام که از عزیزترین افراد این ملت و متعهدترین اشخاص بودند و جمهوری اسلامی از آن شهدای عزیز و شهدای دیگر استفاده‏های فراوان چه در حیاتشان و چه در شهادتشان کرده است، از این جهت، بسیار مبارکند و بسیار ارجمند. و قشر دیگری که حرکت به سوی سوادآموزی را می‏خواهند به پایان برسانند که اینها هم این کار بسیار با اهمیت را و بسیار با ارزش را آغاز کردند و امیدوارم که به انجام برسانند و با کمک همۀ قشرها، دولت و خصوصاً ملت و خصوصاً قشرهای روستایی، با همت همه این امر به طور شایسته انجام بگیرد و این نقیصه‏ای که میراث رژیم شاهنشاهی بوده است برطرف گردد و ملت ما ان شاءاللّه‏، عالم و آگاه و فعال باشند.

آنچه که باید عرض کنم این است که هیچ کاری در این کشور نمی‏شود به خوبی انجام بگیرد، الاّ با تشریک مساعی. اگر بخواهد ملت ایران بنشیند تا دولت کاری را انجام بدهد، این امری است که نخواهد شد و اگر دولت بنشیند که ملت کاری را انجام بدهد، آن هم نخواهد شد. امروز ملت و دولتی در کار نیست، همه ملتند و همه دولت. عمده، احساس وظیفه است که ما احساس کنیم که در هر امری از امور که برای اصلاح این کشور
عزیز است موظف هستیم به اینکه کمک کنیم. در این امر سوادآموزی که یکی از با ارزشترین امور است باید همۀ قشرهای ملت کمک کنند، چه آنهایی که می‏خواهند سوادآموزی کنند و چه آنهایی که می‏خواهند یاد بگیرند و چه سایر افراد کشور. اگر اینهایی که می‏خواهند آموزش بدهند سستی بکنند، آنهایی که می‏خواهند آموزش ببینند سستی و اهمال بکنند و ملت که پشتوانه همۀ امور است خودش را بی‏تفاوت نشان بدهد، این بار به منزل نمی‏رسد. همۀ مشکلات این کشور با مساعی جمیلۀ همۀ قشرهای ملت به پایان رسیده است یا در شرف پایان رسیدن است. بنابراین، همۀ ما و همۀ ملت موظفند که در کارها به هر قدری که می‏توانند تشریک مساعی کنند و در هر امری از امور که برای کشور پیش می‏آید و مشکلاتی که قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها برای این کشور توطئه دیده‏اند و پیش می‏آورند باید با تشریک مساعی خنثی شود. و شما مأیوس نباشید و مطمئن باشید که چون برای خدای تبارک و تعالی انجام وظیفه می‏کنید، خدای تبارک و تعالی هم عنایت دارد به شما و توطئه‏ها را خنثی می‏کند.

تذکر به همۀ اقشار، برای حفظ قانون

خدای تبارک و تعالی که می‏فرماید: «کسانی که نصرت مرا بکنند آنها را نصرت می‏کنم»[1]، می‏داند که ما و ملت ما نصرت دین او را می‏خواهیم و پیاده شدن احکام اسلام را می‏خواهیم و از اول نهضت همه همّ و غم ملت ما بر این بوده است که جمهوری اسلامی با محتوای اسلامی تحقق پیدا بکند. شهدا همه در راه این مقصد از صحنۀ ظاهری خارج شدند و دوستان عزیز ارتشی و سپاه پاسداران و سایر قشرهای مسلح و غیرمسلح، آنها همه دنبال همین مقصد هستند. وقتی که همۀ ما و همۀ شما و همۀ ملت دنبال نصرت احکام اسلام و نصرت خدای تبارک و تعالی هستیم خدای تبارک و تعالی نصرت می‏کند ما را.

و من میل دارم که تذکر بدهم به همۀ قشرها که در هر جا هستند و در هر محلی هستند
حفظ قانون را بکنند و حفظ قواعدی که بر کشور جاری هست بکنند، اینطور نباشد که یک قشری به قشر دیگری اعتراض بکند؛ کمک بکنند.

ارشاد، تنها وظیفه انجمنهای اسلامی

انجمنهای اسلامی که در سرتاسر کشور هستند و بسیار ارزشمند هستند، لازم است دو جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خیلی توجه کنند که در بین آنها افرادی نفوذ نکند از غیرمتعهدها. بدانید که اگر یک نفر در یک انجمن اسلامی از این اشخاص منحرف نفوذ کند، آن انجمن را به کجی می‏کشد. من این را کراراً گفتم که برای انتخاب افراد برای انجمنهای اسلامی باید با کمال دقت بررسی بشود؛ از تاریخ زندگی آنها، زندگی خانوادۀ آنها، دوستان سابق آنها، کیفیت عمل آنها در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و بعد از پیروزی، بعد از اینکه پروندۀ او بطور شایسته بررسی شد و او را یافتید که یک انسان کامل است، یک انسانی است که می‏خواهد به این کشور خدمت کند، به اسلام خدمت کند، او را انتخاب کنید. و باز یک نصیحت دیگری که به این آقایان می‏کنم این است که در عین حال که با کمال دقت باید ناظر احوال افرادی که مشغول کار در وزارتخانه‏ها، در ارتش، در هر جا، در ادارات هستند، لکن کار آنها فقط ارشاد است، و اگر ارشاد آنها به جایی نرسید، باید اطلاع بدهند به کسانی که در رأس واقع هستند مثل قوه قضاییه. خود آنها اگر بخواهند دخالت بکنند، برخلاف قانون است، برخلاف شرع است و البته نباید همچو کاری بکنند و نمی‏کنند. و اگر دیدند یکی از آنها یک همچو پیشنهادی کرد، بدانند که می‏خواهند اینها شما را به انحراف بکشند. و همین طور در ادارات و در سایر قشرهایی که مشغول فعالیت هستند و در همین برادرانی که برای سوادآموزی در تمام کشور همت گماشته‏اند بدانند که باید افرادی وارد این عمل بشوند که سوابقشان معلوم باشد و کیفیت عملشان در سابق ولاحق معلوم بشود که ـ خدای نخواسته ـ اشخاصی نباشند منحرف که بخواهند کودکان این کشور را از اول منحرف کنند تا آخر. این از امور بسیار مهمی است که باید شما برادرهایی که در نهضت سوادآموزی
فعالیت می‏کنید در نظر داشته باشید، و ان‏شاءاللّه‏ در نظر دارید.

وحدت کلمه اساس پیشرفت ملت

ما یک صحبت با داخله داریم، با ملت خودمان داریم و همین صحبتهاست که عرض کردم که اساس پیشرفت شما ملت عزیز، تعهد به اسلام و وحدت کلمه است. تعهد به اسلام بدون اینکه با هم اجتماع نکنید در مسائل، بی‏فایده است. اجتماع در مسائل، بدون تعهد به اسلام، مضر است. این دو مطلب باید همیشه نصب العین باشد که تعهد به اسلام و وحدت کلمه و اینکه کشور را همه از خودتان بدانید، دولت را از خودتان بدانید، مجلس را از خودتان بدانید، ادارات را از خودتان بدانید، ارتش را و سپاه پاسداران را و بسیج را و قوای نظامی و انتظامی را از خودتان بدانید و همه با هم به یک جهت حرکت کنید و آن جهت تعالی افکار و جهت تعالی همۀ جهات کشور. کشور را اگر بخواهید از دست ابرقدرتها تا آخر نجات بدهید، باید تعهد خودتان را به اسلام هر روز محکمتر کنید و کوشش خودتان را برای وحدت همۀ قشرها فعالتر کنید.

اتحاد دولتهای اسلامی مایه بی‏نیازی

و یک مطلب دیگری که به خارج از کشور عرض می‏کنم، و آن اینکه اگر این دولتهای اسلامی، این دولتهایی که همه چیز دارند، این دولتهایی که افراد زیاد دارند، این دولتهایی که ذخایر زیاد دارند، اگر اینها با هم اتحاد پیدا بکنند، در سایۀ اتحاد احتیاج به هیچ چیز و هیچ کشوری و هیچ قدرتی ندارند، بلکه آنها به اینها محتاج هستند. اگر مسلمین و دولتهای اسلامی با هم آن پیوند اخوتی که خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم فرموده است حفظ کنند و ایجاد کنند، نه افغانستان مورد هجمه واقع می‏شود و نه فلسطین مورد حمله واقع می‏شود و نه سایر کشورها. اگر دولتهای اسلامی با هم وحدت کلمه پیدا بکنند، چه احتیاج به این است که ما دستمان را پیش امریکا دراز کنیم یا پیش شوروی؟ ما چه احتیاجی به آنها داریم؟ احتیاج وقتی پیدا می‏شود که مثل حالا متفرق باشند؛ کشورها از هم جدا باشند. چرا باید کشورها که یک همچو پشتوانه عظیم دارند و
آن قرآن کریم و اسلام عزیز و خدای بزرگ است، چرا باید با یک همچو پشتوانه‏ای که آنها را دائم دعوت می‏کند به وحدت و از تفرقه‏اندازی و تفرقه آنها را منع می‏کند، چرا باید ما در مقابل کتاب خدا و در مقابل اسلام عزیز تفرقه بیندازیم؟ ایران یک کشوری است که از اولی که نهضت کرده و ماقبل او، کشور متعهد اسلامی بوده است و الآن هم در مقابل همۀ قدرتهایی که برخلاف اسلام هستند قیام کرده است و دارد به پیش می‏رود. چه شده است که باید دعوت کنید دولتهای اسلامی را به ضد اسلام، به ضد کشور اسلامی؟ این کشور اسلامی که برای اسلام دارد زحمت می‏کشد و برای اسلام دارد شهید می‏دهد و برای اسلام دارد آواره می‏شود، چرا باید آنهایی که دولتهای اسلامی هستند و ادعای اسلام می‏کنند جبهه‏بندی بکنند در مقابل یک همچو کشوری؟ اینها دیده‏اند که ملت ایران در عین حالی که یک ملت کوچکی است لکن یک پشتوانۀ بزرگ دارد و آن خدا و اسلام است، در مقابل همۀ قدرتها ایستاده است و دارد به کار خودش ادامه می‏دهد و هر روز هم بهتر خواهد شد و می‏شود و هر روز هم کار کشور از آن آشفتگیها بیرون می‏آید و همۀ جهات ما درست می‏شود. لکن تأسف در این است که کشورهای دیگر چرا از ایران الگو نمی‏گیرند؟ چرا الگو نمی‏گیرند از ایران و وحدت کلمه پیدا نمی‏کنند و با ملتهای خودشان سازش نمی‏کنند، و هر یک با دیگری سازش نمی‏کند تا اسرائیل بر آنها غلبه کند؟ و دیدید که اسرائیل بلندیهای جولان را گرفت و اعتنا به هیچ یک از شما نکرد و اعلام کرد که هیچ قدرتی نمی‏تواند اسرائیل را از این تصمیم برگرداند. چرا باید شما به جای اینکه همه را دعوت کنید به جبهه‏گیری در مقابل اسرائیل، در مقابل اسرائیلی که دشمن اسلام است و دشمن انسان است و دشمن شماست و دشمن اعراب است و دشمنی با همۀ شماها دارد، شما در یک همچو حالی تفرقه بین خودتان ایجاد کنید؟ جمعیتها تفرقه بین خودشان ایجاد کنند؟ گروههای دولتی تفرقه ایجاد کنند؟ جبهه‏گیری کنند؟ این جبهه‏گیریها در مقابل اسلام است، در مقابل قرآن کریم است. قرآن کریم دعوت به وحدت می‏کند و شماها دعوت به تفرقه و مقابله با هم. باید عقل را پیشوای خودتان قرار بدهید و اسلام را مقتدای خودتان قرار بدهید و در مقابل اسلام همه خاضع
باشید و به حکم عقل عمل کنید و عقل و اسلام می‏گوید شما با هم متحد باشید و اگر متحد باشید هیچ کشوری به شما نمی‏تواند تعدی کند. اسرائیل جرأت به خودش نمی‏دهد که در این کشورها باقی بماند و در زمینهای غصبی باقی بماند اگر شما با هم متحد بشوید. اکنون که با هم اختلاف دارید، اسرائیل فریاد می‏زند که هیچ قدرتی نمی‏تواند
[با ما مقابله کند]؛ برای اینکه او پشتوانه‏اش امریکاست و ملتهای ما پشتوانه‏شان خداست.

چه شده است که شما جبهه‏گیری می‏کنید؟ می‏دانید که این جبهه‏گیریها برای شما نفعی ندارد بلکه ضرر دارد. اسلام از شما وحدت می‏خواهد، اسلام از شما اتحاد می‏خواهد. اعتصام به حبل‏اللّه‏ می‏خواهد. چرا با هم اعتصام به حبل‏اللّه‏ نمی‏کنید و هر کس به یک شاخه، یا شرق یا غرب متوجه شده است؟ بیایید و دست از این کارها بردارید و همه با هم متحد شوید و همه با هم برادر شوید. همان طور که خدای تبارک و تعالی فرموده است که مؤمنین برادر هستند[2]، برادر با هم باشید و دست رد به سینۀ مخالفان اسلام بزنید و مطمئن باشید که اگر با هم متحد بشوید پیروز هستید و هیچ قوۀ شرقی و غربی نمی‏تواند به شما حکومت کند. من از خدای تبارک و تعالی وحدت کلمۀ مسلمین، آشنا شدن سران مسلمین به احکام اسلام، آشنا شدن به مصالح مسلمین را خواستارم و توفیق همه را از خدای تبارک و تعالی امیدوارم و توفیق شما برادران که در نهضت سوادآموزی هستید از خدای تبارک و تعالی خواستارم.

والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏

1 ـ سوره محمدص، آیه 7. 
2 ـ سورۀ حجرات، آیۀ 10: «اِنَّمَا المُؤمِنُونَ اِخْوَةٌ» جز این نیست که همۀ مؤمنین برادرند.