صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان تشریح ثمرات و برکات جنگ ـ نصیحتی به ارتش عراق و دولتهای منطقه
  • محل تهران، جماران
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع تشریح ثمرات و برکات جنگ ـ نصیحتی به ارتش عراق و دولتهای منطقه
  • حضار حضار: دانشجویان دانشکدۀ افسری ـ اعضای دورۀ مدیریت مهمات لجستیکی نیروی زمینی ـ پرسنل هوانیروز تهران، پایگاه هوایی شیراز و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

توجه به ثمرات جنگ

آقایان ارتشیها و پرسنلهای ارتش که از نقاط مختلف تشریف آورده‏اند، من دعاگوی همه هستم و از آنها تشکر می‏کنم. بسیاری از امور است که انسان از آن خوشش نمی‏آید، لکن وقتی که تحقق پیدا کرد می‏بیند، خیرش در آن بوده است؛عَسی اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم.[1]ما و ملت اسلامی ما جنگجو و هجومگر نبوده‏ایم و نیستیم و از این جنگ تحمیلی هم خوشمان نمی‏آمد و کراهت داشتیم که دو طایفه از مستضعفان به تحریک مستکبران و تحریک امریکا و اغفال حزب بعث، به روی یکدیگر حربه بگشایند و آتش. لکن همه می‏دانید و همه هم در جهان می‏دانند که این جرم متوجه به حزب بعث و صدام و صدامیان است. در عین حالی که ما از جنگ گریزان هستیم، لکن دفاع، که حق هر انسانی است و واجب است بر هر انسانی دفاع از خود و دفاع از کشور خود و دفاع از دین خود، ما به عنوان دفاع در مقابل این قدرتها ایستاده‏ایم.

این جنگ پیش آمد و یک سال و نیم تقریباً طول کشیده است و ثمرات بزرگی برای ما داشته است که اول غافل بودیم و کم‏کم متوجه شدیم. یکی از ثمرات بزرگ این، این تحرک بی‏سابقه‏ای است که در جوانهای ما در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها این تحرک بزرگ
حاصل شده است و کأنّه از آن رخوت و سستی که برای اشخاصی است که نشسته‏اند و کارهای معمولی را می‏کنند، این رخوت و سستی از بین رفته است و جای خودش را به فعالیت و تحرک داده است که امروز ارتش ما، سپاهیان ما، بسیج ما و عشایر ما و ملت ما، چه در جبهه و چه در خارج جبهه، فعالند و متحرک و در مقابل همۀ ناگواری‏ها ایستاده‏اند و جنگ را برای خودشان گوارا می‏دانند؛ برای اینکه جنگ ما دفاع است، هجوم نیست و جنگ دفاعی از تکلیفهای شرعی و وجدانی و انسانیِ همه است.

و از چیزهایی که ما متوجه قبلاً نبودیم و بعد متوجه شدیم، این است که این مشتی که شما جوانان ما و ارتش ما و پاسداران ما و سایر قوای مسلح و امدادی به دهان این مهاجمین زدید، این یک عبرتی می‏شود از برای دیگر حکام جوری که شاید یک‏وقت در مغز خودشان این تخیل پیش آمده است که ایران به هم ریخته است و خوب است که ما هم یک هجومی بکنیم.

تبلیغات خارجی و خصوصاً تبلیغات رادیوهای منحرف، مثل بی.بی.سی و رادیوی امریکا و رادیوهای دیگری که ملاحظه می‏شود، اینها به عالَم جلوه داده بودند که ایران به واسطۀ اینکه یک نظم و یک ترتیب خاصی ندارد، آشفته است و درهم ریخته است و جای این است که هر کس که بتواند، از این خوان نعمت یک چیزی بردارد! و همین موجب این شده بود که صدام بی‏خرد را اغوا کردند که برو و فتح قادسیه[2]را تجدید کن و ایران یک لقمۀ چرب و نرمی است که به آسانی می‏شود او را بلعید! و این احمق هم بدون اینکه توجه به اطراف قضایا بکند، به واسطۀ آن غرور شیطانی که داشت و آن اغواهایی که شیاطین به او کردند و او را وادار کردند به اینکه حمله به ایران بکند. این کار ابلهانه را کرد و جزای خودش را دید و دارد می‏بیند.

اثبات آسیب ناپذیری انقلاب در حماسه آفرینیهای رزمندگان

این فتحهایی که از برای شما پیش آمده و ان‏شاءاللّه‏، پیش خواهد آمد، این ثابت کرد
که بوقهای تبلیغاتی همه بر خلاف واقع بوده است؛ گرچه ملتها اکثراً می‏دانستند، لکن ممکن بود که در بین آنها هم گروههایی باشند که ندانند مسائل را، فهمیدند که ایران امروز از دیروز و از دیروزها قویتر و منسجم‏تر و بهتر از آن وقت است که آن رژیم شیطانی یا رژیمهای شیطانی سابق بر او بوده‏اند. امروز ایران یکپارچه تحرک است، یکپارچه فعالیت است، یکپارچه هوای عشق به شهادت و هوای عالَم غیب است. در رژیمهای سابق، اسمی از این مسائل نبود. اشخاصی که در آن رژیمها تربیت شده بودند غایت حرفشان این بود که ملت باید چه باشد و ملی‏گرایی به آن وضع بد و دست اجانب به همه جای این کشورها دراز شده بود و هر کس را به عنوان ملی‏گرایی مقابل دیگری قرار داده بود. امروز ایران ثابت کرد که ما با همۀ ملتهای اسلامی و با همۀ مستضعفان جهانی، با همۀ آنها هستیم و خود را از آنها و آنها را از خود می‏دانیم و با کسانی که بخواهند تهاجم کنند یا به ایران یا به جاهای دیگری، ما با آنها در جنگ هستیم. ما همۀ ممالک اسلامی را از خود می‏دانیم و خودمان را هم از ممالک اسلامی می‏دانیم. ما می‏خواهیم به امر خدای تبارک و تعالی، همه با هم مجتمع باشیم
[3]و همه «ید واحده» باشیم بر ضد مستکبرین جهان.

از اموری که در این جنگ، که ما مکروه داشتیم، پیش آمد برای ما، این بود که به واسطۀ شجاعت سربازان دلیر ما و شجاعت ملت بزرگ ما، که توانست این مطلب را تثبیت کند که کسی نمی‏تواند به این مملکت رخنه کند و کسی نمی‏تواند آسیب به این کشور برساند. برادران عزیز من، آنچه که مهم است برای همۀ ما و برای همۀ ملت ایران، این است که توجه به خدای تبارک و تعالی را ازش غفلت نکنند؛ توجه به اینکه ما برای خدا قیام کردیم، نهضت کردیم، انقلاب کردیم و برای خدا به پیش می‏رویم.

الآن من گاهی که وصیتنامۀ بعض از شهدا را می‏بینم یا وضع جبهه‏ها را می‏بینم یا شعارهایی که در جبهه‏ها ـ همان شبی که فردا احتمال دارد که شهید بشوند ـ می‏بینم،
می‏بینم که ملت، الهی شده است. فرق است ما بین یک جمعیتی که در شبی که فردا برای او خطر است و می‏خواهد به لشکر کفر هجوم ببرد به مناجات خدا می‏ایستد، با آن کسانی که وقتی که می‏خواهند به جنگ بیایند اول با فشار است و بعد هم که محالّ آنها را می‏بینند، آلات لهو و لعب در آنجا هست. فرق است ما بین آنهایی که برای خدا قیام کرده‏اند و آنهایی که برای طاغوت. شما در راه خدا دارید جنگ می‏کنید؛ این علامت ایمان شماست و آنها در راه طاغوت دارند جنگ می‏کنند و این علامت کفر آنهاست. مادامی که این مطلب در بین شما باقی است ـ توجه به خدا و یاری خواستن از مبدأ قدرت ـ شما قدرتمند هستید.

تأییدات غیبی رزمندگان اسلام

شما را این وحدت کلمه در زیر سایۀ توحید و در زیر پرچم اسلام به این فتحها و پیروزیها می‏رساند. این تکبیرهایی که در شبی که برای شهادت کمر بستید می‏گویید، اینها پشتیبان شماست. جنود غیبیه همان طور که در صدر اسلام پشتیبان لشکر اسلام بود و آن لشکر کوچک اسلام بر لشکر روم با آن بساط و بر لشکر ایرانِ آن وقت با آن بساط غلبه کرد، به واسطۀ آن تأییدات غیبی و ملائکۀ الهی بود، شما امروز همان وضعیت را دارید. برای خدا قیام کردید و مقابل مستکبرین و مقابل کفار و مطمئن باشید که جنود غیبیه با شماست و هر یکِ شما در مقابل چندین نفر از آنها می‏تواند عرض‏اندام کند. شما می‏دانید که تمام کشورها تقریباً پشتیبان صدام‏اند و به او، هم پول می‏رسانند و هم اسلحه می‏رسانند و هم نفرات می‏فرستند بسیاری‏شان و ما بحمداللّه‏، نه احتیاج به پول دیگران داریم و نه احتیاجی به پرسنل دیگران داریم و نه احتیاج به تأیید دیگران. ما که اتکائمان به خداست، از کی تأیید بخواهیم؟ ما که اتکائمان به مبدأ غنی مطلق است، از کی خواستار جهات مادی بشویم؟ ما که با تکبیر این جبهه‏ها را فتح می‏کنیم، از کی بخواهیم که با ما همراهی کند؟ ما از خدا می‏خواهیم؛ ما از خدا می‏خواهیم که با آن جنود غیبیه که دارد و با آن ملائکة‏اللّه‏ که هست، به ما کمک بفرماید و می‏فرماید. لکن شرط این است ما
به عهد خود باقی باشیم؛ عهدی که با اسلام داریم؛ حفظ اسلام، حفظ کشور اسلامی، حفظ نوامیس اسلامی. ما باید این توجه را هیچ وقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت می‏کنیم و پیشروی می‏کنیم. اگر شهادت نصیب شد، سعادت است و اگر پیروزی نصیب شد، سعادت است.

نصیحت به ارتش عراق و دولتهای منطقه

ما در عین حال که غلبه بر دشمن را نزدیک می‏دانیم، مع ذلک، نصیحت آنها را هم لازم می‏دانیم. من نصیحت می‏کنم به ارتش عراق که بی‏خود برای طاغوت، خودتان را به جهنم نفرستید. من نصیحت می‏کنم به کسانی که پشتیبانی از صدام می‏کنند ـ از دولتهای منطقه ـ که خودتان را به زحمت نیندازید و پشتیبانی طاغوت نکنید و در مقابل اسلام و قرآن مجید، صف‏آرایی نکنید. من نصیحت می‏کنم به حزب بعث که خود آنها قبل از اینکه کنار کنند آنها را، خودشان کنار بروند، صدام هم برود به پاریس و آنجا پیش رفقایش یک دولت تشکیل بدهد. من صلاح اینها را می‏دانم که دست از این کارها بردارند و بی‏خود خودشان را زحمت ندهند و خون جوانان ریخته نشود. ما نمی‏خواستیم که به ملت عراق و ملت ایران اینهمه خسارات وارد بشود به واسطۀ شیطنتهایی که دستهای ماورای اینها عمل می‏کند و وادار می‏کند اینها را به هجوم.

صدام چه جوابی تهیه کرده است برای ارتش عراق و برای فرماندهان ارتش؟ چه جوابی تهیه کرده است که بی‏خود میلیاردها دلار به خودشان خسارت وارد کرده‏اند که مجبور شده است از جاهای دیگر وام بگیرد؟ من به همۀ حکومتهای منطقه نصیحت می‏کنم که از پشتیبانی صدام دست بردارید و بترسید از آن روزی که خدای تبارک و تعالی بر شما غضب کند و بر شما آن بیاید که بر محمدرضا آمد و بر صدام! از غضب خدا بترسید، ای حکومتهای منطقه! و بهوش بیایید و با اسلام و قرآن مقابله نکنید. همۀ ملتهایی که در منطقه هستند، همه اسلامی هستند و اسلام را می‏خواهند. شما چرا یک اقلیتهای بسیار ضعیف در مقابل اسلام ایستاده و همۀ توان خودتان را صرف می‏کنید که
صدام را تقویت کنید در مقابل قرآن کریم، در مقابل اسلام؟ من همۀ شماها را نصیحت می‏کنم. همۀ دولتها را نصیحت می‏کنم که به راه اسلام برگردند و مقاتله با کفار بکنند، نه مقاتله با مسلمین؛ قتال در راه خدا بکنند، نه قتال در راه طاغوت.

امروز اگر بر اینها ثابت نشده باشد که این طرحهایی که امریکا می‏دهد مخالف با مصالح خود منطقه هست و مخالف با مسلمین هست، باید بسیار نادان باشند. امریکا باز از طرحها دست‏بردار نیست. امریکا می‏خواهد با تمام قوا، بین مسلمین اختلاف بیندازد. شما ببینید که در این طرحی که اخیراً داده‏اند، بین طوایفی از مسلمین، بین حکومتهای مسلمین اختلاف واقع شد و بیشتر خواهد شد و اگر این طرح هم شکست خورد و شکست خورده است، طرح دیگر خواهد داد. و باید مسلمین توجه داشته باشند که طرح امریکایی برای شرق و برای ملل اسلامی و دولتهای اسلامی صرفه ندارد. باید همۀ مسلمین توجه کنند و به حکومتهای خود تذکر دهند که زیربار طرحهای امریکایی، که از این[به]بعد، یکی بعد از دیگری خواهد آمد، نروند و بازی نخورند از این شیاطین. اینها می‏خواهند شما را آلت دست قرار بدهند و ذخایر شما را بچاپند. امریکا نظر سوء به شما دارد. شما را برای مصالح خودش می‏خواهد استخدام کند و استخدام کرده است. چرا شما ذخایر خودتان را در راه مقاصد شوم و پلید امریکا صرف می‏کنید؟ و چرا در مقابل اسلام ایستاده‏اید و در مقابل مسلمین؟ شما می‏بینید که دولت مصر، دولت غاصب مصر به‏صراحت می‏گوید که ما کسانی[را]که از اسلام اسم می‏برند، سرکوب می‏کنیم. امریکا به شما به نظر یک بنده نگاه می‏کند؛ به نظر یک برده نگاه می‏کند و شما را از هر طرف که می‏خواهد می‏کشاند. صدام اگر عقل داشت و امریکا به او می‏گفت حمله به ایران بکن، خلاف او را می‏کرد. لکن خدای تبارک و تعالی عقل را از سر اینها برداشته است که برضد خود و برضد کشور خود و برضد ملت خود عمل می‏کنند.

لزوم اجتناب از تفرقه

من از همۀ شما دوستان، از همۀ شما برادران ارتشی ایران و پاسداران ایران می‏خواهم
که توجه داشته باشید که در بین خودتان ـ خدای نخواسته ـ یک‏وقت اختلافی حاصل نشود. شما گمان نکنید که قدرتهای بزرگ دست برداشته‏اند و امروز شما را به حال خود گذاشته‏اند. آنها هر روز در نقشه هستند و هر روز در کمین هستند که ـ شما را با هم اختلاف ایجاد کنند ـ بین شما اختلاف ایجاد کنند و آنها بهره‏بردارند. شما می‏بینید که در هر جایی که سپاه پاسداران و ارتش و سایر قوای مسلح با هم می‏شوند، پیروزی عظیم نایل می‏شود. شما می‏بینید که وحدت کلمه، شما را بر همۀ قدرتهای جهان پیروز کرد. شما می‏بینید که این طعمه‏ای که در دهان امریکا بود و اسمش «ایران» بود، با وحدت کلمه از دهان او بیرون کشیدید و استقلال را برای خودتان تثبیت کردید. شما می‏بینید که اگر یک اختلاف بین شما بیفتد خدای تبارک و تعالی نظر عنایت را بردارد و آن روز همان خواهد شد که در زمانهای سابق بر ایران می‏گذشت. همه بهوش باشید! زن و مرد، جوان و پیر، همه بهوش باشید! ارتش و غیر ارتشی بهوش باشید که مبادا رخنه کنند این اشخاصی که فاسد هستند رخنه کنند بین شما و ـ خدای نخواسته ـ اختلاف ایجاد کنند! با هم باشید و «ید واحده» باشید «عَلی مَنْ سِواکُمْ»
[4]؛ چنانچه دستور است. تفرقه پیدا نکنید و با هم اعتصام به «حبل اللّه‏» کنید و در راه خدا به پیش بروید که شما پیروزید.

و السلام علیکم و رحمة اللّه‏ و برکاته

1 ـ سورۀ بقره، آیۀ 216: «لیکن چه بسیار شود که چیزی را شما ناگوار شمارید، ولی به حقیقت، خیر و صلاح در آن بوده است». 
2 ـ جایی است در نزدیکی نهاوند و نبرد معروف میان لشکر اسلام با سپاه یزدگرد سوم که به پیروزی لشکر اسلام انجامید در آنجا واقع شد. 
3 ـ اشاره است به آیه 103، سورۀ آل عمران. 
4 ـ اشاره به حدیث نبوی، بحارالانوار، ج27، ص68.