صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان توطئه دشمنان اسلام در ایجاد اختلاف بین امت اسلامی ـ ادعای دروغ صدام در دفاع از ملت عرب
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع توطئه دشمنان اسلام در ایجاد اختلاف بین امت اسلامی ـ ادعای دروغ صدام در دفاع از ملت عرب
-
حضار
حضار: عشایر عرب زبان خوزستان و فارس، و شوراهای اسلامی عشایر دشت آزادگان و سوسنگرد
بسم اللّه الرحمن الرحیم
شما دوستان عزیز و برادران محترم که از صفحات جنگ آمدهاید، خوش آمدید. خداوند ـ ان شاءللّه ـ شما را موفق کند و دست ظالمها را از مملکت ما کوتاه بفرماید. نقشههای قدرتهای بزرگ که میخواهند مسلمین را زیر سلطۀ خود بیاورند و مخازن آنها را به غصب ببرند و اموال آنها را به چپاول ببرند از سالهایی طولانی دنبال نقشههایی بودند، که از نقشههای بزرگ آنها مسئلۀ ملتگرایی است. اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، عرب را، عجم را، تُرک را، فارس را همه را با هم متحد کند. و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانی که میخواهند سلطه بر این دولتهای اسلامی و مراکز اسلام پیدا بکنند، نتوانند به واسطه اجتماع بزرگی که مسلمین از هر طایفه[دارند]نقشۀ قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها در کشورهای اسلامی این است که این قشرهای مُسْلم را که خدای تبارک و تعالی بین آنها اُخوَّت ایجاد کرده است، و مؤمنون را به نام اُخوَّت یاد فرموده است[1]از هم جدا کنند، و به اسم ملت ترک، ملت کرد، ملت عرب، ملت فارس از هم جدا کنند بلکه با هم دشمن کنند. و این درست برخلاف مسیر اسلام است و مسیر قرآن کریم. تمام مسلمین با هم برادرند و برابرند، و هیچ یک از آنها از
دیگری جدا نیستند، و همۀ آنها زیر پرچم اسلام و زیر پرچم توحید باید باشند. اینهایی که با اسم ملیت و گروهگرایی و ملیگرایی بین مسلمین تفرقه میاندازند، اینها لشکرهای شیطان و کمک کارهای به قدرتهای بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند.
بحمداللّه مشت این حزب بعث عراق باز شد که این ادعاها که میکند که من برای عرب چه هستم و برای قدرت عرب و برای ملت عرب چه هستم. مشت او باز شد که در خوزستان با عربها بیشتر مقابل شد. کشتارهایی که به وسیلۀ این حزب منفور و صدّامِ کافر بر برادرهای اعراب ما وارد شده است بیشتر از آن است که بر برادرهای عجم ما وارد شد. اگر این مرد فاسق و کافر[2]در ادعای خودش راست میگفت، نباید مراکزی که مجتمع عرب است، زن و بچه، پیر و بُرنا[3]را اینطور سرکوبی کند. وچنانچه با عجم دشمنی داشت، چرا عرب را بیشتر مورد هجمه قرار داد؟ این مشت او را باز میکند که نه، مسئلۀ عرب نیست، مسئله نوکری ابرقدرتهاست. این طور نیست که او بخواهد ملت عرب را نجات بدهد. از چی نجات بدهد؟ از اسلام نجات بدهد؟! ملت عرب، سالهای طولانی همانطوری که عجمها و ایرانیها ـ غیر عربشان ـ سالهای طولانی در زیر قدرت شیطانی ابرقدرتها به وسیلۀ حکومت فاسد پهلوی در رنج و عذاب بودند و بعد از اینکه آنها به واسطۀ قیام ملت ما ـ عرب و عجم و همۀ قشرها ـ آنها به جهنم رفتند. تمام ملت ما زیر سایۀ اسلام و در جمهوری اسلام بودند، و در تحت جمهوری اسلام و پرچم لااله الا اللّه کسی در رنج و عذاب نباید باشد و نبود. لکن منحرفینی که نوکرهای اجانب هستند، با اسمهای مختلف برای این مملکت ـ که مملکت اسلامی است و عرب و عجم و فارس و غیر فارسش در کنار هم برادروار زندگی میکنند ـ نقشههای آنها این است که این برادرها را از هم جدا کنند و اختلاف مابین اینها بیندازند. و بعد همۀ داراییهای اینها را از بین ببرند
و اسلام را زیرپا بگذارند. حزب بعث منفور عراق ثابت کرد که طرفدار عراق، طرفدار عرب نیست، بلکه طرفدار قدرتهای بزرگ است و نوکر قدرتهای بزرگ است. و لهذا او در خود عراق هم ملت عراق را میکوبد. و ملت عراق را سرکوب میکند. و علمای بزرگ عرب را میکُشد و در حبس میاندازد. و همۀ مردم عراق که عرب هستند از دست او به تنگ آمدهاند. و مسئله این نیست که او بخواهد برای عرب کاری بکند. عرب و عجم هر دو زیر پرچم توحید و در پناه رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ میخواهند زندگی کنند. و جمهوری اسلامی میخواهد مطلبی را که قرآن فرموده است، مطلبی را که رسول خدا فرموده است در همۀ کشورها پیاده کند و ایران مقدمۀ اوست؛ میخواهد که به همۀ کشورها بفهماند که اسلام بنایش بر برادری و برابری و وحدت[است]و همۀ مسلمین ید واحده هستند بر دیگران.
ما میخواهیم به همۀ ملتها بفهمانیم که اسلام یک دین وحدت است، یک دین برادری است، دین برابری است. هیچ یک از قشرهای او بر دیگری تفوّق ندارند مگر به تقوا، مگر به پیروی از احکام اسلام. حزب بعث عراق ثابت کرد که همان طوری که در رأس او عَفْلقِ[4]غیر مسلمان است، ثابت کرد که قضیۀ عرب مطرح نیست. قضیۀ ملت عرب مطرح نیست. قضیۀ ابرقدرتها مطرح است. مطرح این است که ما باید همۀ ملتهایمان در تحت سلطۀ قدرتهای بزرگ باشد. و این یک خیال خامی است که صدام[در]سرِ خودش پخته بود که ایران را با یک هفته از بین خواهد برد. او در یک هفته نتوانست که خوزستان که یک تکهای از ایران است به دست بیاورد. و جز ننگ و نفرت در بین تمام مسلمین و تمام مستضعفان جهان چیزی برای خودش نیاورد. و او الآن به حال عصبی و دیوانگی هر طوری که شده است میخواهد یک پیروزیی پیدا کند ولو نِسبی.
برادرهای ما در همه جاها، در خوزستان خصوصاً، در همۀ اطراف خوزستان،
سرتاسر جنوب، سرتاسر غرب و خوزستان بپا خاستهاند و در مقابل این شخصی که ادعا میکند که من مُسْلمم و مُسْلم نیست، ادعا میکند که من برای عرب کار میکنم و دروغ میگوید، در مقابلش ایستادند و مشت محکم را به دهانش زدند. و ان شاءاللّه به همین زودی به جهنم واصل خواهد شد. ما با غمهای شما که برادران ما هستید ـ چه در سوسنگرد، چه در اهواز و چه در خوزستان، همۀ اطراف خوزستان، در جنوب، در غرب ـ با همۀ شما، با همۀ کردستانیها، خوزستانیها، سوسنگردیها و همینطور دشت آزادگان، که آقایان از آنجا و از همۀ اطراف تشریف آوردید، ما با شما همدرد هستیم در مصائبی که بر شما برادران ما وارد شده است و بر اسلام وارد شده است. این مصائب بر اسلام وارد شده است و شما هم فرزندان اسلامید. هر چیزی که بر شما وارد بشود بر همۀ مسلمین وارد شده است. و هر خیانتی که صدام بر خوزستان بکند بر همۀ ممالک اسلامی کرده است. و ما امیدواریم که همۀ ملتهای اسلام با بیداری و با توجه بپاخیزند و این دستهای فاسدی که میخواهد همۀ ملتهای اسلام را در تحت سلطۀ ابرقدرتها قرار بدهد، آنها را سر جای خودشان بنشانند. و من از خدای تبارک و تعالی پیروزی اسلام و مسلمین و سلامت و سعادت شما برادران خوزستانی و برادرانی که از جنوب و از غرب اینجا هستید از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما را میخواهم. و بدانید و یقین بدانید که این زحمتهایی که بر شما وارد شد و این قتلهایی که واقع شد بر برادرهای ما پیش خدا محفوظ است و جایی نمیرود و شما بحمداللّه پیروز و روسفید هستید.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.