صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان اسلام، مقصد اصلی
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع اسلام، مقصد اصلی
  • حضار حضار: ورزشکاران ورزش باستانی

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

تقویت نیروی جسمی و روحی

از اینکه این جوانها از دست شما رفته است و مصیبت واقع شده است من متأثرم لکن برای اسلام و برای قرآن کریم ارزش دارد که همه از بین برویم. ما همه زنده‏ایم برای احیای سنت پیغمبر اسلام و احیای قرآن کریم؛ و باید دین خودمان را به اسلام ادا کنیم. من وقتی که شما جوانها را می‏بینم، ماشاءاللّه‏ جوانهای برومند و پهلوان، خیلی خوشم می‏آید و افتخار می‏کنم به اینکه این جوانها علاوه بر برومندی بدنی، توجه به دیانت و اسلام دارند و همان طوری که ورزش کردند برای تقویت بدن، ان‏شاءاللّه‏ ورزش برای تقویت روح هم کرده‏اند و می‏کنند. وقتی این دو تا قوه با هم شد ـ قوۀ جسمانی و قوۀ روحانی ـ این ارزش خیلی پیدا می‏کند. قوۀ جسمانی برای خدمت و قوۀ روحانی هم برای هدایت. با قوۀ روحانی انسان هدایت کند خودش را و با قوۀ جسمانی خدمت کند. این دو قوه وقتی که مجتمع شد، یک انسان ـ به تمام معنا ـ انسان می‏شود. همان طور که در یک جامعه یک قوای فعاله و یک قوای هادیه می‏خواهد، یک «جامعه را هدایت کن» لازم است، و جامعه هم باید به آن هدایت عمل بکند، وقتی هدایت هدایتِ صحیح باشد و عمل عمل صحیح باشد، یک جامعه را راه می‏اندازد و یک جامعه را معتدل می‏کند، صحیح بار می‏آورد، در شخص هم همین طور است. شخص هم مثل یک جامعه می‏ماند: یک قوۀ هادی می‏خواهد هدایت کند، و یک قوۀ عامله می‏خواهد که عمل بکند، یک عقل فعال می‏خواهد، یک عقل نظری می‏خواهد، و یک عقل عملی
می‏خواهد
[که]ادراک کند به آن عقل نظری مطالب را، و هدایت کند همین انسانْ خودش را به اینکه در راه آن مقصدی که دارد عمل بکند. همان طور که جامعه با این دو قوه اصلاح می‏شود، انسان هم با این دو قوه اصلاح می‏شود. و من امیدوارم که همین طوری که شما قوۀ جسمی‏تان بحمداللّه‏ سالم و خوب است قوای روحی‏تان همین طور، باشد؛ و با این دو قوه به اسلام خدمت بکنید.

تمام مقصد، اجرای اسلام

الآن وقتی است که ما بخواهیم این کشور را از این آشفتگیهایی که دارد نجات بدهیم، باید همه وجهۀ نظر را به اسلام بکنیم؛ تمام مقصد اسلام باشد. اسلام است که می‏تواند ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند. اسلام است که برای ما آزادی ـ یک آزادی سالم، آزادی صحیح ـ تأمین می‏کند. اسلام است که می‏تواند ما را مستقل کند. اسلام است که می‏تواند روح ما را قوی کند، و به تبع آن جسم ما هم قوی بشود. ما همه الآن محتاج به این هستیم که در این آشفتگیهایی که البته بعد از هر انقلاب آشفتگیها هست و بحمداللّه‏ انقلاب ایران یک انقلابِ کم‏آشفتگی است آشفتگی هست اما نه مثل آنها که در جاهای دیگر، انقلابات دیگر بوده است. انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه ضایعاتش خیلی بوده است.

بحمداللّه‏ ایران، آن هم از برکت اسلام است؛ برای اینکه این مردمی که انقلاب کردند اسلامی بودند؛ مردمی نبودند که بخواهند بیجا خرابکاری بکنند؛ به حد خودشان کردند، به آن اندازه‏ای که مفید بود می‏کردند، به آن اندازه‏ای که مجاز بود می‏کردند. ولهذا بعد از انقلاب اینطور آشفتگیهایی که در جاهای دیگر بود، اینطور آشفتگیها نیست. البته یک گوشه‏هایی از آن رژیم باز باقی است، و یک عمالی هم از خارجیها باز در بین مردم باقی هست لکن آن هم باید به همت ملت، به همت همه ـ با هم ـ این آشفتگیها ان‏شاءاللّه‏ رفع بشود، و بعد هم با همت همه سازندگی شروع بشود، به همت همه، اسلام آنطوری که خدای تبارک و تعالی امر فرموده است تحقق پیدا بکند.

همکاری برای ساختن کشوری الهی

الآن الفاظ است، باز پا را از الفاظ بیرون نگذاشته‏ایم[به]جمهوری اسلامی رأی هم دادیم اما آن معنا و آن محتوایی که باید تحقق پیدا بکند باز نشده است. الآن آشفتگیها همه جور هست. تحول لازم دارد از همه چیز آن، که بخواهد بشود همۀ آن آثار طاغوتی، که در همه جا الآن هست، الآن هم آثار در همه جا هست، همۀ اینها باید متحول بشود؛ تا اینکه اسلام به اینطوری که، به آن چهرۀ زیبایی که دارد تحقق پیدا بکند؛ یک مملکت الهی بشود در مقابل یک مملکت طاغوتی. طاغوت را که از بین بردید، باید به جای آن یک مملکت اسلامی و یک مملکت الهی درست بشود. مقابل طاغوت، اللّه‏ است. با رفتن «طاغوت» باید مملکتِ «اللّه‏» پیدا بشود، مملکت الهی پیدا بشود. و آن هم با همت همه است.[نه]روحانیون می‏توانند تنها کار را انجام بدهند و نه دولت می‏تواند تنهایی انجام بدهد و نه قشری از اقشار ملت. همان طوری که همه پیش بردید، با هم مسئله را پیش بردید، با هم پیروزی را تا این حدود ایجاد کردید، نایل شدید به پیروزی، باز هم با هم باید این قافله را به منزل برسانید. اگر با هم نباشید، اگر این قوا همه با هم مجتمع نشوند، نمی‏توانند کار انجام بدهند.

در آرزوی پیاده شدن آرمانهای اسلامی

این حرفهایی که این طرف و آن طرف گفته می‏شود، این اختلافاتی که دارد[پیوسته]دامن به آن زده می‏شود، همۀ اینها مخالف با مسیر ملت است. ملت ما با هم همه اسلام را خواستند. همۀ ملت فریاد کردند با «اللّه‏اکبر» که ما اسلام را می‏خواهیم، ما حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی می‏خواهیم. مقصد ملت اسلام است. اینها که گذشت، اینها مقدمات بود؛ اینها چون مانع بودند از اینکه اسلام تحقق پیدا بکند، مردم این مانعها را رد کردند، ظالمها را کنار زدند، آنهایی که غارت می‏کردند، اینها را کنار زدند لکن مقصد اصلی این است که یک حکومت اسلامی تحقق پیدا بکند؛ رژیم یک رژیم انسانی ـ اسلامی بشود و مملکت یک مملکت اسلامی ـ انسانی بشود؛ که اسلام در همۀ قشرهای
مملکت ـ در همۀ قشرهای مملکت، همه جا ـ اسلام باشد، هر جا بروید رنگ اسلام ببینید. و من امیدوارم که با همت همۀ شما آقایان و با همت همۀ اقشار ملت این آرزویی که ما داریم تحقق پیدا بکند. خداوند ان‏شاءاللّه‏ شما را توفیق دهد.

من امیدوارم که خداوند به همۀ شما توفیق عنایت کند، و اختلاف که ریشۀ همۀ مفاسد است کنار گذاشته بشود. همه با هم برادر، همه با هم برابر و دوست. در بین شما آن چیزی که از همه بیشتر به چشم می‏خورد محبتی است که در شماهاست. شماها اهل محبت هستید و محبت اقتضا می‏کند که اختلاف در کار نباشد. دو نفر که هم را دوست دارند با هم اختلاف نمی‏کنند، و شماها بینتان محبت رایج است و مردانگی. و امیدوارم که این صفت بزرگی ـ که هر دو آن صفت از طرف خداوند تبارک و تعالی است ـ این اسباب این باشد که اختلاف در کار نباشد. همه با هم، همه‏مان با هم.