صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان مسئولیت سنگین مادری و معلمی
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع مسئولیت سنگین مادری و معلمی
  • حضار حضار: بانوان تهران، شاهزاده ابراهیم قم و شهسوار

بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم

نخستین کلاس کودکان

شما خانمها شرف مادری دارید، که در این شرف از مردها جلو هستید؛ و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید. اول مدرسه‏ای که بچه دارد، دامن مادر است. مادرِ خوب، بچۀ خوب تربیت می‏کند؛ و خدای نخواسته، اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان توی دامن مادر، منحرف بیرون می‏آید. و چون بچه‏ها آن علاقه‏ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند، و در دامن مادر که هستند تمام ... آرزوهایی که دارند خلاصه می‏شود در مادر و همه چیز را در مادر می‏بینند، حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر، در بچه‏ها اثر دارد. لامحاله یک بچه در دامن مادر ـ که اول کلاس است ـ این دامن اگر یک دامن طاهر پاکیزۀ مهذب باشد، بچه از همین اول که دارد رشد می‏کند، با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد می‏کند. بچه وقتی در دامن مادرش هست، می‏بیند مادر اخلاق خوش دارد، اعمال صحیح دارد، گفتار خوش دارد، این بچه از همان جا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر ـ که از همۀ تقلیدها بالاتر است ـ و به تزریق مادر ـ که از همۀ تزریقها مؤثرتر است ـ تربیت می‏شود.

مسئولیت سنگین مادری

شما این مسئولیت بزرگ را دارید که باید بچه‏های خودتان را که نوزاد هستند، و نفوسشان ... تربیت را زود قبول می‏کند، خوب و بد را زود قبول می‏کند، شما از اول که این بچه‏ها در دامان شما بزرگ می‏شوند، مسئول افعال و اعمال آنها هم شما هستید. همان
طوری که اگر یک بچۀ خوب تربیت کنید ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند، اگر یک بچۀ بد هم ـ خدای نخواسته ـ در دامن شما بزرگ بشود، ممکن است که یک فساد در جامعه پیدا بشود. گمان نکنید که یک بچه است؛ یک بچه گاهی وقتها در جامعه، وقتی که وارد شد، در رأس جامعه واقع می‏شود، و محتمل است که بچۀ یک فقیر، یکوقت در رأس جامعه واقع بشود. اگر این بچه‏ای که شما تربیت کردید یک تربیت صحیح باشد و آن وقت آن بچه در رأس جامعه واقع بشود، یک ملت را سعادتمند می‏کند؛ و آن شرفش مال شماست؛ یعنی شما این سعادت را برای یک ملت بیمه کردید. و اگر خدای نخواسته به عکس باشد: یک بچه‏ای در
[دامن]مادر تربیتش تربیت اسلامی نباشد، تربیت انسانی نباشد، انحراف داشته باشد، این ممکن است که بعدها یک جامعه را به فساد بکشد. خیال نکنید یک آدم است. گاهی یک آدم، یک ده را خراب می‏کند؛ گاهی یک آدم یک شهرستان را خراب می‏کند؛ گاهی یک مملکت را خراب می‏کند.

قحط‏الرجال در ایران

شما از این اشخاصی که در دنیا و در طول تاریخ هستند و بودند عبرت بگیرید، یک فرد وقتی که می‏آید در رأس جامعه واقع می‏شود، مثل محمدرضا پهلوی، یک جامعه را به فساد می‏کشد؛ نه اینکه فسادش فقط این است که ذخایر ما را برده است؛ نه این است فقط که مملکت ایران را دو دستی تقدیم دیگران کرده و هر چه ما داشتیم به دیگران داده است؛ بلکه بالاتر از این، اینکه قشرهایی از این مملکت را همچو فاسد کرده است، همچو دزد بار آورده، که حالا وقتی ما می‏خواهیم یک نفر آدم سالم پیدا بکنیم، دنبالش باید بگردیم! یعنی چراغ برداریم بگردیم دنبال اینکه یک آدمی پیدا بکنیم که سالم باشد! یک آدم پیدا کنیم دزد نباشد! یک آدمی پیدا بکنیم امین باشد، خیانت به مملکت نکند! کم‏اند حالا. چرا؟ برای اینکه پنجاه و چند سال، اینها در رأس این مملکت بودند و خرابکاری کردند، و خودشان چون خراب بودند، آنهایی که نزدیک به اینها بودند خراب شدند. دستۀ بعد که نزدیک به این خرابها بودند، آنها هم خراب شدند. همین طور
از بالا خرابی شروع شد، تا قشرهای پایین؛ همه جا را فاسد کردند اینها. که الآن قحط الرجال است در مملکتمان. نمی‏توانیم یک افراد صحیح مهذب را پیدا کنیم، الاّ چند. کم هستند اینها، و این برای این است که در این پنجاه و چند سال، اینها آنقدر که به ذخایر انسانی ما صدمه زدند، به ذخایر ملی و مملکتی ما ـ آنقدر ـ صدمه نزدند. بلکه همه را هم دزدیدند، لکن مهم اینها بود.

جامعۀ سالم در گرو حاکمان سالم

اگر یک انسان، یک شاه، یک رئیس مملکت، مهذب و صحیح باشد، آنهایی که اطرافش هستند همه صحیح خواهند شد؛ و آنها هم سرایت می‏کند صحت عملشان، به پایینترها. یکوقت می‏بینید که اگر بیست سال یک حاکم عادل در بین مردم باشد، یک مملکت عادل پیدا می‏شود. اینکه ما فریاد می‏زنیم که جمهوری اسلامی، برای این است که اسلام فرد مهذب درست می‏کند، قرآن کتاب آدم‏سازی است. پیغمبرها آمدند آدمها را درست کنند؛ کاری دیگر جز این ندارند در طول زندگی‏شان، پیغمبرهای بزرگ و ائمۀ اطهار ـ علیهم السلام ـ دنبال این بودند که تربیت کنند مردم را. خدای تبارک و تعالی انبیا را فرستاده برای تهذیب مردم؛ برای اصلاح مردم. اگر چنانچه اصلاح بشود یک فردی که در رأس جامعه است، یک ملاّیی که در یک جامعه‏ای هست، اگر این ملاّ یک ملاّی صحیح باشد، جامعه صحیح می‏شود؛ از باب اینکه همه توجه به او دارند. اگر یک حکومت صحیح در یک جایی باشد، مردم چون توجه به او دارند آنها هم صحیح می‏شوند.

رسالت مادری و معلمی

این[تربیت]هم از دامن شما خانمها باید شروع بشود. از دامن شما باید این مطلب شروع بشود که بچه‏ها را تربیت کنید، یک تربیت صحیح اسلامی. به اینکه خودتان[وقتی]بچه در دامنتان هست، همراهتان هست، همۀ چشم و گوشش به فعل و قول شماست، از شما دروغ نشنود بعد دروغگو درآید از کار. اگر این دید مادر دروغ
می‏گوید، بعد هم دید پدر دروغ می‏گوید، این دروغگو می‏شود. اگر دید مادر آدم صحیحی است، پدر آدم صحیحی است، این صحیح بار می‏آید. این صحیح که بار آمد، شما تحویل مدرسه می‏دهید. اگر معلم یک معلم صحیحی باشد، از مدرسه این افراد صحیح بیرون می‏آیند؛ و یک جامعه صحیح می‏شود.

شما بعدها معلم می‏شوید ان‏شاءاللّه‏؛ حالا بعدها هر کدام مادر نیستید مادر می‏شوید ان‏شاءاللّه‏، معلم می‏شوید. در مادری‏تان باید بچه‏ها را تهذیب کنید؛ در معلمی‏تان هم باید تهذیب کنید؛ یک افراد صحیح تحویل جامعه بدهید، یک جامعه را صحیح کنید. و اگر خدای نخواسته عکس این معنا باشد، وِزر آنها هم به عهدۀ شما می‏آید. همان طوری که هر کار خوبی که اینها بکنند ـ چون شما مبدأ این کار خوب بودید ـ برای شما هم خوبی دارد، اجر و ثواب دارد، اگر خدای نخواسته یک قشر فاسدی شما تحویل جامعه بدهید، آنها بروند فسادکاری بکنند، این دودش به چشم شما هم می‏رود.

من از خدای تبارک و تعالی توفیق همۀ شما خانمها را، و همۀ آقایان را می‏خواهم؛ و سلامت و سعادت همه‏تان را از خدای تبارک و تعالی مسئلت می‏کنم.