صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان نجات مستضعفان طبق تعالیم قرآن ـ جریان آقای صدر و لیبی
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع نجات مستضعفان طبق تعالیم قرآن ـ جریان آقای صدر و لیبی
  • حضار حضار: اعضای هیأت اعزامی از لیبی، به سرپرستی آقای عبدالسلام جلّود[88]

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

آرمان قرآنی

خداوند را سپاس می‏کنم که اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستکبرین و زمین را از لَوْث مستکبرین پاک کند و مستضعفین را به حکومت زمین برساند.[1]اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تَبَع تعالیم عالیۀ قرآن و آنچه از اسلام و سیرۀ رسول اکرم و ائمۀ مسلمین به دست آوردیم و از سیرۀ انبیا ـ چنانچه در قرآن نقل می‏فرماید ـ به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره[2]کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با این تعالیم پیشرفت کردیم و ملت ما شهادت را استقبال کرد برای این مقصد. و چون شهادت مورد هدف او بود، با مشت و خون بر تمام قوای جهنمی، بر دبّابات،[3]بر مسلسلها،[4]بر ابرقدرتها، که در پشت شاه سابق صف کشیده بودند، غلبه کرد. ما می‏خواهیم که این رمز در بین تمام حکومتها و ملتها باشد. حکومتها باید خدمتگزار ملتها باشند؛ چنانچه در اسلام این سیره بود که حکومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود.
حکومتها از مردم انشا می‏شدند
[5]و ارتش نیز از آنها. و اگر حکومتها و ملتها به سیرۀ رسول اکرم و ائمۀ مسلمین عمل می‏کردند، آرامش در همۀ جای ارض بود؛ این اختلافات و خونریزیها نبود.

انقلاب ایران، الگو برای مستضعفان جهان

ما از خداوند می‏خواهیم که این نهضت اسلامی و نهضت انسانی سرمشق باشد از برای تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. مستضعفین حکومت را به عنوان حکومت نشناسند بلکه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادری که بر برادر دیگر خدمت می‏کند؛ هر دو پشتیبان هم باشند. اگر قوانین اسلام در ملتها، در حکومتها جریان پیدا بکند و آداب حکومتها و ملتها اسلامی باشد، نه حکومتها خیال تعدی بر ملتها دارند و نه ملتها با حکومتها مخالف خواهند بود.

من از شما که از طرف مُعمّر[6]آمدید و برای ما سلام او را آوردید تشکر می‏کنم و سلام من را نیز به ایشان و به ملت لیبی ابلاغ نمایید. من از خداوند تعالی می‏خواهم که تمام ملتها و دولتها بیدار شوند و همۀ ملتها و دولتهای اسلامی به هم پیوند کنند تا ابرقدرتها نتوانند بر اینها غلبه کنند و مخازن آنها را ببرند.

مسلمین قریب یک میلیارد جمعیت دارند و مع‏الأسف به واسطۀ تفرقه‏ای که بین آنها واقع است و به واسطۀ عدم رشدی که در حکومتهاست نتوانستند آن قدرتی را که اسلام برای آنها پیش‏بینی می‏کند به دست بیاورند. من از خداوند تعالی خواستارم که مستضعفین در هر جای ارض که هستند بر مستکبرین غلبه کنند، و مستکبرین به جای خود بنشینند، و دولتها و ملتها با هم برادر باشند.والسلام علیکم

[در این هنگام نخست وزیر لیبی به نمایندگی از هیأت لیبیایی سخنانی ایراد کرد،[7]امام چنین پاسخ
دادند:
]

چیزی که، قضیه‏ای که برای ما و علمای ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعۀ آقای صدر[8]است. من و علمای ایران برای این فاجعه بسیار متأثر هستیم، و این برای ما یک معمایی است که این معما حل نمی‏شود الاّ به دست دولت لیبی. ما این معما را می‏خواهیم که برادر ما «معمر» و دولت حل کنند و ناراحتیهای ما را به اتمام برسانند. من کراراً به وسایطی این معنا را تذکر دادم لکن الآن نیز اکیداً تذکر می‏دهم که این معنا در شَعْب[9]ما و در بین علمای ما انعکاس سوئی دارد؛ و من میل ندارم که بین ملت ما و دولت شما یک سوء تفاهمی باشد. من از شما می‏خواهم که این معما را حل کنید و موجب راحتی ما را فراهم کنید.

[پس از بیانات امام، نمایندۀ هیأت توضیحاتی داد و امام پاسخ دادند:]

بگویید[10]مقصود من این نبود که به شما یا به دولت شما تهمت بزنم. مقصود من این بود که شما قدرت دارید که در این ممالکی که نزدیک شماست و ایشان رفته‏اند در آنجا ـ به قول شما[11]ـ در آنجا فعالیت بکنید و این معما را برای ما حل کنید. ما هیچ‏گاه به برادران خودمان تهمت نمی‏زنیم و خلاف اسلام نمی‏کنیم لکن از شما می‏خواهیم حل‏این قضیه را، به[دلیل]اینکه شما قدرت این را دارید که این مسئله را حل کنید و از دولتهایی که ایشان رفته‏اند آنجا یک طور تحقیقاتی بکنید و ما مطلع بشویم.

[امام خمینی پس از شنیدن سخنان نمایندۀ هیأت لیبیای[12]، فرمودند:]

بله، من هم این معنی را می‏دانم لکن مهم این است که یک سوء تفاهمی بین ملتها و دولتهای اسلامی نباشد، و وحدت اسلامی همیشه محفوظ باشد و همۀ مسلمین با هم

برادر باشند. و اینکه در این معنا[13]طرح کردم،[14]برای این بود که همین سوءتفاهم به واسطۀ فعالیتی که شما برای تحقیق این مطلب بکنید، رفع بشود و بین دولتین و ملتین تفاهم صحیح حاصل بشود؛ و این تهمتها را ـ اجانب که می‏خواهند بین دولتها و بین ملتها تفرقه بیندازند ـ آنها را خنثی کنید، تبلیغات آنها را. من همیشه سعی‏ام بر این بوده است که مسلمین ید واحد باشند بر اعدا، چنانچه اسلام فرموده است؛ و جماعت واحده باشند، چنانچه اسلام می‏خواهد. لکن[خواست]مهم ما این بود که رفع بشود این سوءتفاهم، و برادری ایران و لیبی محفوظ باشد، و دست اجانب که می‏خواهند تفرقه بیندازند بین دو برادر ـ دو دولت، دو ملت ـ کوتاه بشود.

1 ـ اشاره به آیۀ 5 و 6 سورۀ قصص.
2 ـ انقلاب یا شورش مردمی.
3 ـ جمع دبابه: تانکهای جنگی.
4 ـ اصل: مسلسلات. 
5 ـ نشأت می‏گرفتند.
6 ـ معمر قذافی، رهبر لیبی.
7 ـ متن سخنان او در روزنامه‏های ایران در تاریخ 5/2/58 به چاپ رسیده است. 
8 ـ آقای موسی‏صدر رهبر شیعیان لبنان در سفر به لیبی به طرز مرموزی ناپدید شد.
9 ـ ملت، خلق.
10 ـ خطاب به مترجم.
11 ـ دولت لیبی مدعی بود که آقای موسی صدر به ایتالیا رفته است.
12 ـ جلود از سوء استفادۀ دشمنان اسلام و استعمار از قضیۀ اختلاف ایران و لیبی، و اتهامی که متوجه لیبی شده است، سخن گفت. ر . ک: کیهان 5/2/58. 
13 ـ قضیۀ آقای موسی صدر.
14 ـ اصل: کرد.