دیوان شعر امام خمینی
مایهی ناز
- دست من، بر سر زلفیْن تو بند است امشب
- با خبر باش که پایم به کمند است امشب[1]
- جان من، در خور یک بوسهای از لعل تو نیست
- قدس من! باز بگو بوسه به چند است امشب؟
- لب من بر لب چون لعل تو، ای مایهی ناز
- مگسی سوخته بنشسته به قند است امشب.
1
- سلمان ساوجی، با همین وزن و ردیف غزلی دارد:از لبِ لعل توام، کار به کام است امشبدولتم بنده و، اقبال غلام است امشب.