غزل گونه هاو قطعه هاو اشعار پراکنده غزلیات قصاید رباعیات ترجیع بند مسمط ها

دیوان شعر امام خمینی

باده‌ی‌ عشق[136]

  • من خراباتیم، از من سُخن یار مخواه
  • گُنگم، از گُنگ پریشان شده، گُفتار مخواه
  • من که با کوری‌ و مهجوری‌ خود سرگرمم
  • از چنین کور، تو بینایی‌ و دیدار مخواه
  • چشم بیمار تو، بیمار نموده است مرا
  • غیر هذیان، سُخنی‌ از من بیمار مخواه
  • با قلندر منشین! گر که نشستی‌ هرگز
  • حکمت و فلسفه و آیه و اخبار مخواه
  • مستم از باده‌ی‌ عشق تو و از مستِ چنین
  • پندِ مردان جهاندیده و هُشیار مخواه[1]

19 دی‌ 1365

1 - آقای‌ مردانی، این غزل را تضمین کرده است، واپسین بند آن چنین است:نام جانبخش تو، تا گشت مرا نقش نگیندم، همه دم نهم از عجز، به خاک تو جبینمهر تو، با گلم از روز ازل گشته عجینمستم، از باده‌ی عشق تو...