غزل گونه هاو قطعه هاو اشعار پراکنده غزلیات قصاید رباعیات ترجیع بند مسمط ها

دیوان شعر امام خمینی

آیینه‌ی‌ جان

  • بر در میکده، بگذشته ز جان آمده‌ام
  • پشت‌پایی‌ زده بر هر دو جهان، آمده‌ام
  • جان که آیینه‌ی‌ هستی‌ است در اقلیم وجود
  • بر زده سنگ به آیینه‌ی‌ جان، آمده‌ام
  • سرّ هستی‌ چو نشد حاصلم زا ملک شهود
  • در نهانخانه‌، پی‌ سِرّ نهان آمده‌ام
  • جلوه‌ی‌ روی‌‌ تو، بی‌منّت کس مقصود است
  • کاین همه راهْ، کران تا به کران آمده‌ام
  • دستگیری‌ کنم ای‌ خضر! که در این ظلمات
  • پی‌ سرچشمه‌ی‌ آب حَیَوان آمده‌ام
  • همّت ای‌ دوست! که من چشم ببستم ز جهان
  • به سر کوی‌ تو چشمِ نگران آمده‌ام
  • خوشدل از عاقبت کار شو ای‌ هندی‌! از آنک:
  • بر در پیر ره از بخت جوان آمده‌ام.