غزل گونه هاو قطعه هاو اشعار پراکنده غزلیات قصاید رباعیات ترجیع بند مسمط ها

دیوان شعر امام خمینی

عاشق دلباخته

  • سر خم باد سلامت که به من راه نمود
  • ساقی‌ باده به کف جان من آگاه نمود
  • خادم درگه میخانه‌ی‌‌ عشاق شدم
  • عاشق مست مرا خادم درگاه نمود
  • سرو جانم، به فدای‌ صنم باده‌فروش
  • که به یک جُرعه مرا خسرو جمجاه نمود
  • ماهِ رُخسار فروزنده‌ات ای‌ مایه‌ی‌ عیش!
  • بی‌نیازم به خُدا! از خور و از ماه نمود
  • برگ سبزی‌ ز گُلستان رُخت بخشودی‌
  • فارغم از همه فردوسی[1]گمراه نمود
  • با که گویم غم آن عاشق دلباخته را
  • که همه راز خود اندر شکم چاه نمود.

اسفند 1367

1 - منسوب به «فردوس»: بهشت؛ «فردوسی»: بهشتی، اهل بهشت. حضرت امام(س). می‌فرمایند: عارف کامل، لحظه‌ی لقاء حضرت حق، از همزیستی با فردوسیان هم فارغ می‌شود، چه آنکه گزیدن فردوس بر بهشت لقاء، خود گمرهی است و شاید از همین‌روست که وارد شده است که: اَکْثَرُ اَهْلِ الجَنّةِ الْبُلَهٰاءُ.