کشتن پدر

  • پریشان و بی‌تاب بود. دست‌هایش در میان دستبند آهنی به هم گره خورده و چشمانش از بی‌خوابی و گریه به خون نشسته بود. اتهامش قتل است اما نه قتل یک غریبه؛ قتل پدر...