کشاورز و وزیر کشاورزی

  • از میرزا علی کشاورز طبسی می‌پرسم‭:‬ اگر‭ ‬همین‭ ‬امروز،‭ ‬همین‭ ‬حالا،‭ ‬وزیر‭ ‬را‭ ‬ببینی،‭ ‬چه‭ ‬به‭ ‬او‭ ‬خواهی‭ ‬گفت؟ می‌گوید‭: ‬به‭ ‬او‭ ‬می‌گویم‭: ‬آقای‭ ‬وزیر‭! ‬من‭ ‬آن‭ ‬چه‭ ‬می‌بایست‭ ‬بگویم‭ ‬را‭ ‬گفتم‭ ‬ولی‭ ‬کسی‭ ‬گوش‭ ‬نکرد‭! ‬می‌گوید‭: ‬بازهم‭ ‬دست‭ ‬سر‭ ‬شانه‌ی‭ ‬او‭ ‬خواهم‭ ‬زد‭ ‬و‭ ‬بازهم‭ ‬خواهم‭ ‬گفت‭: ‬‮«‬خودتان‭ ‬می‌دانید‭ ‬و‭ ‬مملکت‭ ‬تان‭!‬‮»‬ میرزا‭ ‬علی‭ ‬سکوت‭ ‬می‌کند،‭ ‬با‭ ‬دو‭ ‬دست،‭ ‬صورتش‭ ‬را‭ ‬پنهان‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬چندبار‭ ‬پشت‭ ‬سر‭ ‬هم‭ ‬آه‭ ‬می‌کشد‭. ‬اصراری‭ ‬به‭ ‬ادامه‌ی‭ ‬گفتگو‭ ‬ندارم‭ ‬اما‭ ‬بعد‭ ‬اندکی‭ ‬سکوت‭ ‬ادامه‭ ‬می‌دهد‭: ‬کاش‭ ‬قدر‭ ‬این‭ ‬مملکت‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬می‌دانستیم‭!‬