همسر شهید مدق چگونه از دست گاردی ها رهایی یافت؟
۱۵ ساله بود و نوجوانی دبیرستانی ولی آنقدر کوچک به نظر می رسید که منوچهر نگاهی به او انداخت و گفت: بهتر است شما به سراغ عروسک بازی تان بروید و انقلاب را به دست ما بسپارید.
۱۵ ساله بود و نوجوانی دبیرستانی ولی آنقدر کوچک به نظر می رسید که منوچهر نگاهی به او انداخت و گفت: بهتر است شما به سراغ عروسک بازی تان بروید و انقلاب را به دست ما بسپارید.
می گفت: در شهادت من شک نکن ولی من آنقدر عاشق خدا هستم که شهادت را راحت نمی خواهم، دوست دارم بابت عشق به خدا از جانم ذره ذره مایه بگذارم.
چشم هایش کار خود را کرده بود و فرشته دیگر نمی توانست از او دل برکند و گمان می کرد اگر او را بگذارد و برود دیگر هیچ گاه پیدایش نخواهد کرد.
۱۵ ساله بود و نوجوانی دبیرستانی ولی آنقدر کوچک به نظر می رسید که منوچهر نگاهی به او انداخت و گفت: بهتر است شما به سراغ عروسک بازی تان بروید و انقلاب را به دست ما بسپارید.