جانبازان ترور

  • به کدامین گناه؟/5

    زهرا صالحی بیست ساله بود. دختری جوان و پر نشاط مانند همه هم سن و سال هایش. تازه مشغول به کار شده بود و خودش را برای کنکور هم آماده می کرد. بیست و هشتم مرداد ماه سال 65 بود. درست همان اول صبحی بمبی در میدان فردوسی منفجر شد و همه آرزوهای او را هم با خودش زیر خاک برد.

  • در مصاحبه با منیژه صفی یاری ؛

    هفده ساله بود و پر از شور و هیجان نوجوانی، دلش آینده را می خواست. خودش را بالای قله ای می دید که با تلاش به آن رسیده بود. تحصیلات عالیه، موفقیت در مسابقات ورزشی، مادر شدن و... اما بمب آمد و خواست آینده را از او بگیرد. بلند شد، سرش را بالا گرفت و خطاب به بمبگذاران گفت: اگر به جنگ اراده ام آمده اید شما را از پای خواهم انداخت. من یک ایرانی مسلمانم و تو یک تروریست.