ماجرای دعای کمیلی که امام میان سروصدای نوه ها خواند
خانم از مسافرت آمده بود و ما برای دیدنشان به خانه آقا رفته بودیم و ایشان هم قصد داشت دعای کمیل بخواند...
جی پلاس: امام خیلی به مستحبات مقید بودند به اینکه دعاهای مخصوص هر ماه را به موقع بخوانند. یک بار وارد اتاق ایشان شدم. خانم شاید از مسافرت آمده بودند که آقا دیگر نمی شد به ما بگویند ساکت، می خواهم دعا بخوانم! ما هم رفتیم خدمت خانم و از طرفی آقا هم می خواستند دعای کمیل بخوانند. من دیدم در آن سر و صدا آقا دعای کمیل جلویشان بود و می خواندند و کاری هم نداشتند به اینکه حال چی می گذرد و دعا را رها نمی کردند.
برشی از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی(س)، جلد 3. خاطره نقل شده از حجت الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی.
دیدگاه تان را بنویسید