مراسم «رونمایی از کتاب مباحثاتی در تفسیرپژوهی معاصر» در آستانه ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) با حضور جمعی از شخصیتهای حوزه و دانشگاه، در مجتمع فرهنگی هنری یادگار امام قم برگزار شد.
مراسم «رونمایی از کتاب مباحثاتی در تفسیرپژوهی معاصر» در آستانه ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) در مجتمع فرهنگی هنری یادگار امام قم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله محمدعلی ایازی طی سخنانی در این مراسم گفت: فلسفۀ وجودی انجمنهای علمی در جهان، پر کردن خلأهایی است که در ساختارهای رسمی آکادمیک وجود دارد؛ بدین معنا که اهداف و روشهای پژوهشی در این انجمنها، متفاوت از روال معمول دانشگاهها و حوزههای علمیه تعریف میشود.
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم افزود: اگر بخواهیم نگاهی گذرا به تاریخچه انجمنهای قرآنی داشته باشیم، باید اذعان کرد که فارغ از سنت دیرینه پژوهشهای دینی ما که از قرن چهارم هجری شکل گرفت، تأسیس نهادهایی تحت عنوان «انجمن» در غرب قدمتی نزدیک به دو قرن دارد. نخستین بار این حرکت در کشور آلمان توسط خاورشناسانی همچون «تئودور نولدکه» و «گوستاو فلوگل» آغاز شد. هرچند پیشفرضها و مبانی اعتقادی آنان با مسلمانان متفاوت بود، اما رویکرد کلی ایشان همدلانه و علمی محسوب میشد. برای نمونه، نگارش «نُجُومُ الفُرقان» توسط فلوگل، پایهگذار تدوین معاجم قرآنی شد که بعدها «محمد فؤاد عبدالباقی» با بهرهگیری از آن، اثر ماندگار «المُعْجَمُ الْمُفَهْرَسُ لِأَلْفَاظِ الْقُرْآنِ الْکَرِیم» را تألیف نمود.

وی یادآور شد: این جریان سپس در آمریکا و دیگر کشورهای غربی امتداد یافت و با حضور نسلهای جدید مسلمانان در غرب، سکان این تحقیقات به دست خود مسلمانان افتاد. جالب توجه است که انجمنهای قرآنی در کشورهای عربی، پدیدهای متأخرتر بوده و شاید سابقهای کمتر از دو دهه داشته باشند و عمدتاً نیز بر مباحث قرائت متمرکز بودهاند. در ایران نیز انجمنهای متعددی در تهران و قم با هدف پژوهشهای گروهی شکل گرفتند.
آیتالله ایازی افزود: «انجمن مباحثات قرآنی» از سال ۱۳۹۳ شمسی با ترکیبی از فضلا و محققان حوزوی و دانشگاهی تأسیس شد. هدف غایی این انجمن، واکاوی مباحث چالشبرانگیز، پاسخ به شبهات و نقد آراء خاورشناسان بوده است. ویژگی بارز این محفل، خصلت «مباحثهای» آن است؛ سنتی که ریشه در تراث حوزههای علمیه دارد. در طول ۱۲۳ جلسه برگزار شده، حدود بیست درصد از ارائهدهندگان، از محققان خارج از کشور(اعم از مسلمان و غیرمسلمان) بودهاند. رویکرد ما همواره حفظ شأن علمی و آزاداندیشی بوده است؛ چنانکه حتی در نقد آثاری همچون «قرآن مورخان»، از موافقان آن نیز برای طرح دیدگاههایشان دعوت به عمل آمد.
وی با تشکر از یادگار امام و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، اظهار داشت: کتابی که امروز رونمایی میشود، جلد نخست از مجموعه سخنرانیها و مقالات انجمن است که به موضوع «تفسیرپژوهی» اختصاص دارد. این مجلد شامل مباحثی در حوزۀ علوم قرآن، معارف، تفسیر آیات و تاریخگذاری متن مقدس است.

به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا نیز در این جلسه طی سخنانی با موضوع «امکانسنجی بهرهگیری از مطالعات مدرن کتاب مقدس در پژوهشهای قرآنی» گفت: در این مقاله تلاش شده است نشان داده شود که چگونه «تفسیر» در سنت مسیحی، از یک «فرایند الهی» به یک «عملیات عرفی» تغییر ماهیت داد. در مسیحیتِ نخستین، فهم کتاب مقدس نیازمند روشی اکتسابی نبود، بلکه مفسر باید با تهذیب نفس و طهارت درون، خود را مجلای فهم کلام الهی میساخت. قدیس آگوستین از این حالت تعبیر به «لانه کردن کبوتر روحالقدس در دل مفسر» میکرد؛ یعنی فهماندن، فعلی الهی محسوب میشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: بعدها، بهویژه با ظهور پروتستانتیسم و الهیات «ژان کالوَن» این رویکرد تغییر کرد. استدلال این بود که حتی اگر وثاقت متن مقدس ثابت شود، خطای در «فهم مفسر» همچنان محتمل است. لذا برای آزمونپذیریِ فهم، نیاز به الگوریتم و روش احساس شد. وقتی تفسیر روشمند شد، قابلیت آموزش پیدا میکند و از آن حالت اشراقی و قدسی خارج شده، به یک عملیات انسانی و عرفی تبدیل میشود. سؤال اصلی این پژوهش آن است که آیا چنین تجربهای در سنت اسلامی نیز قابل تکرار است؟
وی تأکید کرد: پاسخ محققانه (با رعایت احتیاط) مثبت است؛ بدین معنا که میتوان عملیات فهم قرآن را به فرآیندی دارای متدولوژی مشخص و قابل آموزش تبدیل کرد، هرچند که این امر به معنای بشری شدن فرایند تفسیر خواهد بود.

به گزارش خبرنگار جماران، زهرا اخوان صراف نیز طی سخنانی در این مراسم گفت: از میان جنبههای مختلف مطالعات قرآنی محققان غربی (غیر مسلمان)، تفسیرپژوهی حوزهای جدیدتر است و سابقه آن به قرن بیستم برمیگردد. برآمد عمده پژوهشهای این عرصه در دو محور اصلی آیهپژوهی و فراتفسیر، عدم اعتبار سنت تفسیری مسلمانان است.
عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: از دیدگاه آن مطالعات این عدم اعتبار بهخاطر آن است که تفسیر اسلامی یا مأثور است یا اجتهادی؛ گزینش و گزارش روایات تفسیری در تفسیر نقلی مسلمانان شدیداً از گرایشهای کلامی متأخر از نزول، متأثر است و تفسیر اجتهادی فاقد روش علمی بوده، حتی حسب مبانی و آرای خود مسلمانان واجد اعتبار نیست. این است که محققانی که از آغاز نیمه دوم قرن بیستم به مطالعات قرآنى مشغول شدند، بازنگری در تفسیر قرآن مبتنی بر دادههای علوم انسانی معاصر غرب را توصیه کردند.
وی افزود: منظور از فقدان روش این نبود که سنت تفسیری مسلمانان قواعدی مدون ندارد یا صبغهها و گرایشهای گوناگون ندارد؛ بلکه منظور لزوم الگوریتمیک کردن تفسیر بود؛ الگوریتمهایی که معین میکند مفسر دقیقاً طی چه گامهایی از این الفاظ به آن معانی میرسد.
اخوان صراف اظهار داشت: جدیدترین و پرطرفدارترین این الگوریتمها شاید نقد فرمی - بهمثابه پیوندی میان نقد تاریخی و نقد ادبی - است که توجه نواندیشان مسلمان را هم جلب کرده است. کاری که این گفتار در کتاب کردهام این بوده که بررسی نمونههایی از نقادیهای محققان غیرمسلمان در آیهپژوهی و نیز مباحث فراتفسیری، در عین این که آشکار کردهام چرا آنچه در آن نمونهها حساسیت آن محققان را برانگیخته است، مدنظر مسلمانان نبوده و چرا کشفهای آنان نمیتواند برای تفسیرپژوهان مسلمان چندان نگران کننده باشد، بایستههای مواجهه نقادانه - و در صورت امکان، همدلانه - با این بازنگری و الگوریتمیک کردن تفسیر قرآن را ضمن مجموعهای از پرسشهای علمی پیش روی محققان گذاشتهام که میتواند میان سنت تفسیری مسلمانان و تفسیر مدرن اسلامی، پُلی را پیشنهاد کند.