در گفت و گو با جماران؛
یک کارشناس اقتصادی بررسی کرد: از سکه تا اوراق طلا؛ سیاست جدید بانک مرکزی برای مدیریت سرمایه مردم
بانک مرکزی راههای جدیدی برای خرید طلا و ارز معرفی کرده است تا مردم بتوانند بدون مراجعه مستقیم به بازارهای فیزیکی، سرمایهگذاری کنند. سیاستگذار در رویکرد فعلی به دنبال ایجاد داراییهای مالی معادل و معتبر طلا و ارز است که میتواند بدون کاهش تقاضای کل برای پوشش ریسک، شکل تحقق این تقاضا را از بازار فیزیکی به بازار مالی منتقل کند. در این رویکرد، هدف حذف انگیزه نگهداری طلا و ارز نیست، بلکه مدیریت محل و سازوکار بروز این انگیزه است. در شرایط فعلی کشور، تقاضای غالب برای طلا و ارز در ایران، تقاضای سرمایهای است و عامل اصلی آن، انتظارات تورمی و ارزی است نه نیاز مصرفی.
گروه اقتصادی: یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بانک مرکزی ایران با معرفی ابزارهای مالی جدید قصد دارد مسیر خرید طلا و ارز را از بازارهای سنتی و فیزیکی به بازارهای مالی منتقل کند، گفت: به این ترتیب، مردم میتوانند بدون نیاز به خرید مستقیم سکه، شمش یا ارز، در طلا و ارز سرمایهگذاری کنند و ریسک نگهداری نقدی این داراییها را کاهش دهند. کارشناسان اقتصادی میگویند این اقدام نه تنها به کاهش نوسانات قیمت و فشار بر بازار کمک میکند، بلکه امکان مدیریت بهتر تقاضا و سرمایهگذاری مردم را فراهم میآورد و ابزارهای مؤثرتری در اختیار سیاستگذار پولی و مالی قرار میدهد.
به گزارش جماران، داود محمدی ورجوشانی، کارشناس اقتصادی، با اشاره به اقدامات تازه بانک مرکزی برای خرید طلا گفت: بانک مرکزی سه مسیر تازه برای خرید طلا معرفی کرده است. نخست، انتشار اوراق سلف موازی استاندارد شمش طلا با تحویل گواهی سپرده بر اساس ابزارهای بورس کالا. دوم، عرضه اوراق مبتنی بر طلا و ارز از طریق شبکه بانکی که این هفته انجام خواهد شد. سوم، صدور مجوز صندوقهای صدور و ابطال طلا از طریق شعب بانک ملت، تا از این درگاه نیز امکان خرید طلا برای متقاضیان ایجاد شود.
وی در ادامه توضیح داد: در اقتصاد ایران، طلا و ارز نقشی فراتر از ابزار مبادله یا مصرف دارند و بهطور تاریخی به داراییهای اصلی پوشش ریسک تورمی و ارزی تبدیل شدهاند. در شرایط بیثباتی انتظارات، بخش عمده تقاضا برای طلا و ارز ماهیت سرمایهای و سفتهبازانه دارد و نه مصرفی یا تجاری. تمرکز این تقاضا بر بازار فیزیکی، پیامدهای متعددی برای سیاستگذار پولی و مالی ایجاد کرده است؛ از جمله فشار بر ذخایر، تشدید نوسانات قیمت، تقویت انتظارات تورمی و کاهش قابلیت مداخله موثر بانک مرکزی. در این چارچوب، سیاستهای محدودکننده یا سرکوبی معمولا ناکام ماندهاند یا به انتقال تقاضا به بازارهای غیررسمی انجامیدهاند.
محمدی ورجوشانی افزود: سیاستگذار در رویکرد فعلی به دنبال ایجاد داراییهای مالی معادل و معتبر طلا و ارز است که میتواند بدون کاهش تقاضای کل برای پوشش ریسک، شکل تحقق این تقاضا را از بازار فیزیکی به بازار مالی منتقل کند. در این رویکرد، هدف حذف انگیزه نگهداری طلا و ارز نیست، بلکه مدیریت محل و سازوکار بروز این انگیزه است. در شرایط فعلی کشور، تقاضای غالب برای طلا و ارز در ایران، تقاضای سرمایهای است و عامل اصلی آن، انتظارات تورمی و ارزی است نه نیاز مصرفی.
وی خاطرنشان کرد: سرمایهگذار میان داراییهای مختلف بر اساس بازده انتظاری، ریسک، نقدشوندگی و هزینه نگهداری انتخاب میکند. در صورت وجود جانشین مالی معتبر با همبستگی بالا، بخشی از تقاضای فیزیکی بهصورت درونزا به بازار مالی منتقل میشود. منطق اقتصادی این تصمیم بیشتر تغییر شکل تقاضا است؛ در حالت متعارف، تقاضا برای طلا و ارز بهطور مستقیم وارد بازار نقدی میشود و منجر به افزایش قیمتهای مشاهدهپذیر، فشار بر ذخایر و تشدید انتظارات میگردد. اما در صورت معرفی داراییهای مالی معادل، تقاضای کل برای پوشش ریسک ثابت میماند و منحنی تقاضای بازار فیزیکی به سمت این ابزارها منتقل میشود و بخشی از این تقاضا در بازار سرمایه جذب میگردد. به بیان دیگر، تغییر ایجادشده کمی نیست، بلکه کیفی و ساختاری است.
کارشناس اقتصادی در خصوص سازوکار عملی سیاستگذار یادآورشد: تعریف دارایی مالی معادل شامل ویژگیهای زیر است: پشتوانه مشخص (طلا یا ارز)، همبستگی بسیار بالا با قیمت دارایی پایه، شفافیت قیمتگذاری، نقدشوندگی مناسب و حداقلی از امکان تسویه یا تحویل، حتی بهصورت محدود یا مشروط. نمونهها شامل اوراق مبتنی بر گرم طلا، صندوقهای سرمایهگذاری طلا و اوراق ارزی با بازپرداخت ارزی یا معادل ریالی معتبر هستند.
وی درباره مقایسه ذهنی سرمایهگذار گفت: سرمایهگذار میان دارایی فیزیکی و مالی مقایسه میکند و با توجه به ریسک نگهداری، نقدشوندگی و هزینه نگهداری، بخش قابلتوجهی از تقاضای سرمایهای، بهویژه تقاضای خرد و متوسط، ترجیح میدهد ابزار مالی را انتخاب کند.
محمدی ورجوشانی درباره آثار سیاست بر بازار طلا و ارز ادامه داد: با انتقال بخشی از تقاضا به بازار مالی، حجم معاملات فیزیکی کاهش مییابد، نوسانات قیمتی در بازار نقدی تعدیل میشود، نقش شوکهای انتظاری در قیمتها تضعیف میگردد، ابزارها قابل بازارگردانی هستند، امکان تنظیم حجم انتشار و قابلیت توقف یا اصلاح دارند و در چارچوب بازار سرمایه رصدپذیرند. این ویژگیها امکان مدیریت فعال تقاضا را فراهم میکند؛ امری که در بازار فیزیکی تقریباً ناممکن است.
وی درباره شروط موفقیت و ریسکها گفت: شروط موفقیت شامل اعتبار بالای ناشر، ثبات قواعد بازی و پرهیز از تصمیمات ناگهانی، شفافیت کامل در قیمتگذاری و تسویه و حداقلی از امکان تبدیل به دارایی پایه است. ریسکهای شکست نیز شامل بیاعتمادی ناشی از تجربههای گذشته، فاصله معنادار قیمت ابزار مالی با بازار آزاد و مداخلات دستوری یا محدودیتهای ناگهانی است. انتشار اوراق و صندوقهای مبتنی بر طلا و ارز، در صورت طراحی صحیح، نه بهمنزله انکار تقاضای پوشش ریسک، بلکه بهمنزله مدیریت هوشمندانه آن است. این سیاست با تغییر شکل تحقق تقاضا میتواند فشار بر بازارهای فیزیکی، ذخایر و انتظارات را کاهش داده و ابزارهای موثرتری در اختیار سیاستگذار پولی و مالی قرار دهد.
مشاهده خبر در جماران