کدخبر: ۱۶۹۱۰۸۱ تاریخ انتشار:

بیانیۀ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به‌مناسبت روز دانشجو که در مقابل وزیر اقتصاد قرائت شد

آقای وزیر، شما در میانۀ جنگی به کرسی وزارت رسیدید که همچنان ترس از وقوع دوباره‌اش در ذهن تمامی اقشار ملّت جای گرفته‌است و عدم اطمینان نسبت به فردا را در دل‌های همگان به امری نهادینه بدل کرده‌است. پیش از آغاز جنگ، در میان رویکردها و برنامه‌های خود ادّعا کرده‌اید که با استمرار تحریم‌ها راه بی‌اثرسازی آن‌ها را دنبال خواهید کرد و برای تحقّق اقتصاد درون‌زا گام برمی‌دارید. حال، اکنون که تحریم و فشارهای بین‌المللی بار دیگر به بالاترین سطح خود رسیده‌اند، این شما هستید که باید بگویید: چه خواهید کرد؟ چگونه قرار است رفاه ایرانیان را در چنین شرایطی حفظ کنید؟ چه می‌توانید بکنید که اسلاف شما نتوانسته‌اند و نکرده‌اند؟

به گزارش جماران؛ بیانیۀ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به‌مناسبت روز دانشجو که در مقابل وزیر اقتصاد قرائت شد، بدین شرح است:

جناب آقای دکتر مدنی‌زاده

سلام علیکم

این روزها آنچه بر ایران می‌گذرد، دیگر با واژگانی چون ناترازی و مسئله و چالش قابل توصیف نیست. توّهم، ضعف مدیریتی و کژرفتاری، کشور را در عموم ابعاد حیاتی به یک فاجعۀ تمام‌عیار رسانده‌است. اکنون، بحران روال روزمرۀ ما شده و اهل دغدغه نگران زیست‌پذیری این خاک در آینده‌ای نه‌چندان دور هستند. زیر سایۀ سنگین جنگ انزوای ما از دنیا بار دیگر به اوج خود رسیده و دسترسی به مواهب تعامل و تجارت با جهان، دورتر و دورتر می‌نماید. چرخ تولیدِ کشور سال‌هاست که از تک‌و‌تا افتاده و عواقبش بر سر رفاه و معیشت مردم آوار شده‌است؛ تا آنجا که دیگر می‌توان با اطمینان گفت ملّت ایران امسال را با سفره‌ای کوچک‌تر از سال گذشته به پایان می‌برند. جناب وزیر، لابد نیک می‌دانید که امروز مسئول رسیدگی به این مصیبتی که بر سر اقتصاد ایران ریخته‌است، شما هستید. نیک می‌دانید که دیگر جایی برای توصیه و هشدار و انذار نیست؛ امروز تنها دوات تصمیمات شماست که ورق کارنامه‌تان را امضا خواهد کرد. حال باید واضح و شفّاف توضیح دهید که چه قدم‌هایی در مقابل بلایای روزافزون که بر سر اقتصاد این کشور می‌ریزد، برداشته‌اید؛ چگونه می‌خواهید با زخم‌های عمیقی که بر پیکر رفاه خانوار وارد آمده مواجه شوید؛ و چه چیز را می‌خواهید و می‌توانید که اصلاح کنید.

آقای وزیر، شما در میانۀ جنگی به کرسی وزارت رسیدید که همچنان ترس از وقوع دوباره‌اش در ذهن تمامی اقشار ملّت جای گرفته‌است و عدم اطمینان نسبت به فردا را در دل‌های همگان به امری نهادینه بدل کرده‌است. پیش از آغاز جنگ، در میان رویکردها و برنامه‌های خود ادّعا کرده‌اید که با استمرار تحریم‌ها راه بی‌اثرسازی آن‌ها را دنبال خواهید کرد و برای تحقّق اقتصاد درون‌زا گام برمی‌دارید. حال، اکنون که تحریم و فشارهای بین‌المللی بار دیگر به بالاترین سطح خود رسیده‌اند، این شما هستید که باید بگویید: چه خواهید کرد؟ چگونه قرار است رفاه ایرانیان را در چنین شرایطی حفظ کنید؟ چه می‌توانید بکنید که اسلاف شما نتوانسته‌اند و نکرده‌اند؟ سال‌هاست که نظام حکمرانی فرصت‌های ارتباط ما با دنیا و استفاده از نعمات اقتصادی آن را با خیال خام خودکفایی سوزانده‌است؛ رفاه و بهروزی مردم به پای رویاپردازی‌های نظامی و منطقه‌ای و خواب‌های بیست‌وپنج‌ساله، که اضغاث احلامی بیش نبوده‌اند، قربانی شده‌است. تمام این سال‌ها، زجر رجز خواندن حاکمان را مردم کشیده‌اند. در دهۀ ۹۰، این سیاست شکست‌خوردۀ نه جنگ و نه مذاکره بود که آن‌چنان برخورداری کشور از سرمایه‌های تازه، بهره‌وری تولید و انتظارات مثبت مردم از آینده را فلج کرد که حاصلش چیزی جز پایین‌ترین نرخ‌های رشد و از کار افتادن چرخ اقتصاد ایران نبود. اکنون که شرایطی دشوارتر بر جایگاه ایران در جهان حکم‌فرما شده‌است، چگونه می‌خواهید رفاه و تمکّن مردم را تأمین کنید؟ چگونه قرار است مانع محروم شدن کشور از بازارها، منابع مالی و دانش و فنّاوری جهانی شوید؟ چه ابزارهایی در اختیار دارید که پیشینیانتان نداشته‌اند؟ چه سیاست‌هایی قرار است اجرا کنید که آن‌ها نکرده‌اند؟ آیا ادّعای بی‌اثر کردن تحریم‌ها چیزی فراتر از شعارهای متوهمانۀ دوره‌های گذشته است؟ اگر این‌گونه است، بگویید تا ما هم بدانیم.

جناب وزیر، کسری بودجه، امروز برای عموم مردم به واژه‌ای آشنا بدل شده‌است. مدت‌هاست خرج دولت از دخلش پیشی گرفته و در نهایت، مابه‌التفاوت این ولخرجی‌ها از جیب مردم غارت گشته‌است. در تمام این سال‌ها، هرچه درآمد دولت محدودتر شده، مخارج بی‌معنا و بیهودۀ آن افزایش یافته‌است. دارایی عمومی مردم سال‌هاست که بذل و بخشش نهادهای غیراقتصادی و بی‌ثمری می‌شوند که هیچ دردی از مردم دوا نمی‌کنند. سال‌هاست که ثروت ملّت صرف اشخاص و سازمان‌هایی می‌شود که تنها کاربردشان یا ترویج ایده‌های تاریخ‌مصرف‌گذشته است و یا پایانه‌ای برای توزیع رانت میان خودی‌های حاکمیت شده‌اند. امروز در حالی ردیف‌های بودجۀ بی‌حساب و کتاب سهم مقرّبین حاکمیت می‌شود که در همین دانشگاه شریف، امکانات رفاهی زیست حداقلی دانشجو به بهانۀ کسری و نبود منابع مالی ذرّه‌ذرّه سلب می‌گردند. آقای وزیر، امروز که به‌واسطۀ تحریم و تنگ‌تر شدن حلقۀ ارتباطات جهانی از هر زمان دیگر، درآمدهای دولت نیز رو به کاهش گذاشته‌است، آیا همچنان قرار است هزینۀ چنین نهادهایی از جیب مردم پرداخت شود؟ شما، به‌عنوان یکی از رئوس اصلی سیاست‌گذاری اقتصادی کشور، چه تدبیری برای پایان یافتن حاتم‌بخشی‌هایی دارید که هربار حاصلشان به صورت تورّم مزمن بر سر سفرۀ خانوار فرود آمده‌است؟شما با مجلسی طرف هستید که حتّی اکنون نیز به‌سختی از پس سد رأی اعتماد نمایندگان آن گذشته‌اید؛ حال آیا این اختیار و توانایی را دارید که سیاست‌های مطلوب خود در قبال بودجه و سایر امور را از سرند چنین مجلسی عبور دهید؟ درتمام این سال‌ها قانون‌گذاری نادرست و حساب‌نشده سهمی انکارناشدنی در وخامت اوضاع اقتصادی داشته‌است؛ آیا توان برآمدن از پس چنین قوانینی را دارید؟

جناب وزیر، سال‌هاست که تأکید بر لزوم تولید و مولّدسازی سرمایه‌های مردم ترجیع‌بند گفته‌های این و آن مسئول از بالاترین رده تا پایین شده‌است.

گوشمان پر است از بیاناتی که هر سال از لزوم گسترش تولید می‌گویند و امثالشان در میان برنامه‌ها و راهبردهای شما هم زیاد پیدا می‌شوند. حال آنکه سیاست‌های صاحبان همین گفته‌هاست که کشور را به ورطۀ فاجعه پرتاب کرده‌است؛ اکنون شفاف بگویید که شما چگونه در مسیر چنین اهدافی حرکت کرده‌اید؟ چگونه قرار است سیاست‌هایی طراحی کنید که سرمایه‌گذاری را تسهیل و بهره‌وری را تقویت کند؟ در شرایطی که مردم در نااطمینانی محض از آیندۀ خود به سر می‌برند و ذرّه‌ای اعتماد به تصمیمات سیاست‌گذارانۀ سرتاسر حاکمیت متبوعتان ندارند، با کدام ابزار می‌توان به تولید رونق بخشید؟ آقای وزیر واضح و روشن بگویید که برای رشد اقتصادی چه برنامه‌ای فراتر از سیاست‌نویسی‌های خوش‌خیالانه دارید؟ شما برای کمک به بهبود رفاه و وضعیت اقتصادی کم از لزوم توجّه به اقتصاد دیجیتال نگفته‌اید؛ آیا خبر ندارید که همکارانتان چطور با فیلترینگ و محدودیت، راه تنفّس کسب‌وکارها را فشرده‌اند و آزادی زیست و عمل تک‌تک مردم را زنجیر کرده‌اند؟

جناب آقای دکتر مدنی‌زاده، امروز که در مقابل شما ایستاده‌ایم، دیگر هشدار و انذار پیش از وقوع بحران معنای خود را از دست داده‌است. دیگر مدّت زیادی است که برای علاج امور دیر شده‌است. اکنون بدون آنکه قطب‌نمای هدایت امور از اساس تغییر جهت دهد، تحوّل و اصلاح اصولا فاقد مفهوم است و اگر با ریل‌گذاری گذشته حرکت کنید، دیری نخواهد بود که نام شما هم به فهرست بلند اسامی افرادی اضافه شود که با شکست صندلی‌شان را ترک کرده‌اند.

جناب وزیر، امروز هر قدمی که خلاف جهت خواست و صلاح ملّت و برای جلب نظر صاحبان قدرت برداشته شود، پوچ و بی‌ثمر است. اکنون شما مسئول و مورد پرسش هستید. بدانید که روی‌گردانی از مصلحت ملّت و منافع کشور برای خواست و میل حاکمیت، روز دیگر پاداشی جز حذف و استیضاح از سوی همان اهل قدرت برایتان باقی نمی‌گذارد.

مشاهده خبر در جماران