گزارش آتلانتیک:
آینده توافق اسرائیل و حماس چه خواهد شد؟
پس از اعلام آتشبس در غزه، نگاهها به بازیگران منطقهای و پیامدهای سیاسی و امنیتی آن دوخته شده است؛ از موضعگیری محتاطانه حزبالله و نگرانی از گسترش درگیری در مرزهای شمالی لبنان، تا نارضایتی حوثیهای یمن از آتشبس و تلاش گروه های عراقی برای بازتعریف نقش خود در سایه ثبات نسبی. در همین حال، دیوان کیفری بینالمللی در پی فرصت تازهای برای پیگیری پروندههای جنایات جنگی است. این مجموعه تحولات نشان میدهد که پایان جنگ غزه، بهجای آرامش، مرحلهای پیچیدهتر از تحولات سیاسی و حقوقی را در خاورمیانه رقم زده است.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، آتلانتیک نوشت: دوشنبه، در نخستین بخش از توافق آتشبس که با میانجیگری کاخ سفید حاصل شد، حماس تمامی بیست گروگان زندهای را که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در اختیار داشت، آزاد کرد؛ در مقابل، اسرائیل نزدیک به دو هزار زندانی فلسطینی را آزاد نمود، حملات خود را متوقف کرد و روند عقبنشینی نیروهایش از داخل غزه را آغاز کرد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، سهشنبه در شبکههای اجتماعی نوشت:
«یک بار سنگین برداشته شد، اما کار هنوز تمام نشده است. مرحله دوم همین حالا آغاز میشود!!!»
اکنون پرسش این است که مرحله بعدی چه باید دربرگیرد؟ چه طرفها یا عواملی میتوانند مانع روند صلح شوند؟ و از بازیگران و ذینفعان مختلف چه اقداماتی باید انتظار داشت؟ برای درک بهتر آنچه ممکن است در ادامه رخ دهد، کارشناسان شورای آتلانتیک به بیست پرسش کلیدی پاسخ دادهاند.
۱. آیا حماس اجساد گروگانهای کشته شده را به اسرائیل بازخواهد گرداند؟
مسئله توانایی حماس در بازگرداندن اجساد گروگانهای کشتهشده در غزه، نه تنها از جنبه انسانی و لزوم بازگرداندن پیکرها و ایجاد آرامش برای خانوادههای آنان اهمیت دارد، بلکه برای آینده مرحله دوم توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس نیز حیاتی است. اگر حماس نتواند تمامی اجساد را بازگرداند یا اسرائیلیها احساس کنند که حماس همه تلاش خود را برای انجام این کار بهکار نمیگیرد، سطح شکننده اعتماد میان دو طرف بیش از پیش آسیب خواهد دید و اجرای مراحل بعدی توافق دشوارتر خواهد شد. در واقع، این وضعیت از همان روزهای ابتدایی اجرای توافق نیز قابل مشاهده بوده است.
ممکن است حماس در پی عملیات گسترده و تهاجمی ارتش اسرائیل در نوار غزه، تماس خود را با مناطقی که اجساد در آن دفن شدهاند از دست داده باشد. با این حال، پرسش اصلی این نیست که آیا همه اجساد بازگردانده خواهند شد یا خیر—هرچند امید میرود همه خانوادهها بتوانند بر مزار کشتهشدگانشان حاضر شوند—بلکه این است که اراده حماس برای همکاری تا چه اندازه است.
آیا حماس برای یافتن تمام اجساد، بهمنظور اعتمادسازی با اسرائیل و میانجیها، تلاش جدی خواهد کرد؟ آیا چنین اقدامی نشانهای از تمایل واقعی برای پایان دادن به جنگ و اجرای کامل مفاد توافق خواهد بود؟ هنوز پاسخ این پرسش روشن نیست.
دَنی سیترینوویچ، پژوهشگر غیرمقیم در برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک و عضو مؤسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) است. او پیشتر به مدت بیستوپنج سال در اطلاعات دفاعی ارتش اسرائیل خدمت کرده است.
۲. آیا نیروهای اسرائیلی از غزه خارج خواهند شد؟
در خصوص این پرسش که آیا توافق آتشبس با میانجیگری ترامپ از «مرحله نخست» فراتر رفته و به خروج کامل ارتش از غزه منجر خواهد شد، احتیاط لازم است.
نخست، هرچند طرح ترامپ روندی زمانبندیشده برای خروج مرحلهای اسرائیل از غزه در نظر گرفته است، اما برخی از مفاد آن دارای شرایط قطعی «بله یا خیر» هستند. این موارد شامل مسائل کلیدی همچون تأیید خلع سلاح حماس، استقرار نیروهای امنیتی بینالمللی و ایجاد ساختار حکمرانی جایگزین برای غزه میشوند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در تاریخ ۱۰ اکتبر اعلام کرد:
«در مرحله دوم توافق، حماس خلع سلاح خواهد شد و نوار غزه غیرنظامی میشود. این اتفاق یا از طریق دیپلماسی و مطابق با طرح ترامپ رخ خواهد داد، یا بهصورت نظامی و به دست خود ما.»
دوم، نیازهای امنیتی اسرائیل همواره بر هرگونه نگرانی سیاسی یا نارضایتی احتمالی آمریکا از تاخیر در جدول زمانی خروج برتری دارد. بندهای سیزدهم و شانزدهم طرح جامع تصریح میکنند که اسرائیل اختیار دارد حضور نیروهای خود را در غزه حفظ کند تا از نابودی کامل توان نظامی حماس و جلوگیری از بازسازی آن اطمینان حاصل نماید. افزون بر این، مقامات امنیتی اسرائیل بارها بر ضرورت حفظ کنترل جغرافیایی بر مناطق راهبردی داخل غزه تأکید کردهاند. برای نمونه، اسرائیل پیشتر اعلام کرده است که از کریدور فیلادلفیا در مرز غزه و مصر خارج نخواهد شد، حتی اگر شرایط توافق بر ترک این منطقه حائل تأکید داشته باشد. این نوار حائل نهمایلی در امتداد مرز غزه-مصر همچنان در کنترل اسرائیل است و به احتمال زیاد، به مانعی برای خروج کامل از نوار غزه تبدیل خواهد شد.
سوم، خلأ سیاسی در غزه باید با یک نهاد حاکم توانمند پر شود. تشکیلات خودگردان فلسطین از نگاه اسرائیل نه قابل اعتماد است و نه از ظرفیت کافی برای اداره، تأمین امنیت و بازسازی غزه برخوردار میباشد.
در نهایت، حتی اگر همه این شرایط برآورده شوند، ائتلاف سیاسی نتانیاهو مانع بزرگی باقی خواهد ماند. دولت او وابسته به احزاب راستگرایی است که شدیداً با هرگونه عقبنشینی مخالفت میکنند. مقامات ارشد اسرائیلی از طریق رسانههای داخلی تأکید کردهاند که آتشبس کنونی صرفاً به معنای «کاهش آتش» است، نه «توقف کامل جنگ»، و نیروهای دفاعی اسرائیل همچنان «در عمق غزه» باقی خواهند ماند.
یکی از مقامات اسرائیلی این توافق را چنین توصیف کرده است:
«این توافق به ما اجازه میدهد همه گروگانها را بازگردانیم، در غزه بمانیم و همزمان به مذاکره ادامه دهیم.»
این رویکرد نشان میدهد که اسرائیل آتشبس را امتیازی خالص برای خود میداند—زیرا هم آزادی گروگانها را بهدست آورده و هم حضور نظامی خود را حفظ کرده است.
بنابراین، محتملترین چشمانداز برای مرحله دوم، عقبنشینی جزئی و تاکتیکی نیروهای اسرائیلی در داخل غزه خواهد بود؛ بهگونهای که حضور نظامی در برخی مناطق کاهش یابد اما کنترل بر کریدورهای کلیدی، مناطق حائل و مرزها ادامه پیدا کند—نه خروج کامل که در متن رسمی توافق آمده است. پس از تجربه ۷ اکتبر، اسرائیل حاضر نیست کمتر از این را بپذیرد. خروج کامل نیروهای دفاعی اسرائیل از غزه به توانایی دولت آمریکا برای نظارت و تضمین اجرای دقیق طرح ترامپ بستگی خواهد داشت.
دنیل ای. مَوتون، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت وابسته به شورای آتلانتیک است.
۳. نیازهای انسانی غزه چیست و آیا برآورده خواهند شد؟
بخش بزرگی از غزه ویران شده، اسرائیل همچنان نیمی از این نوار را در اشغال دارد و اکثریت جمعیت آن آوارهاند. از این رو، مردم غزه به همه چیز نیاز دارند: از بستههای غذایی و مکملهای تغذیهای برای کنترل قحطی گرفته تا تجهیزات حیاتی مانند دستگاههای انکوباتور نوزاد برای بیمارستانها و قطعات لازم برای تعمیر خطوط آب و فاضلاب. علاوه بر این، با نزدیک شدن زمستان، مردم به چادر و سایر وسایل گرمایشی و زمستانی نیاز فوری دارند.
در حالی که توافق آتشبس اوایل سال جاری میلادی اجازه ورود مواد غذایی را صادر کرد، اما اجازه ورود اقلام مربوط به سرپناه را نداد. همچنین باید امکان افزایش تخلیههای پزشکی فراهم شود و کشورها نیز باید آمادگی پذیرش بیماران را اعلام کنند. ماشینآلات پاکسازی جادهها و آوار برای بازگشایی مسیرهای بیشتر جهت عبور کامیونهای کمکرسانی مورد نیاز است، و خود کامیونها نیز به قطعات یدکی احتیاج دارند تا تعداد بیشتری از آنها بتوانند دوباره وارد جاده شوند. سازمانهای بشردوستانه حاضر در غزه میدانند چگونه باید این کار را انجام دهند، اما تنها در صورتی که به آنها اجازه داده شود — و این موضوع کاملاً به تصمیم اسرائیل و دولت ترامپ برای تداوم یا کاهش فشارها بستگی دارد.
اسرائیل تعیین میکند که چه تعداد کامیون اجازه ورود به غزه را دارند و مسیرهایی را که نهادهای امدادی میتوانند برای دسترسی به نقاط تحویل کالا استفاده کنند، کنترل میکند. این مسیرها، بهویژه مسیر اصلی که از رفح به گذرگاه کرم شالوم میرسد، از گذشته به نام «کوچه غارتگران» شناخته میشود. همانگونه که نهادهای امدادی سالها هشدار دادهاند و تحقیقات اخیر شبکه اسکاینیوز نیز نشان داده است، غارت در این مسیرها توسط باندهایی صورت گرفته که اسرائیل آنها را مسلح کرده است. از این رو، یکی از پرسشهای بزرگ این است که آیا اسرائیل این باندها را وادار به عقبنشینی خواهد کرد یا خیر.
غیرنظامیان فلسطینی درمانده نیز گاه به غارت کاروانهای امدادی دست زدهاند. اما در صورتی که مقدار کافی کمک به غزه وارد شود، هر دو این پدیدهها از بین خواهند رفت؛ زیرا غیرنظامیان دیگر آنقدر مستأصل نخواهند بود و کالاهایی که باندهای مسلح در بازار میفروشند، دیگر ارزش اقتصادی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، کمیابیای که زمینهساز غارت است، از بین خواهد رفت.
اَروَا دِیمِن، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در مرکز رفیق حریری برای خاورمیانه در شورای آتلانتیک و رئیس و بنیانگذار شبکه بینالمللی امداد، نجات و کمک (INARA) است؛ سازمانی غیردولتی که مأموریت آن ایجاد شبکهای از پشتیبانی لجستیکی و مراقبتهای پزشکی برای کودکانی است که در کشورهای جنگزده نیازمند درمانهای حیاتی یا تغییردهنده زندگی هستند.
۴. آیا حماس از قدرت سیاسی کنارهگیری کرده و خلع سلاح خواهد شد؟
حماس تلاش خواهد کرد تا نقش سیاسی قابلتوجهی را در غزه پس از جنگ حفظ کند و در برابر هرگونه پیشنهاد برای خلع سلاح کامل مقاومت خواهد کرد. پذیرش آتشبس و آزادی گروگانها از سوی این گروه نشانه عملگرایی است، نه اعتدال.
به نظر میرسد حماس تحت فشار سنگین کشورهای منطقه که خواهان پایان جنگ بودند، با آتشبس و آزادی تمام گروگانهای باقیمانده موافقت کرده است. این گروه همچنین دریافت که اهرم فشاری که از گروگانگیری بهدست آورده بود بهسرعت در حال از بین رفتن است. عملیات نظامی اسرائیل خسارات سنگینی وارد میکرد و اسرائیل از سوی ایالات متحده چراغ سبز داشت تا در صورت امتناع حماس از تبادل گروگانها با زندانیان فلسطینی، حملات خود به مواضع این گروه در شهر غزه را ادامه دهد. از سوی دیگر، غیرنظامیان فلسطینی که پس از دو سال آوارگی و تحمل شرایط انسانی فاجعهبار بهسر بردهاند، به طور فزایندهای خواستار پایان جنگ بودند، و این خطر وجود داشت که حماس به دلیل رد طرح صلح ترامپ، از سوی مردم غزه مقصر شناخته شود.
با این حال، در حالی که حماس آتشبس و مبادله گروگانها با زندانیان اسرائیلی را — که مرحله نخست طرح صلح ایالات متحده محسوب میشود — پذیرفته است، مخالفت خود را با بندهای اصلی مرحله دوم اعلام کرده: خلع سلاح کامل و کنار رفتن از اداره غزه. این گروه همچنین با استقرار نیروی امنیتی بینالمللی برای حفظ نظم در غزه مخالف است و معتقد است که امنیت و اداره پس از جنگ باید بهدست فلسطینیها انجام شود.
حماس بلافاصله این مواضع را به عمل تبدیل کرد؛ بهگونهای که همزمان با اجرایی شدن آتشبس و عقبنشینی جزئی ارتش اسرائیل از بخشهایی از غزه، نیروهای پلیس حماس با لباس رسمی در خیابانها مستقر شدند.
احتمال دارد حماس برای کاستن از فشارها بهمنظور خلع سلاح کامل و کنار رفتن از حاکمیت غزه، پیشنهادهایی جزئی یا نمادین ارائه کند و از حمایت برخی کشورهای منطقه بهره گیرد. در مذاکرات اوایل سال جاری، رهبران حماس نشانههایی از انعطاف در این زمینه بروز دادند؛ از جمله اینکه گفته بودند آمادهاند سلاحهای سنگین نظیر راکتها و موشکها را کنار بگذارند و برخی از مقامات ارشد خود را از غزه خارج کنند.
همچنین، حماس احتمالاً درصدد جلب حمایت مصر — که بر نقش داشتن این گروه در ساختار آینده حکومت فلسطین در غزه تأکید دارد — و ترکیه خواهد بود، کشوری که رهبرانش حماس را «جنبش مشروع مقاومت» میدانند و با اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل مخالفاند. مصر نیز اعلام کرده است قصد دارد گفتوگوی ملی فلسطینی درباره آینده غزه را برگزار کند که در آن حماس مشارکت خواهد داشت، امری که به این گروه اجازه میدهد نفوذ قابلتوجهی بر روند تصمیمگیری پس از جنگ داشته باشد.
آلن پینو، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت وابسته به شورای آتلانتیک است. او پیشتر به مدت سیوهفت سال در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) فعالیت کرده و در حوزه خاورمیانه و مقابله با تروریسم تخصص داشته است.
۵. آینده توافقهای ابراهیم چه خواهد بود؟
کارشناسان آمریکایی خاورمیانه بهطور سنتی بدبین هستند. در منطقهای با چنین شرایط پیچیدهای، بدبینی غریزی اغلب باعث میشود تحلیلگران دقیقتر به نظر برسند. اما این دیدگاه گاه ما را از دیدن تحولات مثبت واقعی بازمیدارد. توافق آتشبس غزه یکی از این تحولات مثبت است. تصمیم ایالات متحده برای حمله به تأسیسات هستهای ایران، سقوط بشار اسد در دمشق و دستاوردهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل علیه حزبالله نیز از جمله همین تحولات بودند. تمام این تغییرات ژئوپلیتیکی بزرگ پس از مهمترین تحول مثبت دهه گذشته در منطقه رخ داد: اعلام و گسترش توافقهای ابراهیم — تحولی که آن زمان از آن به عنوان «پیروزی راهبردی برای همه به جز ایران» یاد شد.
اما اکنون پرسش این است: گام بعدی توافقهای ابراهیم چیست؟ تحلیل غالب در میان کارشناسان آمریکایی این است که هرگونه پیشرفت بیشتر در مسیر ادغام اسرائیل در منطقه، به دلیل فجایعی که این رژیم در غزه رقم زده است بهشدت آسیب دیده است. این برداشت تا حدودی درست است؛ تصاویر رنج واقعی فلسطینیها به دست اسرائیلیها که طی دو سال گذشته فضای مجازی عربی و اسلامی را فراگرفت، بهزودی فراموش نخواهد شد. در واقع، جلوگیری از گسترش بیشتر توافقهای ابراهیم — بهویژه به عربستان سعودی — تقریباً قطعاً یکی از انگیزههای اصلی حماس برای حمله و گروگانگیری اسرائیلیها بود تا آگاهانه موجی از ویرانی را بر مردم فلسطین تحمیل کند.
با این حال، این بدبینی رایج نادرست است. اکنون زمان خوشبینی تازه است. بسته به گامهای دیپلماتیکی که پس از توافق اخیر برداشته میشود، تعجبآور نخواهد بود اگر توافقهای ابراهیم پیش از پایان دوره دوم ترامپ بار دیگر گسترش یابد. این مسئله بیتردید از اولویتهای کاخ سفید است و رویدادهای اخیر نشان میدهد که این موضوع هنوز در منطقه اهمیت فراوان دارد. موفقیت این روند بستگی دارد به اینکه آیا مرحله نخست توافق میتواند با مراحل بعدی همراه شود یا خیر — مراحلی که بر پایه نقشه مبهم بیستمرحلهای کنونی طراحی شدهاند — و اینکه آیا ترامپ، رهبران عرب، و مردم اسرائیل و فلسطین قادر خواهند بود روندی واقعی از صلح را از سر گیرند که به راهحل دو کشور بینجامد.
ویلیام اف. وکسلر، مدیر ارشد برنامههای خاورمیانه در شورای آتلانتیک است. آخرین سمت او در دولت ایالات متحده، معاون وزیر دفاع در امور عملیات ویژه و مبارزه با تروریسم بوده است.
۶. آیا اسرائیل با تشکیل دولت فلسطینی موافقت خواهد کرد؟
طرح بیستمادهای ترامپ شامل بندی است که از نظر سیاسی برای بنیامین نتانیاهو مانند زهر است: دعوت به آغاز گفتوگو درباره ایجاد مسیری معتبر به سوی تشکیل دولت فلسطینی. بیتردید این بخشی از طرحی است که ترامپ نتانیاهو را مجبور به پذیرش آن کرده است.
در آستانه انتخابات ۲۰۲۶ اسرائیل، نتانیاهو احتمالاً استدلال خواهد کرد که شرایط لازم برای اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین و بازسازی غزه هنوز فراهم نشده است. با این حال، او به همین بسنده نخواهد کرد و به احتمال زیاد از رأیدهندگان اسرائیلی خواهد پرسید: چه کسی را برای جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی بیشتر قابل اعتماد میدانند — خودش که سابقهای طولانی در مخالفت با این موضوع دارد یا رقبای کمتجربهترش؟ این استدلال ممکن است برای بخشی از رأیدهندگانی که نتانیاهو برای بازگرداندن آنها به اردوگاه خود به حمایتشان نیاز دارد، قانعکننده باشد، زیرا بسیاری از اسرائیلیها پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، تمایلی به پذیرش ایده تشکیل دولت فلسطینی ندارند. با این حال، مشخص نیست که آیا جلب این رأیدهندگان برای پیروزی او کافی خواهد بود یا نه.
این موضوع در فضای سیاسی اسرائیل میتواند اشتیاق کشورهای عربی را برای ایفای نقش در دوران پس از جنگ در غزه کاهش دهد — از جمله در زمینه تأمین مالی بازسازی، مشارکت در نیروهای ثباتساز، و پشتیبانی از اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین و نظام حکمرانی غزه.
دانیل بی. شاپیرو، پژوهشگر برجسته در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت است. او از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ سفیر ایالات متحده در اسرائیل بود و اخیراً بهعنوان معاون وزیر دفاع در امور خاورمیانه خدمت کرده است.
۷. در کرانه باختری چه در پیش است؟
حوادث ۷ اکتبر و جنگ پس از آن، توجه عمومی را از افزایش شدید حملات شهرکنشینان اسرائیلی و نیروهای ارتش به فلسطینیها و اموالشان در سالهای اخیر منحرف کرد. اکنون با برقراری آتشبس و امکان جابهجایی گستردهتر نیروهای اسرائیلی، این روند احتمالاً ادامه خواهد یافت.
تنها در سال ۲۰۲۵، سازمان ملل متحد مرگ ۱۸۰ فلسطینی را که مستقیماً با خشونت شهرکنشینان و ارتش مرتبط بوده، ثبت کرده است. ارتش اسرائیل در هفتههای اخیر، بهویژه پیش از تعطیلات مذهبی یهودیان، حضور خود را در کرانه باختری بهطور چشمگیری افزایش داده و این احتمال وجود دارد که با ناپایدارتر شدن اوضاع امنیتی، سطح خشونت باز هم بالا برود.
بیثباتی کنونی همچنین با تمرکز مجدد فلسطینیان و جامعه بینالمللی بر دوره طولانی و مأموریت منقضیشده و فسادزده محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، تشدید خواهد شد. طرح بلندمدت صلح ترامپ، نقشی برای تشکیلات خودگردان در اداره و تأمین امنیت غزه در نظر گرفته است، اما این نقش منوط به اجرای اصلاحات کلیدی در زمینههای حکمرانی و شفافیت است. با این حال، نتانیاهو با گسترش چنین نقشی برای تشکیلات خودگردان مخالف است.
در شرایطی که عباس همچنان از تداوم طولانیمدت حضور خود در قدرت سود میبرد، ممکن است او و نتانیاهو — در حالی که خشونت رو به افزایش است — به شکلی غیرمنتظره در یک موضع مشترک قرار گیرند: ممانعت از تقویت مشروعیت تشکیلات خودگردان فلسطین.
جنیفر گاویتو، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت است. او پیشتر بهعنوان معاون دستیار وزیر خارجه ایالات متحده در امور عراق و ایران خدمت کرده است.
۸. آینده روابط ترامپ و نتانیاهو چگونه خواهد بود؟
ترامپ در سخنرانی روز دوشنبه خود در کنست، در اقدامی غیرمنتظره خطاب به رئیسجمهور اسرائیل گفت: «چرا او را عفو نمیکنید؟» — اشارهای مستقیم به پرونده فساد بنیامین نتانیاهو.
نتانیاهو پیش از این نیز از نظر سیاسی به ترامپ بدهکار بود، اما حمایت رئیسجمهور آمریکا اکنون برای او اهمیت بیشتری یافته است، هرچند تحقق عفو در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد. هرچند توقف کامل جنگ احتمالاً در بلندمدت بخشی از خصومت بینالمللی علیه اسرائیل را کاهش خواهد داد، اما اتکای نتانیاهو به حمایت ایالات متحده از زمان آغاز دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ افزایش یافته است.
محبوبیت نتانیاهو در داخل اسرائیل کاهش یافته و اگرچه آزادی گروگانها ممکن است بهطور موقت حمایت مردمی از او را افزایش دهد، اما بخش بزرگی از جامعه همچنان او را مسئول فاجعه ۷ اکتبر و پیامدهای آن میداند — موضوعی که فرستاده ویژه آمریکا، استیو ویتکاف، و جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد پیشین ترامپ، شخصاً درک کردهاند.
در همین حال، ترامپ — که از ستایش گستردهای که از سوی جناحهای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک اسرائیل دریافت میکند، لذت میبرد — بهخوبی آگاه است که میزان نفوذ او بر نتانیاهو در بالاترین سطح تاریخی قرار دارد، زیرا آینده روابط دوجانبه واشنگتن و تلآویو در حال تغییر است. برای مثال، یادداشت تفاهم دهساله همکاری نظامی میان آمریکا و اسرائیل در سال ۲۰۲۸ به پایان میرسد و مذاکرات برای توافق جدید باید زودتر آغاز شود؛ در زمانی که جناح «دوباره آمریکا را عظیم کنیم» حزب جمهوریخواه هرچه بیشتر با جناح چپ حزب دموکرات در تردید نسبت به حمایت نامحدود از اسرائیل همسو میشود.
با توجه به وضعیت کنونی روابط دو رهبر، ممکن است اسرائیل در ماههای آینده ناچار شود در برابر خواستههای واشنگتن انعطاف بیشتری نشان دهد. با این حال، تاریخ بارها نشان داده است که اگر ایالات متحده و اسرائیل در یک سیاست کلیدی همنظر نباشند، اسرائیل بهسادگی از ترجیحات واشنگتن پیروی نخواهد کرد. و اگر چنین اختلافی بروز کند، توهم رابطه شکستناپذیر امروز میان ترامپ و نتانیاهو میتواند بهسرعت از هم بپاشد — همانگونه که در پایان نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ نیز رخ داد.
جاناتان پانیکاف، مدیر ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت است.
۹. واکنش جناح راست افراطی اسرائیل چه خواهد بود؟
اگرچه مردم اسرائیل از آزادی گروگانهای غزه خوشحالاند، اما درباره شرایط و امتیازهای توافقی که منجر به آزادی آنان شد دچار دوگانگیاند. این احساس بیش از هرجا در میان اعضای احزاب صهیونیسم دینی (RZ) و قدرت یهود (JP) — دو شریک راست افراطی دولت نتانیاهو که بیشترین سرمایهگذاری ایدئولوژیک را در وعده او برای «پیروزی کامل» داشتند — دیده میشود.
در روزهای پس از آغاز آتشبس، ارتش اسرائیل از حدود نیمی از نوار غزه عقبنشینی کرده و نیروهای مسلح حماس بار دیگر در خیابانها دیده میشوند. همین تحولات — حتی بدون در نظر گرفتن امتیازهای احتمالی آینده — آشکارا نقض خطوط قرمز تعیینشده از سوی RZ و JP محسوب میشود، و رهبران این دو حزب بهصراحت هشدار دادهاند که روزهای حضورشان در ائتلاف نتانیاهو ممکن است به پایان نزدیک شود.
با این حال، این تهدیدها در برابر واقعیتی پیچیده قرار دارند: هر دو حزب در صورت برگزاری انتخابات بعدی، با خطر کاهش قابلتوجه کرسیها روبهرو هستند. به همین دلیل، به نظر میرسد که RZ و JP تصمیم گرفتهاند فعلاً در ائتلاف باقی بمانند. استعفا در حالی که گروگانها در حال بازگشت به خانوادههای خود هستند، از نظر سیاسی اقدامی شکستخورده خواهد بود. افزون بر این، با توجه به مبهم بودن جزئیات و جدول زمانی مراحل بعدی توافق و احتمال فروپاشی مذاکرات، آنها ترجیح میدهند صبر کنند تا ببینند آیا امکان ازسرگیری جنگ تا نابودی کامل حماس وجود دارد یا نه.
در مقابل، چند سناریو میتواند خروج آنها و فروپاشی دولت را تسریع کند. از جمله این عوامل میتوان به اعلام رسمی پایان جنگ — موضوعی که ایالات متحده و سایر میانجیها آشکارا درباره آن سخن گفتهاند، هرچند اسرائیل هنوز چنین چیزی را نپذیرفته — و همچنین هرگونه مدارا با حملات تازه علیه اسرائیل اشاره کرد.
با این حال، بسیاری از برگها هنوز در دست نتانیاهو است. احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام — هرچند قطعی نیست اما ممکن است اگر نتانیاهو تصمیم بگیرد از توافق کنونی به نفع خود بهرهبرداری سیاسی کند — میتواند هرگونه تهدید از سوی RZ و JP را بیاثر کند. در چنین حالتی، به شکلی طنزآمیز، جناح راست افراطی ممکن است در دولت موقت باقی بماند، اما اهرم فشار سیاسی خود را از دست بدهد.
شالوم لیپنر، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت است. او پیشتر در دفتر نخستوزیری اسرائیل در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی فعالیت داشته و در دولتهای هفت نخستوزیر پیاپی اسرائیل خدمت کرده است.
۱۰. آیا نیروی امنیتی بینالمللی برای غزه تشکیل خواهد شد؟
طرح کنونی ترامپ بر پایه برنامهای از سوی مؤسسه تونی بلر برای تغییر جهانی بنا شده است؛ برنامهای که تشکیل اداره انتقالی بینالمللی غزه (GITA) را با پشتیبانی نیروی امنیتی بینالمللی (ISF) پیشنهاد میکند. این نیرو متشکل از نیروهای نظامی کشورهای عربی، مسلمان و دیگر کشورها خواهد بود.
مطابق این طرح، GITA و ISF باید تحت یک ساختار فرماندهی واحد، وظیفه تأمین امنیت و بازسازی غزه را بر عهده بگیرند؛ ساختاری که به نظر میرسد تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، رهبری آن را بر عهده خواهد داشت.
در صورتی که حماس از تسلیم سلاحهای خود خودداری کند — که احتمال آن زیاد است — GITA و ISF باید کنترل مناطقی از غزه را که حماس در آن حضور ندارد، به دست گیرند. حماس بیتردید تلاش خواهد کرد نیروهای ISF را از غزه بیرون کند، بنابراین این نیرو باید قدرت، اراده و پایداری لازم برای ایستادگی در برابر تلاشهای ویرانگر حماس را داشته باشد. در این چارچوب، امنیت و بازسازی به هم پیوستهاند: در جایی که امنیت نباشد، بازسازی نیز ممکن نخواهد بود.
توماس اس. ووریک، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت و معاون پیشین وزیر امنیت داخلی ایالات متحده در حوزه سیاست مقابله با تروریسم.
۱۱. چه کشورهایی در اداره پس از جنگ غزه مشارکت خواهند داشت؟
اداره انتقالی بینالمللی غزه (GITA) زیر نظر شورایی به نام «شورای صلح» (Board of Peace) فعالیت خواهد کرد که ریاست آن بر عهده دونالد ترامپ خواهد بود. رؤسای کشورها و شخصیتهای برجسته بینالمللی علاقهمند به عضویت در این شورا هستند. این شورا وظیفه تعیین خطوط راهنمای سیاسی GITA را بر عهده دارد و تونی بلر نقشی محوری در آن ایفا خواهد کرد.
پیشبینی میشود کشورهایی مانند مصر، رژیم اسرائیل، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اندونزی، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا، کانادا و چند کشور دیگر در این ساختار حضور داشته باشند. اما پرسش اصلی این است که کدام کشورها حاضر خواهند شد نیروهای نظامی خود را برای عضویت در نیروی امنیتی بینالمللی (ISF) اعزام کنند؟
توماس اس. وریک
۱۲. آیا تشکیلات خودگردان فلسطین در اداره غزه نقش خواهد داشت؟
بله، در نهایت چنین خواهد شد. خشونتهای جاری میان بقایای نیروهای حماس و دیگر گروههای مسلح در غزه یادآور این واقعیت است که باید یک نهاد فلسطینی قدرتمند و مشروع کنترل امور را در دست گیرد. ادامه درگیریها و رقابتهای مسلحانه برای قدرت تنها وضعیت فاجعهبار مردم غزه را وخیمتر میکند.
حماس با ایفای نقش از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) موافقت کرده است، اما همچنان با هر گروه فلسطینی که آن را وابسته به اسرائیل بداند، مقابله خواهد کرد. با وجود همه ضعفها، تشکیلات خودگردان همچنان تنها نهاد دارای اعتبار نسبی حکمرانی است و بیشترین ظرفیت را برای جلب حمایت عمومی در میان مردم غزه دارد. این اعتبار و حمایت تنها زمانی تقویت خواهد شد که مقامات PA و جامعه بینالمللی اصلاحاتی را که در طرح صلح ترامپ برای بازسازی این نهاد پیشبینی شده است، جدی بگیرند. استانداردهای حکمرانی خوب باید در تشکیلات احیاشده بهصورت الزامآور اجرا شود.
اگرچه سالهاست انتخابات رهبری فلسطین برگزار نشده، اما PA همچنان قدرتمندترین نهاد برای سازماندهی این انتخابات است. برگزاری انتخابات برای اعتمادسازی و حفظ مشروعیت در روند طولانیمدت صلح ضروری است.
جینا اَبِرکُرومبی-وینستنلی، پژوهشگر برجسته در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت و مرکز اسکاکرافت برای راهبرد و امنیت در شورای آتلانتیک. او پیشتر سفیر ایالات متحده در جمهوری مالت و دستیار ویژه وزیر خارجه در امور خاورمیانه و آفریقا بوده است. از جمله مأموریتهای او در منطقه، نظارت بر انتخابات در نوار غزه بوده است.
۱۳. نقش کشورهای عربی در آینده غزه چه خواهد بود؟
تعیین نقش کشورهای عربی در مراحل بعدی طرح صلح ترامپ دشوار است، زیرا این طرح، فراتر از مرحله نخست، چارچوب جامع و روشنی ارائه نمیدهد. با این حال، انتظار میرود کشورهای عربی و نیز ترکیه در نیروی بینالمللی ثباتساز شرکت کنند — نیرویی که مأموریت آن نظارت بر آتشبس، تأمین امنیت، آموزش نیروی پلیس جدید فلسطینی و ایجاد نظم و قانون در مناطق محلی خواهد بود. اگرچه بسیاری از این کشورها حمایت خود را از چنین نیرویی اعلام کردهاند، اما بیشتر آنها تاکنون بهصورت رسمی تعهدی برای اعزام نیرو ندادهاند و احتمالاً ترجیح میدهند بهجای مشارکت نظامی مستقیم، کمکهای مالی و دیپلماتیک ارائه کنند.
در کنار مسائل امنیتی، کشورهای عربی نقشی مهم در نظارت دیپلماتیک بر ساختار جدید حکمرانی غزه ایفا خواهند کرد. مشارکت اقتصادی آنها نیز حیاتی است، اما ارائه حمایت مالی گسترده تنها زمانی ممکن خواهد بود که تضمینهایی در مورد رفتار آینده اسرائیل، توقف شهرکسازیهای غیرقانونی و حرکت واقعی بهسوی تشکیل دولت فلسطینی وجود داشته باشد. پرداختن به این مسائل برای حل ریشهای مناقشه ضروری است. در این مرحله باید با احتیاط و خوشبینی محتاطانه به روند نگاه کرد. میزان کارآمدی و نفوذ کشورهای عربی در شکلدادن به آینده غزه، تا حد زیادی به نتایج مذاکرات در مرحله دوم بستگی خواهد داشت.
دکتر علی بَکیر، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت.
۱۴. نقش ترکیه در آینده غزه چه خواهد بود؟
ترکیه یکی از حامیان اصلی تلاشهای ترامپ برای دستیابی به آتشبس پایدار در غزه، بازگرداندن گروگانهای اسرائیلی، خروج نیروهای نظامی اسرائیل، و حرکت بهسوی خلع سلاح و برکناری حماس از قدرت بوده است.
ابراهیم کالین، رئیس سازمان اطلاعات ترکیه، نقشی کلیدی در مذاکرات چندجانبه ایفا کرده است و ناظران ترک قرار است در کنار نمایندگانی از مصر، قطر، ایالات متحده و امارات متحده عربی در سازمان نظارت بر آتشبس با عنوان مرکز هماهنگی نظامی–غیرنظامی فعالیت کنند.
با این حال، بیاعتمادی و خصومت دیرینه میان رجب طیب اردوغان و بنیامین نتانیاهو ممکن است دامنه نقش ترکیه را در مراحل بعدی محدود سازد. با این وجود، برای موفقیت روند تثبیت اوضاع در غزه، مشارکت ترکیه — با توجه به تواناییهای فنی در ساختوساز، روابط کاری با فلسطینیها و کشورهای عربی، و تجربه در عملیات امدادی — ضروری است.
پیشتر نیز نمونههایی از همکاری عملی میان اردوغان و نتانیاهو وجود داشته است. اگر هر دو طرف رویکردی عملگرایانه در پیش گیرند، قطع روابط دیپلماتیک و تجاری فعلی میان آنکارا و اورشلیم میتواند برطرف شود. تحقق این هدف مستلزم آن است که ترامپ به وعده خود در تاریخ ۷ آوریل مبنی بر میانجیگری میان دو کشور عمل کند.
با وجود رقابت و خصومت ایدئولوژیک دو کشور، تداوم درگیری برای هیچیک سودی ندارد. در غزه — همانند سوریه — شرایط برای همزیستی محتاطانه اما سازندهای وجود دارد که میتواند به صلح، ثبات و شکوفایی منطقهای کمک کند.
ریچ آوتزن، تحلیلگر ژئوپلیتیک و پژوهشگر ارشد غیرمقیم در برنامه ترکیه شورای آتلانتیک، با سابقه بیش از سیودو سال خدمت دولتی در کسوت نظامی و غیرنظامی.
۱۵. دیدگاه ایران نسبت به تحولات اخیر چیست و آیا مداخله خواهد کرد؟
واکنش رسمی جمهوری اسلامی ایران به آتشبس و طرح صلح غزه از سوی علیاکبر ولایتی، مشاور سیاست خارجی رهبر ایران، در شبکههای اجتماعی اعلام شد: «آغاز آتشبس در #غزه ممکن است در پشت پرده، پایان آتشبس در نقاطی دیگر باشد؛ #عراق، #یمن، #لبنان.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، نیز آتشبس را گامی مثبت دانست اما توضیح داد که ایران نمیتواند دعوت مصر برای شرکت در نشست صلح به ریاست ترامپ در شرمالشیخ را بپذیرد، زیرا در شرایطی که آمریکا تهدید به حمله مجدد میکند، تعامل با واشنگتن ممکن نیست. همچنین تصمیم آمریکا برای ندادن ویزا به هیئت ایرانی جهت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه گذشته و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت توسط بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز در این تصمیم تأثیرگذار بوده است.
در سطحی گستردهتر، دولت ایران و حامیانش این توافق را پیروزی حماس و شبکه مقاومت متشکل از متحدان و نیروهای نیابتی ایران معرفی کردهاند.
در داخل ایران، دیدگاهها متنوع است. بخشی از جریان اصلاحطلب خواستار تعامل با آمریکا و پذیرش دعوت مصر شده و این روند را فرصتی برای ازسرگیری مذاکرات هستهای و لغو تحریمها میدانند. به نظر میرسد ترامپ نیز به دنبال استفاده از آتشبس بهعنوان مقدمهای برای دستیابی به توافقی گستردهتر در سطح منطقهای است.
در مقابل، به ادعای این گزارش برخی ایرانیان از حمایت کشورشان از حماس انتقاد کرده و این گروه را ناسپاس و عامل ویرانی و مرگ در ایران و منطقه دانستهاند. قابل توجه است که حماس در بیانیه خود درباره آتشبس از ایران تشکر نکرد، اما از کشورهای عربی میانجی نام برد.
در حال حاضر، به نظر میرسد حکومت ایران تمرکز خود را بر بازسازی تأسیسات تخریبشده در حملات اسرائیل و تقویت توان دفاعی علیه تلآویو گذاشته است. این اقدامات میتواند شامل بازسازی سامانههای پدافند هوایی تهران، شناسایی و بازداشت مظنونان به جاسوسی برای اسرائیل، و تلاش برای تقویت متحدانش در لبنان، یمن و سایر مناطق باشد.
در عین حال، صداهای محتاطتر در تهران ممکن است خواستار ازسرگیری مذاکرات با واشنگتن شوند و بکوشند از جایگاه تازه ایران در میان جامعه عربی و اسلامی — که تا حدی در نتیجه جنگ غزه و حملات اسرائیل به کشورهای منطقه ایجاد شده — بهرهبرداری کنند.
نیکلاس هاپتون، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت. او پیشتر سفیر بریتانیا در لیبی (۲۰۱۹–۲۰۲۱)، ایران (۲۰۱۵–۲۰۱۸)، قطر (۲۰۱۳–۲۰۱۵) و یمن (۲۰۱۲–۲۰۱۳) بوده است.
۱۶. واکنش حزبالله در لبنان چیست؟
حزبالله هنوز بهصورت صریح درباره تصمیم حماس برای پذیرش شروط آتشبس غزه اظهار نظر نکرده است. با این حال، بیانیههای کلی این گروه درباره پایان جنگ غزه عموماً ضرورت تداوم روایتهای مقاومت علیه اسرائیل را تأیید میکند؛ روایتی که در راستای تلاش حزبالله برای حفظ سلاحهای خود قرار دارد در حالی که دولت لبنان در پی خلع سلاح حزبالله و قرار دادن تمامی اسلحهها تحت کنترل دولت است.
حزبالله بهطور کلی به آتشبس نوامبر ۲۰۲۴ که سیزده ماه درگیری در لبنان را به پایان رساند پایبند بوده، اگرچه اسرائیل همچنان تقریباً روزانه حملات هوایی عمدتاً علیه نیروها و تأسیسات حزبالله انجام میدهد. در لبنان گمانهزنیهایی وجود دارد که اگر آتشبس در غزه پابرجا بماند، اسرائیل ممکن است توجه و ظرفیت نظامی خود را به جبهه شمالی معطوف کند و احتمالاً دامنه و شدت حملاتش علیه حزبالله را افزایش دهد. پایان جنگ در غزه همچنین ممکن است مجدداً توجه بینالمللی را به هدف خلع سلاح حزبالله معطوف سازد؛ امری که میتواند فشار بیشتری بر دولت لبنان وارد کند و در هفتهها و ماههای آتی تنشهای سیاسی و امنیتی را در کشور تشدید نماید.
نیکلاس بلانفورد، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک (تخصص: سیاست و امنیت لبنان و سوریه).
۱۷. حوثیهای یمن چگونه واکنش نشان دادهاند؟
حوثیها آتشبس کنونی اسرائیل و حماس را مطلوب نمیدانند و آن را صرفاً مانور تاکتیکی از سوی اسرائیل میپندارند. در سطحی عمیقتر، این آتشبس جاهطلبیها و تکاپوی سیاسیشان—که از طریق درگیریها در دریای سرخ و حملات علیه اسرائیل بهدست آورده بودند—را تضعیف میکند. همچنین حوثیها اکنون قویترین عضو محور مقاومت وابسته به ایران محسوب میشوند.
ایدئولوژیکاً، بعید است حوثیها در آینده از مبارزه علیه اسرائیل دست بکشند؛ شعار و آموزهشان («مرگ بر اسرائیل») نشانگر ریشهدار بودن این رویکرد است و حمایت از قضیه فلسطین برای آنان هم ابزاری ایدئولوژیک و هم ضرورت سیاسی است. بنابراین، حوثیها هر شکاف یا فرصت در چارچوب آتشبس کنونی یا در تحولات آتی را رصد و تلاش خواهند کرد از آن برای ازسرگیری خصومتها بهرهبرداری کنند. بهعبارت دیگر، آنچه در ادامه رخ میدهد هنوز نامشخص است. از منظر اسرائیل، حوثیها تهدیدی بلندمدت فراتر از بحران غزه هستند و تلآویو به دنبال خنثیسازی این تهدید است؛ لذا باید انتظار داشت تقابل میان دو طرف دستکم در افق قابل پیشبینی ادامه یابد.
اسامه الروحانی، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکاکرافت.
۱۸. شبهنظامیان عراقی آتشبس را چگونه میبینند و تاثیر آن بر عراق چیست؟
شبهنظامیان وابسته به ایران در عراق—از جمله کتائب حزبالله—با صدور بیانیههایی از آتشبس استقبال کرده و اسرائیل را محکوم نمودند. با این حال، این گروهها پیشتر تا حد زیادی اقدامات خود را از نبرد غزه منفک کرده و پیش از پایان جنگ و آزادی گروگانها، حملات علیه آمریکا و اسرائیل را متوقف کرده بودند. در پی رویدادهای ۷ اکتبر و جنگ غزه، شبهنظامیان عراقی نزدیک به ۲۰۰ حمله علیه پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه انجام دادند و تلاشهایی نیز برای حمله به اسرائیل داشتند.
برای بسیاری از این گروهها، جنگ غزه فرصتی بود تا فشار بر حضور نظامی آمریکا در عراق را افزایش دهند و همبستگی خود با محور مقاومت را نشان دهند. اما برخلاف حوثیها، این گروهها تعهد ایدئولوژیک قوی و پایدار نسبت به قضیه فلسطین ندارند؛ ترکیب حملات تلافیای آمریکا، تهدید انتقام اسرائیل، فشار دولت عراق و راهنماییهای تهران عملاً حملات شبهنظامیان را در سال ۲۰۲۴ متوقف کرد.
در حالی که این گروهها همچنان با تهران پیوند دارند و از آن حمایت میگیرند، بسیاریشان بهتدریج به بازیگران سیاسی و اقتصادی داخلی تبدیل شدهاند که منافع داخلی را دنبال میکنند. در حال حاضر تمرکز آنان بیشتر بر انتخابات پارلمانی عراق در ۱۱ نوامبر است تا بر مرحله بعدی توافق آتشبس. برای دولت عراق، آتشبس خبر خوبی است زیرا یکی از منابع بالقوه بیثباتی را از میان برداشته است؛ تجربه پس از ۷ اکتبر نشان داده است که ثبات عراق بسیار آسیبپذیر نسبت به تحولات منطقهای است—چه از جنگ غزه و چه از هر تشدید دیگری بین اسرائیل و ایران.
ویکتوریا جی. تیلور، مدیر ابتکار عراق در برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک.
۱۹. آیا پایان خصومتها بر پروندههای دیوان کیفری بینالمللی تاثیر میگذارد؟
پایان حملات به غزه صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی (ICC) نسبت به وضعیت در «دولت فلسطین» و مأموریت دفتر دادستان (OTP) برای تحقیق را تغییر نمیدهد، اما میتواند بر روند تحقیقات تأثیر بگذارد. اگر محققان بتوانند به غزه دسترسی پیدا کنند یا شاهدان و قربانیان قادر به خروج شوند، دسترسی به شواهد و مدارک افزایش مییابد.
با این وجود، گزارش شده است که دفتر دادستان از درخواست صدور احکام بازداشت جدید برای مقامات اسرائیلی خودداری کرده—از ترس مواجهه با تحریمهای بیشتر از سوی ایالات متحده—و این نگرانی ممکن است پیشرفت پروندهها را به تأخیر اندازد.
لازم به ذکر است که تحقیقات OTP محدود به مقامات اسرائیلی نیست: این دفتر در مه ۲۰۲۴ برای سه رهبر حماس درخواست حکم بازداشت کرده بود؛ دو نفر از آنان پیش از صدور حکم توسط نیروهای اسرائیلی کشته شدند و یکی دیگر پس از صدور حکم کشته شد. دسترسی بیشتر به مدارک در غزه و ثبات نسبی پس از آتشبس ممکن است به OTP کمک کند تا پروندههای مربوط به عاملان باقیمانده حماس را سریعتر تکمیل کند. بهطور کلی، پایان حملات به غزه زمینه را برای مستندسازی دقیقتر خسارات و جنایات، پاسخخواستن از رهبران اسرائیل و حماس، و حمایت از فرایندهای عدالت انتقالی برای فلسطینیان فراهم میسازد.
سلست کمیتک، وکیل در پروژه دعاوی راهبردی شورای آتلانتیک.
۲۰. تأثیر عملیاتهای نظامی اخیر اسرائیل بر تفاهمنامه جدید با آمریکا چگونه خواهد بود؟
با توجه به اینکه تفاهمنامه فعلی میان آمریکا و اسرائیل در سال ۲۰۲۸ منقضی میشود، مجموعه عملیاتهای نظامی اسرائیل در دو سال گذشته نقشی تعیینکننده در شکلدهی به توافق جدید خواهد داشت؛ توافقی که نیازمند هماهنگی میان واقعیتهای میدانی و تعهدات راهبردی است.
سیاستگذاران آمریکایی بر این نکته پافشاری خواهند کرد که کمکهای واشنگتن باید در خدمت نیازهای مشروع امنیتی اسرائیل باشد، در حالی که خطر آسیبهای ناخواسته به غیرنظامیان را کاهش دهد. کنگره آمریکا نیز احتمالاً ضمن تأکید بر الزام قانونی برای حفظ برتری نظامی کیفی اسرائیل، خواستار پیوستن پروتکلهای سختگیرانهتری در زمینه حمایت از غیرنظامیان و آموزشهای مشترک خواهد شد.
درسهای عملیاتی حاصل از نبردهای اخیر ــ از جمله مقابله با پهپادهای رزمی، یکپارچهسازی سامانههای دفاع موشکی، مبارزه زیرزمینی، هماهنگی در حملات دقیق و تلفیق اطلاعاتی ــ مسیر سرمایهگذاریهای مشترک و همکاریهای صنعتی را مشخص میکند و بستر انتقال سریعتر فناوری و توسعه مشترک تجهیزات نظامی را فراهم میسازد.
مشابه آنچه در انتقالهای تسلیحاتی مربوط به توافقهای ابراهیم در سال ۲۰۲۰ رخ داد، این بار نیز حساسیتهای دیپلماتیک ایجاب میکند که پیامرسانی عمومی با دقت تنظیم شود و نگرانی متحدان منطقهای مدیریت گردد تا قابلیتهای جدید باعث تشدید تنشهای منطقهای نشود.
موفقیت توافق جدید به گفتوگوی صادقانه میان واشنگتن و تلآویو، پشتیبانی از سوی گروه مشترک سیاسیـنظامی دوجانبه در سطح عالی و تعهدی آیندهنگرانه به همافزایی و نوآوری نظامی وابسته است؛ هدف نهایی آن، دستیابی به تفاهمنامهای است که از اسرائیلی در مسیر صلح با همسایگان خود حمایت کند.
تفاهمنامه جدید باید پیامی روشن به شرکای منطقهای و رقبای اسرائیل ارسال کند: بازدارندگی پایدار است و همکاری، همچنان رکن اصلی امنیت مشترک به شمار میآید.
آر. کلارک کوپر، پژوهشگر برجسته در «ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکروفت» و بنیانگذار و رئیس شرکت Guard Hill House است. وی پیشتر به عنوان معاون وزیر امور سیاسی ـ نظامی در وزارت خارجه آمریکا خدمت کرده است.
مشاهده خبر در جماران