اهدای کتاب صحیفه سجادیه توسط امام به سید علی خمینی
من این کتاب بزرگ را به فرزند عزیزم که در جبهه او نور و نورٌ عَلى نُور مىبینم و آن عزیز که یادگار احمد و از سلاله پاک ائمه اطهار- علیهم سلام اللَّه- و پرورده دامن پاک مادر عزیزش که سلاله پاک ائمه اطهار و از طباطبایىها که افتخار فرزندى حسنین را دارند اهدا کردم و امیدوارم او از علماى برجسته و فقهاى متعهد و از عرفاى مجاهد فى سبیل اللَّه در دو جبهه ظاهر و باطن شود و از این کتاب مقدس به طور شایسته بهرهمند گردد
حضرت امام خمینی ۲۲ آذر ۱۳۶۷ ضمن اهدای کتاب صحیفه سجادیه به آقای سید علی خمینی ابراز امیدواری کرد که وی از علماى برجسته و فقهاى متعهد و از عرفاى مجاهد فى سبیل اللَّه در دو جبهه ظاهر و باطن شود.
اهدانامه [به آقاى على خمینى (اهداى کتاب صحیفه سجادیه)]
زمان: ۲۲ آذر ۱۳۶۷/ ۳ جمادى الاول ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: اهداى کتاب صحیفه سجادیه
مخاطب: خمینى، على
بسمه تعالى
«هدیة النملة»
فارغ از هر دو جهانم به گل روى على از خم دوست جوانم به خم موى على
طى کنم عرصه ملک و ملکوت از پى دوست یاد آرم به خرابات چو ابروى على
صحیفه کامله سجادیه، نمونه کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانى در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیْل به برکات آن است؛ آن کتابى است الهى که از سرچشمه نور اللَّه نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیاى بزرگ و اوصیاى عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهى مىآموزد. کتاب شریفى است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات براى تشنگان معارف الهیه بیان مىکند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفره الهى است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هر کس به مقدار اشتهاى معنوى خود از آن استفاده مىکند. این کتاب همچون قرآن الهى ادقِّ «۲» معارف غیبى که از تجلیات الهى در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و ما فوق آن حاصل مىشود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتى که ازدریاى بیکران عرفان خود مىچشاند و آنان را محو و نابود مىکند:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم انا إلیه راجعون
پس تو اى نویسنده محروم از همه معارف و بیخبر از کون و مکان، قلم را بشکن و صحیفه را ببند و از حدّ خود که هواهاى نفسانى چون تار عنکبوت بر سراسر وجودت پیچیده و هر روز و شب افزون مىگردد به فضل لا یزال الهى پناه ببر «انّه ذو رحمة واسعة»
و من این کتاب بزرگ را به فرزند عزیزم که در جبهه او نور و نورٌ عَلى نُور مىبینم و آن عزیز که یادگار احمد و از سلاله پاک ائمه اطهار- علیهم سلام اللَّه- و پرورده دامن پاک مادر عزیزش که سلاله پاک ائمه اطهار و از طباطبایىها که افتخار فرزندى حسنین را دارند اهدا کردم و امیدوارم او از علماى برجسته و فقهاى متعهد و از عرفاى مجاهد فى سبیل اللَّه در دو جبهه ظاهر و باطن شود و از این کتاب مقدس به طور شایسته بهرهمند گردد و پدر پیر خود، خمینى را که عمرى با هواى نفس و عصیان و ناسپاسى گذرانده و اکنون با روى سیاه و کولهبارى از معصیت بدون هیچ امید- مگر به فضل خداى رحمان- از این دار و دیار به دار و دیار دیگر مىرود از طلب رحمت و دعایى و بخشش گناهان بر او منت نهد.
خداوندا، این عائله را به تو سپردم و از هیچ کس امیدى ندارم؛ تو خود با عنایات خویش آنان را تحت تربیت خویش قرار ده.
به تاریخ شب سه شنبه 22 آذرماه 1367/ سوم جمادى الاولى 1409
بنده عاصى خدا.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
صحیفه امام، ج۲۱، ص ۲۰۹ تا ۲۱۱
مشاهده خبر در جماران