گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

میراب‌زاده اردکانی، پژوهشگر و فعال گردشگری مطرح کرد: ناهماهنگی بین‌دستگاهی علیه سرمایه‌گذاری گردشگری/ مجوزهای وزارت میراث، در بن‌بست اجرا؟! پروانه داریم، ولی بی‌اثر!

احسان میراب‌زاده اردکانی، پژوهشگر و فعال گردشگری با انتقاد از عدم هماهنگی میان وزارت میراث­ فرهنگی، گردشگری و صنایع­دستی و سایر نهادهای خدماتی و دولتی، تصریح کرد: «وقتی قانون و رویه قضایی این‌چنین روشن است، چرا در عمل ادارات دولتی مانند آبفا، توانیر، گاز، مالیات و سازمان تعزیرات حکومتی پروانه­های رسمی صادرشده از سوی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع­ دستی را به رسمیت نمی‌شناسند؟»

پایگاه خبری جماران: در گفت‌وگویی با احسان میراب‌زاده اردکانی پژوهشگر، نویسنده و از فعالان بخش خصوصی حوزه گردشگری، به بررسی مشکلات اجرایی قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت در بخش صنعت گردشگری، و همچنین ناهماهنگی بین‌دستگاه­های دولتی در مسیر اجرای قانون و حمایت از سرمایه‌گذاری در تأسیسات و فعالیت­های گردشگری پرداختیم. وی با ارجاع به متن صریح قانون و نارضایتی سرمایه‌گذاران گردشگری، صراحتاً از عملکرد برخی نهادها انتقاد کرد.

 

قانون روشن است، اما اجرا نمی‌شود

او در ابتدای گفت‌وگو تصریح کرد: «بر اساس ماده ۸۳ قانون برنامه هفتم پیشرفت کشور، تمامی تأسیسات و فعالیت‌های گردشگری و حوزه صنایع‌دستی از هر نظر دارای قوانین و مقررات بخش صنعت خود می‌باشند و  از شمول قوانین نظام صنفی مستثنا هستند. این حکم روشن قانونی، صلاحیت قانونی و تخصصی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی را در حوزه تنظیم مقررات، نظارت و تنظیم امور بر این تأسیسات و فعالیت‌ها تثبیت می‌کند.»

 

میراب‌زاده افزود: «تعبیراتی همچون «تمامی»، «تأسیسات و فعالیت­ها»، «از هر نظر» و «بخش صنعت خود» نشان‌دهنده‌ی شمول انحصاری مقررات وزارت میراث­فرهنگی، گردشگری و صنایع­دستی است. این واژگان دقیق، نه‌تنها از منظر حقوقی صریح هستند، بلکه ورود نهادهای غیرمرتبط را به حوزه تنظیم مقررات گردشگری و نظارت، فاقد وجاهت قانونی می‌سازد و نشان می­دهد که این حکم قانونی، نه‌تنها یک قاعده فنی - حقوقی بلکه به‌مثابه یک خط‌مشی هادی در جهت پیشبرد اهداف کلان صنعت گردشگری ایران تلقی می‌شود.»

 

رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری چه می‌گوید؟

او در ادامه به یکی از آرای مهم دیوان عدالت اداری اشاره کرد و گفت: «در رأی شماره ۶۴۰ مورخ 11/7/1396 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، به‌صراحت آمده که مرجع قانونی برای بازرسی، نظارت، نرخ‌گذاری، رسیدگی و تنسیق امور تأسیسات گردشگری، فقط وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع ­دستی است. این آرا، طبق قانون برای تمامی نهادهای اجرایی لازم‌الاتباع‌اند.»

 

اگر نمی‌توانید از مجوزهای خود دفاع کنید، چرا آن‌ها را صادر می‌کنید؟

میراب‌زاده با انتقاد از عدم هماهنگی میان وزارت میراث­ فرهنگی، گردشگری و صنایع­دستی و سایر نهادهای خدماتی و دولتی، تصریح کرد: «وقتی قانون و رویه قضایی این‌چنین روشن است، چرا در عمل ادارات دولتی مانند آبفا، توانیر، گاز، مالیات و سازمان تعزیرات حکومتی پروانه های رسمی صادرشده از سوی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع­ دستی را به رسمیت نمی‌شناسند؟ یا بر سر حقوق قانونی صاحبان پروانه بهره­برداری مانع­تراشی می­کنند؟ اگر وزارت میراث­ فرهنگی، گردشگری و صنایع­ دستی توان دفاع حقوقی و قانونی از مجوزها و پروانه ­های صادره صنعت گردشگری را ندارد، ضرورت صدور آن‌ها و جایگاه حاکمیتی این وزارتخانه زیر سؤال می‌رود. واقعاً به این فکر کرده­ایم که الزام قانون به صدور پروانه بهره­ برداری برای سرمایه­گذاران گردشگری، یک «مانع» برای فعالیت است یا قرار است «مؤید» برای فعالیت باشد؟ فلسفه‌ی قانونی برای صدور پروانه بهره‌برداری توسط وزارت میراث ­فرهنگی، گردشگری و صنایع­ دستی چیست؟ و چرا در عمل، فعالان بخش خصوصی صنعت گردشگری ایران و به ویژه سرمایه­گذاران خرد و متوسط باید با موانع و چالش‌های این‌چنینی مواجه شوند؟»

وی با تأکید بر تجربه‌ی خود، افزود: «در مقام کسی که سال‌ها در این حوزه کار کرده‌ام، بارها دیده‌ام که تعرفه‌های تجاری از سوی آبفا، توانیر و شرکت گاز برای تأسیسات و فعالیت­های گردشگری دارای مجوز وضع می­شود و پروانه بهره­برداری نادیده گرفته می‌شود، و حتی سازمان تعزیرات حکومتی با استناد به قانون نظام صنفی، به‌طور غیرقانونی وارد فرآیند قیمت‌گذاری و نظارت بر تأسیسات گردشگری می‌شود. این‌ها دقیقاً برخلاف نصّ صریح قانون برنامه هفتم و رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است.

 

در شرایط پس از جنگ، چنین بی‌توجهی یعنی چه؟

او در پایان، هشدار داد: «ایران عزیز ما به‌تازگی از یک نبرد تحمیل­ شده ازسوی رژیم صهیونیستی بیرون آمده‌ و اکنون در اوج انسجام ملی هستیم. در چنین شرایطی، باید برای تسهیل مسیر سرمایه‌گذاری قانونی در صنعت گردشگری و علی­الخصوص برای تاب ­آوری سرمایه ­گذاران صنعت گردشگری و روشن ­نگه­داشتن چراغ آن تلاش کرد. وقتی فعالان بخش خصوصی گردشگری می‌بینند که با وجود طی هفت­خوان مراحل قانونی و اخذ موافقت اصولی و پروانه بهره­برداری، سایر سازمان­ها و نهادهای خدماتی و نظارتی دولتی آن‌ پروانه یا مجوز را بی‌اعتبار می‌دانند، ناامیدی و فرار سرمایه از صنعت گردشگری و حوزه صنایع ­دستی، نتیجه‌ی طبیعی آن خواهد بود و درنتیجه، این اقدامات تبدیل به ضد «توسعه گردشگری» می­شود. این وضعیت، به‌صراحت می‌گویم، به‌نوعی اقدام علیه منافع ملی است. یک بار قانون جاری مملکت را بخوانیم؛ اصلاً محل تفسیر و تعبیر و ابهام باقی نگذاشته است.

با توجه به نص صریح قانون برنامه پنج­ساله هفتم و رویه قضایی الزام‌آور، انتظار می‌رود وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع­دستی با رویکردی فعالانه و هماهنگ در سطح دولت، از جایگاه قانونی خود و پروانه­ها و مجوزهای صادره­اش دفاع کرده و در جهت تسهیل امور سرمایه‌گذاران گردشگری و تاب­آوری صنعت گردشگری، گام‌های اجرایی فوری بردارد.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.