فراموش نکنیم که مردم فلسطین و حزبالله لبنان و حتی سران حماس و مقاومت نیز در اوان رویداد 7 اکتبر چه بسا دچار خطای راهبردی شده و شادیهای مردم را دامن زدند؛ اما در غفلت آنان و کشورهای صاحب نقش در ایجاد بازدارندگی از جمله ایران، فلسطینیها در تله صهیونیستها افتادند و هر دم مخربتر از گذشته شرایط به حال وخیمتر گرایید.
رخداد تلخ جنگ 12 روزه را به عنوان یک عبرت و فرصتهای نهفته در دل آن باید در سه فراز پیش از وقوع آن، در حین و پس از وقوع مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درسهای حاصل از آن را چراغ پیش روی خودمان قرار دهیم.
اولاً به خطا نرویم! جنگی که آغاز شده است، تمام نشده است. این من باب جنگطلبی یا توهم جنگ نیست. بلکه تذکاری است در نقد مارش پیروزی سر دادن؛ غفلت از فریب و نیرنگ دشمن، که سادهانگارانه است و ایضاً از جمله رخنههای جریان نفوذ و جاسوسی در ایران و منطقه است. آتش این جنگی که آغاز شد، شاید زمانی متوقف شود که با دخالت کشورهای مؤثر عضو نهادهای رسمی سازمانهای بینالمللی ذیربط و بر اساس قوانین و معاهدات موجود بینالمللی همراه و مداوم شود، بلکه با صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تضمین آن در آینده حاصل شود. در پی آن، تازه شاید بازدارندگی قابل انتظاری پیش آید و هرگونه نقض قطعنامه صادرۀ احتمالی، از سوی اسرائیل و آمریکا، چه بسا بازخورد دیگر ابرقدرتهای جهانی را موجب شده و تبعات حقوقی و هزینهساز برای آنها داشته باشد.
بنابراین، در پی مخاصمه طویل المدت دولت نامشروع صهیونی با جهان اسلام و اختصاصاً حماس و دولت خودگردان فلسطین و مردم غزه و همینطور جنگ تحمیلی اخیر با ایران که با خسارتهای فراوانی درگرفته است، فارغ از چرایی رسیدن به این نقطه که ایران نیز درگیر جنگ شده است که در فرازهای بعدی این مقال به آن اشاره خواهم نمود، اما غفلت، هم در عرصه تجهیز و بازسازی و آمادگی نظامی و هم در عرصه دیپلماسی میتواند منتهی به افول موقعیت ایران از وضعیت فعلی شود. رفتارهای رسانهای و تبلیغاتی سانتیمانتال و هیجانزده و تهییج مردم و سوء استفاده از ناآگاهیها و شادی سر دادن برای القاء پیروزی، در شرایط جنگی، از دست رفتن شهدای عزیز از اتاق جنگ، سرداران عالیرتبه و تراز یک نظامی و دانشمندان و مسئولان هستهای گرانمایه و شهید شدن خیل قابل توجهی از مردم بیگناه، اعم از زن و کودک فلسطینی و کشورمان، عدم توجه به خسارتهای فیزیکی، سیاسی- اجتماعی و منابع انسانی و اعتباری در منطقه خاورمیانه و همچنین استخراج میزان خسارات وارده به تأسیسات هستهای کشورمان در سایتهای مهم مورد حمله جنگندههای آمریکایی و مدعیات مطروحه که هنوز فرصت ارزیابی آن حاصل نشده است، در واقع سهواً یا عامدانه حکایت از روایتسازی خطا و لالاییِ رفتن به خواب غفلت است.
از طرفی مستعد کردن فضای رسانهای و تبلیغاتی و فرصتسازی برای نیرنگ دشمنان در جهت تحریک پتانسیل اعتراضات مردمی علیه حاکمیت و نظام سیاسی، در تلاقی با جنگ 12 روزه واقع شده است. حاکم و صاحب نظام سیاسی در آتیه و سرنوشت کشور، پس از فروکش کردن احساسات ناشی از فضای جنگی، باید به تدبیر امور پس از دریافت سیگنالهای مهم آن بپردازد. جنگ تحمیلی 12 روزه با توجه به عرض اندام قدرت ملی در کنار اقتدار نظامیان، توقعات جدید توأم با رو آمدن توقعات اجتماعی و سیاسی قدیم را آشکارتر ساخته و انتظارات را فراتر از گذشته برده است. این توقعات شامل جوانان فلسطینی نیز میشود. به خصوص که غافلگیر شدن ما در برابر دشمنان ناشی از غفلت نهادهای مسئول امنیتی و اطلاعاتی بوده که عاجز از نفوذ و جاسوسی دشمن و ناتوان از پیشگیری به هنگام از هجوم در داخل مرزها و از مرکز شهرهایمان بودهاند.
فراموش نکنیم که مردم فلسطین و حزبالله لبنان و حتی سران حماس و مقاومت نیز در اوان رویداد 7 اکتبر چه بسا دچار خطای راهبردی شده و شادیهای مردم را دامن زدند؛ اما در غفلت آنان و کشورهای صاحب نقش در ایجاد بازدارندگی از جمله ایران، فلسطینیها در تله صهیونیستها افتادند و هر دم مخربتر از گذشته شرایط به حال وخیمتر گرایید. سران مقاومت که نقش راهبردی در خط مقدم مبارزه با دشمن را داشتند، در مدت زمان کوتاهی از دست رفتند؛ و امروز اوضاع مقاومت لبنان، شرایط سوریه با وجود آن همه سرمایههای از کف رفته مادی و معنوی، اوضاع اجتماعی مقاومت، فجایع انسانی رخ داده در غزه و به وجود آمدن فرصت برای دستاندازی و طمع دولت آمریکا به کرانه باختری و غزه، چشم طمع اسرائیل به جنوب سوریه و هراس مرزنشینان آنجا، و از همه مهمتر تمهید بستر طمع به تجزیه ایران و موجودیت و تمدن ایرانی، بسیار قابل تأمل و درخور انذار برای هوشیاری بیش از پیش است.
برخی مسأله را ساده میانگارند و جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران را مصاف جنگ با دولت غاصب اسرائیل تلقی میکنند! این مصاف رویارویی نظامی با ناتو شامل آمریکا و اروپا است که یکی از اعضای آن کشور همسایه ما، ترکیه است. قطعا در شرایط تداوم رویارویی نظامی ناتو با ایران، ترکیه نیز طبق پایبندی به معاهدات مندرج در پیمان ناتو، ناگزیر از همراهی با تصمیمات ناتو در برخورد نظامی احتمالی و قرار گرفتن در مقابل ایران خواهد بود. این مسیر برای ایران بدخیم و در افول دیپلماسی در برابر میدان و راهبردهای غلط پیشینی است. ما قبلاً طی سالیان متمادی در دیپلماسی، صحنه را باختهایم و فرصت تفوق و غلبه در لابیها و بهانه جولان دادن در دیپلماسی را به دشمن دادهایم. بر خلاف برجام که اروپاییها با ما و در دیالکتیک با آمریکا برگ امتیاز ما بودند، با خطاهای فاحش در بحران جهانی اوکراین، آنان را نیز امروز از دست دادهایم. در این پیرامون بیشتر سخن خواهیم گفت.
.........................................................
* عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب مجمع ایثارگران